آش
معنی کلمه آش در لغت نامه دهخدا

آش

معنی کلمه آش در لغت نامه دهخدا

( آش ) آش. ( اِ ) آنچه پزند از طعام. یا طعام رقیق آشامیدنی. مَرَق :
رزق تن پاک همه باطل و ناچیز شود
گر نیاید پدر تاش تکین بر دم آش.ناصرخسرو.این آشها را مدبران ملائکه از سرای بهشت دست به دست کرده اند و این آشها را می فرستند و دو تن فرشته برهر خوان ایستاده اند و محافظت می کنند. ( کتاب المعارف ). و از تو هم بخورند از کژدم و مار و پرنده و بر آش جهان ترا نواله کنند. ( کتاب المعارف ).
تا تو در بند قلیه و نانی
کی رسی در بهشت رحمانی
خوردن اینجا روا نمیدارند
در بهشت آش و سفره کی آرند
در بهشت ار خوری جو و گندم
هم آدم کنی پی خود گم.اوحدی.هرچه در وجه آش و نان تو نیست
بفشان و بده که آن تو نیست.اوحدی. || طعامی خاص که باقسام پزند روان و با برنج و غالباً با سبزی و حبوب و دانه ها و ترشی ها و چاشنی ها. و این همان ابا و با و وا باشد :
نه همچو دیگ سیه رو شوم ز بهر شکم
نه دست کفچه کنم از برای کاسه آش.ابن یمین.در حجره نشسته بودیم و آش کدو می پختیم. ( انیس الطالبین بخاری ) . حلق های شما را گرفتیم تا نتوانید آش خوردن. آن درویشان بذوق تمام آش را بخدمت خواجه حاضر کردند. ( انیس الطالبین بخاری ). چون چهار دانگ راه آمدم آش را از دیگ کشیدید. ( انیس الطالبین بخاری ). [ مقصود از این آش شیربرنج است ] آن مقداری که آش پخته گردد آن درویش ابراهیم بر همان صفت بود. ( انیس الطالبین بخاری ).
مطبخی را دی طلب کردم که بغرائی پزد
تا شود زآن آش کار ما و مهمان ساخته.کاتبی ترشیزی.- آش آب غوره ، آش آب لیمو، آش آب نارنج ؛آبغوره با و آب لیموبا و آب نارنج با است که آچار آن ازافشره غوره و لیموی ترش و نارنج کنند.
- آش آلو ؛ آلوباست که چاشنی آن آلوست و عرب آن را اجاصیه گوید.
- آش آلوچه ؛ آلوچه با :
آش آلوچه خوش و معتدل آمد بمزاج
ای دل از آش چنین دست مداری زنهار.بسحاق اطعمه.- آش آلوزرد ؛ آشی که چاشنی آلوزرد دارد.
- آش ابودردا ؛ آشی که برای شفای دردمندان و بیماران پزند و بمستحقان دهند، و نسبت آن به ابوالدرداء عویمربن مالک صحابی کنند و بی شک حروف درد در ابودردا و مشابهت آن با درد به معنی بیماری در فارسی منشاء این نسبت شده است.

معنی کلمه آش در فرهنگ معین

( آش ) [ سنس . ] ( اِ. )۱ - غذای آبدار که از حبوبات و روغن و سبزی و مانند آن درست کنند. ۲ - آهار و مایعی که برای دباغی پوست حیوانات ب ه کار برند. ، ~برای کسی پختن توطئه ای برای کسی ترتیب دادن . ، همان ~ُ همان کاسه وضع به همان منوال است که بود، هیچ تغییر نکر
( اَ ) [ په . ] (ضم . ) ضمیر شخصی متصل سوم شخص مفرد و آن به صورت مفعولی (سپردش : بدو سپرد )، فاعلی (گفتش : گفت او را ) یا اضافی (خانه اش ، کتابش ) است .

معنی کلمه آش در فرهنگ عمید

( آش ) ۱. غذای آبکی که به اقسام مختلف با برنج و روغن و سبزی یا آرد و حبوبات و گاه با گوشت طبخ می کنند. هرگاه چیزی، از قبیل آلو، انار، کدو، کشک، ماست، و ماش، اضافه در آن بریزند، به نام آن خوانده می شود: آش آلو، آش انار، آش کدو، آش کشک، آش ماست، آش ماش.
۲. مایعی که برای دباغی کردن پوست حیوانات به کار ببرند، آهار.
* آش ابودردا: آشی که با خمیر آرد گندم به نیت شفای بیمار می پزند و به مستحقان می دهند.
* آش پشت پا: [مجاز] آش رشته که در روز سوم یا پنجم یا هفتم حرکت مسافر به نیت صحت و سلامت و شگون سفر او می پزند.
* آش دادن: (مصدر متعدی ) دباغت کردن پوست حیوانات و عمل آوردن آن ها.
* آش رشته: آشی که با رشته های خمیر آرد گندم و حبوبات و سبزی می پزند می کنند و اغلب کشک هم به آن می زنند.
* آش شله قلمکار: آشی که با حبوبات و گوشت له کرده درست می کنند و بیشتر در ایام محرم و صفر نذری می دهند.
۱. ضمیر متصل مفرد غایب به معنیِ او، به صورت مفعولی: خواندش، بردش.
۲. ضمیر اضافی که در بعضی کلمات همزۀ آن ساقط می شود: کتابش، چشمش. اگر کلمه به های غیرملفوظ ختم شود همزه باقی می ماند: اندیشه اش، خانه اش. اگر به کلمه ای ملحق شود که آخر آن الف ساکن است مبدل به یای مفتوح می شود: کارهایش، مال هایش.

