آفریقائی

معنی کلمه آفریقائی در لغت نامه دهخدا

افریقائی. [ اِ/ اَ ] ( ص نسبی ) نسبت به افریقا که نام قاره ایست.

معنی کلمه آفریقائی در فرهنگ فارسی

نسبت به افریقا که نام قاره ایست

معنی کلمه آفریقائی در ویکی واژه

منسوب یا مربوط به آفریقا یا افریقا، قاره‌ای در نیم کره جنوبی‌.
اهل قاره آفریقا. سیاهپوستان آفریقایی.

جملاتی از کاربرد کلمه آفریقائی

بخش کوچکی از جمعیت روستایی بومی مراسم سنتی ویژه خود را بنام آنیمیسم [همزادگرایی] را انجام می‌هند. یک بخش کوچک هم مسلمانان هستند که بالغ بر ۸۰ تا ۹۰ هزار نفر می‌شوند، آنها عمدتاً مهاجرینی هستند که از غرب آفریقا و لبنان آمده‌اند. تعداد اندکی بی خدا در کشور وجود دارند. بخش اندکی از روستائیان به مذاهب سنتی آفریقایی معتقدند، اما برخی باورهای سنتی آفریقائی مورد اعتقاد بیشتر مردم است.
تعداد زیادی از مذاهب آفریقائی در اتیوپی وجود دارند که اکثراً در مناطق مرزی دور دست نواحی جنوب غرب و غرب این کشور قرار دارند. به صورت کلی اکثر (پیروان کثیر غیر یمانی کلیسای ارتودکس تواحیدو اتیوپی) مسیحیان عموماً در مناطق کوهستانی زندگی می‌کنند. این در حالیست که مسلمانان و پیروان ادیان باستانی آفریقا تمایل به زندگی در فلات‌های پست شرق و جنوب کشور دارند. یک گروه باستانی از یهودیان، اسرائیل بتا، در شمال غرب اتیوپی ساکن هستند، اگرچه تعداد زیادی در دهه‌های آخر قرن بیستم و به عنوان بخش هائی از هیئت نجات تحت نظر دولت اسرائیل به عنوان‌های عملیات موسی و عملیات سلیمان به کشور اسرائیل مهاجرت نمودند.
اولین کار پرارزش فوده با تنظیم باله‌های آفریقائی بود، این باله‌ها مورد استقبال سایر کشورها قرار گرفت و از آن پس به ترانه‌ها و موسیقی و رقص مردم گینه علاقه‌مندی مردم سایر کشورها آغاز گشت.
همچنین این کشور برای مدت‌های مدید محل تلاقی تمدن‌های شمال آفریقا، خاورمیانه و باقی مناطق آفریقا بوده‌است. به عنوان یک خصوصیت شاخص در میان ملت‌های آفریقائی، اتیوپی هرگز مستعمره کشورهای دیگر نبوده و همیشه استقلال خود را در درگیری‌های سطح آفریقا حفظ نموده‌است.
نشانه‌های روشنی از ایجاد فزاینده شبکه‌ها در میان سازمان‌ها و کشورهای آفریقائی وجود دارد. در جنگ داخلی در جمهوری دموکراتیک کنگو (زئیر پیشین) علاوه برمداخله کشورهای غیر آفریقایی ثروتمند، کشورهای آفریقایی همسایه هم شرکت داشتند (همچنین نگاه کنید به جنگ دوم کنگو). چون این درگیری در سال ۱۹۹۸ آغاز شد، نسبت تخمینی مرگ به ۴ میلیون نفر رسید.
قمر ۷۹۰ هزار نفر سکنه دارد که ۳۰٪ آن در شهرها (۱۰٪ در مرکز حکومت) زندگی می‌کنند. رشد جمعیت ۳٪ و تراکم نسبی آن ۲۱۵ نفر در کیلومتر مربع می‌باشد. ترکیب کلی جمعیت از تیره‌های آفریقائی است اما دو دسته مهاجر در آن سکونت دارند دسته اول مهاجران سواحل شرقی آفریقا، ماداگاسکار، ایران، اعراب و هندی‌ها دسته دوم اروپائی‌ها شامل پرتقالی‌ها، هلندی‌ها و فرانسوی‌ها، زبان رسمی عربی است اما زبان سواحیلی و فرانسوی هم در آن رایج است. ۹۹٪ مردم مسلمان هستند و اقلیتی مسیحی هم دارد.