حل تعارض

معنی کلمه حل تعارض در فرهنگستان زبان و ادب

{conflict resolution} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] فرایند پایان دادن به تعارض ازطریق تجدیدنظر در روابط طرف ها به گونه ای که اهداف آنها بدون تعارض محقق شود یا اهدافشان دیگر با هم تعارضی نداشته باشد

معنی کلمه حل تعارض در ویکی واژه

فرایند پایان دادن به تعارض ازطریق تجدیدنظر در روابط طرف‌ها به‏گونه‏ای‌که اهداف آنها بدون تعارض محقق شود یا اهدافشان دیگر با هم تعارضی نداشته باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه حل تعارض

مازنی مبدع ایده گفت و گوی ملی است. وی در نطق اضطراری در آذر ماه ۹۵ در مجلس دهم گفت: طرح گفت‌وگوی ملی برای حل تعارضات داخلی را در پارلمان کلید بزنیم.
روابط با افراد: روابط ما با افراد، به ویژه والدین، معلمان و دوستان، نیز در شکل‌گیری شخصیت ما نقش دارند. این روابط می‌توانند به ما در یادگیری نحوه تعامل با دیگران، حل تعارض و تنظیم احساساتمان کمک کنند.
افرادی که با اتریوم کلاسیک ادامه دادند از تغییرناپذیری بلاک چین و این مفهوم که کد قانون است علیه طرفدار چنگال اتریوم که تا حد زیادی برای عمدی خارج از پروتکل رمزنگاری، تصمیم‌گیری غیرمتمرکز و حل تعارض بحث می‌کردند، طرفداری می‌کنند.