معنی کلمه آش در فرهنگ فارسی

( آش ) ( اسم ) ۱ - طعام رقیق طعامی که پزند. ۲ - طعام رقیق که از حبوب و روغن و سبزی و مانند آن درست کنند با وا. ۳ - آهار آهر شوی که بجامه کنند . ۴ - ترکیبی مایع که پوست خام را برای دباغی در آن فرو برند .۵ - لعابی که بر ظروف سفالین و فلزین دهند. ۶ - لعابی که برای ساختن نمد به پشم زنند .
آنچه پزند از طعام
ضمیر شخصی متصل سوم شخص مفرد و آن بصورت مفعولی ( سپردش بدوسپرد ) فاعلی ( گفتش گفت او را ) یا اضافی ( خانهاش کتابش ) است .
نام یک شهر چهار دروازه است در فرغانه گردا گرد آن سوری فرا گرفته است . نظر بروایت و کتب عربی موطن بعضی مشاهیر علمی بوده است .

معنی کلمه آش در دانشنامه عمومی

آش (بلاو). آش ( به آلمانی: Ach ) یک رود در آلمان است که در بادن - وورتمبرگ واقع شده است.
اش (ایزد). اش ( به انگلیسی: Ash ) در مصر باستان، ایزد واحه های حاصلخیز واقع در لیبی که همچنین با نام «فرمانروای لیبی» نیز شناخته می شد، و باغ های انگور از دلتای نیل غربی و در نتیجه به عنوان یک ایزد خوش خیم در نظر گرفته می شد. او را به عنوان یکی از ایزدان صحرا گاهی با ست مرتبط می دانستند.
او توسط مصریان باستان به عنوان خدای قبایل لیبو و تینهو، شناخته شده بود. در نتیجه اش به عنوان پروردگار لیبی، مناطق مرزی غربی اشغال شده توسط قبایل لیبو و تینهو ( مناطقی تقریباً با مساحت کشور لیبی امروزی ) شناخته شده بود. همچنین ممکن است که او در آمبوس، به عنوان یک ایزد اصلی پرستش می شده است. در اسطوره شناسی مصری، به عنوان خدا آبادی، «اش» با ست، که در اصل خدای بیابان بود همراه بوده، و از بیابان ها محافظت می کرد.
اش معمولاً با بدن یک انسان دارای سر یک شاهین، کرکس یا شیر به تصویر کشیده می شد. در برخی از تصاویر «اش» بر خلاف دیگر ایزدان مصری او را با چند سر نشان داده شده است.
اش (برنکاستل ویتلیش). اش ( برنکاستل - ویتلیش ) ( به آلمانی: Esch ) یک شهر در آلمان است که در برنکاستل - ویتلیش واقع شده است. اش ۴۱۵ نفر جمعیت دارد.
اش (خواننده). اشلین ری ویلسون ( انگلیسی: Ashlyn Rae Willson؛ زادهٔ ۲۴ آوریل ۱۹۹۳ ) که با نام اش شناخته می شود، خواننده و ترانه نویس اهل ایالات متحده آمریکا است. او بیشتر به خاطر انتشار تک آهنگ خود برای فیلم تقدیم به همه پسران: پی نوشت. من هنوز دوستت دارم ( ۲۰۲۰ ) که توسط فینیاس اوکانل تهیه شده است، شناخته می شود. او از سال ۲۰۱۷ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده است.
اش (فولکانایفل). اش ( فولکانایفل ) ( به آلمانی: Esch ) یک شهر در آلمان است که در فولکانایفل واقع شده است. اش ۵۳۶ نفر جمعیت دارد.
اش (کانتی دورام). اش ( به انگلیسی: Esh ) یک روستا و محله مدنی در بریتانیا است که در County Durham واقع شده است. اش ۴٬۹۸۴ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه آش در فرهنگ معین
معنی کلمه آش در فرهنگ عمید
معنی کلمه آش در فرهنگ فارسی
معنی کلمه آش در دانشنامه عمومی
معنی کلمه آش در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه آش در ویکی واژه

معنی کلمه آش در دانشنامه آزاد فارسی

آش. از مشهورترین غذاهای ایرانی (← آشپزی_ایرانی،_مکتب)، فراهم آمده از سبزی های ساطوری شدۀ مخصوصِ آش (اسفناج، تره، جعفری، شوید، و سبزی های صحرایی) و حبوباتی چون نخود، لوبیاقرمز، عدس، و ماش و در برخی از انواع متعدد آن، گوشت و رشتۀ خمیری خلال شده. مواد اصلی همۀ آش ها کمابیش یکی است و تعدد و تمایز آن ها به افزودنی ها و چاشنی های آن است. آش را در اقلیم های گوناگون به شیوه های گوناگون و با مواد گوناگون می پزند. برخی از انواع آش ها عبارت اند از آش رشته، آش جو، و آش ماست. آش هایی که برای بیماران پخته می شوند شیرین اند؛ مثل آش سکنجبین. لفظ آش در روزگاران پیشین، چنان که از ترکیب آشپزی نیز پیداست، به معنی غذا در معنای عام آن بوده است و آنچه امروزه از آش و انواع آن مراد می شود «آش شُله» نامیده می شده است (← شوربا). آش از عمده ترین غذاهایی است که به نذرانه پخته و تقسیم می شود. از دلایل و اسباب تنوعِ آش ها، به لحاظ مواد و طرز تهیۀ آن، خاصّگی بیشتر آش ها به نذرها و دیون و رسومِ مردمان مثلاً دندونی، نیز است که به هر غرض قلمی به اقلام آش افزوده اند و قلمی کاسته اند و بر آن بوده اند هر قلم حاجتی را برآورده می کند یا در دفع شر و بیماری ای مفید است.
اِش (Esch)
(یا: اِش ـ سور ـ آلْزِت) شهری در مهین دوک نشین لوکزامبورگ، به فاصلۀ ۱۷کیلومتری جنوب غربی لوکزامبورگ. جمعیت آن ۲۴هزار نفر است (۱۹۹۱). مجتمع بزرگ آهن و فولاد در اِش و شهر های اطراف آن قرار دارد.

معنی کلمه آش در ویکی واژه

غذای آبداری که از حبوبات و روغن و سبزی و مانند آن درست کنند.
آهار و مایعی که برای دباغی پوست حیوانات به کار برند
آش برای کسی پختن: توطئه‌ای برای کسی ترتیب دادن.
آش همان آش کاسه همان کاسه: وضع به همان منوال است که بود، هیچ تغییر نکرده‌
آش را با جاش بردن: کنایه از آدم طمع کاری که علاوه بر آش به کاسه آن نیز نظر دارد، کسی که انتظار بی‌مورد و بیش از حق خود دارد.
به معنی گشودن، بازکردن در برخی زبان‌ها و گویش‌های ایرانی.
آش و ش پسوند ویژه زبان کاسی.

جملاتی از کاربرد کلمه آش

□... از این توضیح، به‌طور خلاصه و اشاره وار، این نتیجه را هم می‌گیریم، که: تکفیر بعضی از فرقه‌های اسلامی پایبند و معتقد به اصول عقاید اسلامی (هرچند به‌طور آشفته)، خلاف موازین اسلامی است، واگر مسلمانی بدون عمد، حتی توحیدش هم، آلود به انواع عقاید و طرز تفکرهای شرک آمیز باشد نه میتوایم عقیده‌اش را کفر شماریم، و نه خود او را کافر؛ زیرا متوجه شدیم که: کفر (یا نفاق و شرک و امثال اینها) عدم پذیرش قلبی و آگاهانه‌است، پس از حصول شناخت و معرفت. به هیمن ترتیب، می‌توانیم این نتیجه را هم بگیریم، که: ارتکاب رفتار و عمل‌های خلاف موازین اسلام راستین، اکر آگاهانه و عمدی و از روی قصور نباشد؛ و مرتکب نیز، گناهکار به حساب نمی‌آید…
پس از آشور اتیل ایلنی، سین-شومو-لیشیر به حکومت رسید، وی گویا یکی از ژنرال‌های آشور اتل ایلنی بوده‌است که بر ولینعمت خود شوریده و او را از تخت سلطنت به زیر کشیده‌است.
اگر خواهی به وصلم آشنایی مرا جا در درون جان نمایی
مکن نصیحتم، ای آشنا، که بی خبرم مدار آینه در پیش من که رو سیهم
صبح روز عروسی چند نفر جوان از خانوادهٔ داماد سوار بر اسب برای دعوت اقوام و آشنایان می‌روند. مهمانان فقط برای صرف ناهار دعوت می‌شوند. آن‌ها هر چند خانوار همسایه یا بَیله خانه یک گوسفند به عنوان هدیه عروسی می‌آورند. پس از صرف ناهار و چای و ایجاد آمادگی خانوادهی عروس، عروس پس از لباس پوشیدن سه بار دور اجاق خانواده که مظهر قداست دینی ایرانیان باستان است، طواف می‌کند پشت اجاق زانو می‌زند و به آن قسم می‌خورد که برای همیشه عمر، صفا، صداقت، پاکی و راستی را که بنیاد فرهنگ ایل است محترم بشمارد و رسوم ایل را محترم بدارد.
ارتش ارمنی چندین شهر را در یهودیه تصرف کرد، و این در زمانی بود که یهودیان برای تجارت با ارمنستان در آن سرزمین دور دست اقامت گزیدند و برخی از ارمنی‌ها نیز برای آشنایی با سرزمین‌های اطراف بیت‌المقدس به آنجا مسافرت می‌نمودند. متعاقب تخریب بیت‌المقدس در سال ۷۰ بعد از میلاد، رومی‌ها به جای تجار، صنعتگران، سپاهیان و فرمانداران دولتی ارمنی به بیت‌المقدس وارد شدند و این درست مقارن با زمانی بود که تادئوس و بارتولمیوس که هر دو از حواریون مسیح بودند برای موعظه به ارمنیان و جامعه کوچک یهودی آنجا وارد ارمنستان شدند.
گرداب بحر عشق مرا آشیانه ای است هر موج پیش همت مردان کرانه ای است
از خجالت در گریبان سرکشد چون خارپشت گر درین موسم بهشت عدن گردد آشکار
به آشنایی دل صائب از جهان جان برد خوشا کسی که به جان آشنای دل باشد
در ۴ مارس ۲۰۲۲، استار پس از تعرض به یک مرد آشپز ۲۱ ساله در یک میخانه محلی، در آلیکانته، اسپانیا دستگیر شد. او به ۱۲ ماه حبس تعلیقی محکوم شد و برای فرار از زندانی شدن ۵۵۳۰ دلار غرامت پرداخت کرد.[۱]
باتوجه‌به شباهت علائم آشالازی، این بیماری می‌تواند به‌مانند بیماری ریفلاکس گاستروازوفاژیال و فتق هیاتوس ایجاد مشکل کند. تشخیص با فشارسنجی مری یا علامت نوک پرنده در عکس بلع باریم است.
فخرالدوله حسن پس از شکست دادن سربداران با دو قدرت محلی وارد رقابت شد. این دو قدرت در واقع دو خاندان چلاویان، به رهبری افراسیاب چلاوی و جلالیان، به رهبری جمال احمد اجل، بودند. این دو خاندان محلی با یکدیگر رقابت و دشمنی داشتند و اوضاع طبرستان را با رقابت‌هایشان به آشفتگی کشانده بودند. آن‌ها عمدتاً به عنوان وزرا و هیئت حاکمهٔ باوندیان مشغول به کار بودند و انگیزهٔ دشمنی‌هایشان منافع خانوادگیشان بود. فخرالدوله حسن نیز سعی داشت از این اختلاف به نفع خود استفاده کند.
بر گوشه بساط غریبست و آشناست گلبن دیار گل بود و شاخ کوی گل
این گیاه شبیه کاهو می‌باشد و بسیار تند و برنده است که طی عملیات خاصی شیرین می‌شود؛ و بعد از شیرین سازی این گیاه، آشی ساده درست می‌شود که بسیار خوشمزه و ترش است.
من آن آشفته روز و روزگارم در جهان فیّاض که خورشیدی به جز داغ جنون بر سر نمی‌دانم
همای عشق تو گر سایه افگند بر جغد بجای بیضه نهد اندر آشیان گوهر
محل سانحه به‌سرعت و به‌طور کامل پاک‌سازی شد و اجازهٔ بررسی سانحه داده نشد. پس از سه روز انکار و تحت فشارهای سنگین بین‌المللی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعتراف کرد که این هواپیما با موشک‌های سپاه سرنگون شده‌است. واقعیت و چگونگی این اتفاق هنوز آشکار نشده‌است. مقامات ایران هنوز اجازهٔ تحقیقات منصفانه درمورد سقوط هواپیما را نداده‌اند.
وی ابتدا نوازندگی را با ساز ماندولین در سن ۱۲ سالگی آغاز کرد پس از ۱۴ سالگی با ساز گیتار آشنا شد و گیتار کلاسیک را به مدت هفت سال با شیوه‌های آکادمیک به صورت خود آموز فراگرفت.
سنبل از آشفتگان حلقه گیسوی تست لاله از خونین دلان چهره نیکوی تست
جهان بود آشفته سالی هزار بدو نیکش از ظلم زار و نزار