اوسط

معنی کلمه اوسط در لغت نامه دهخدا

اوسط. [ اَ س َ ]( ع ص ) میانه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). میانگی. ( ترجمان علامه جرجانی ، ترتیب عادل ) ( مهذب الاسماء ).
- اوسطالشی ؛ مابین دو کرانه آن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).
- حد اوسط ؛ حد وسط. ( مهذب الاسماء ).
- علم اوسط ؛ ریاضی ( هندسه ، هیأت ، ارثماطیقی ( یا خواص اعداد )، موسیقی یا علم الحان ). ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
|| ( ن تف ) میانه تر. وسطتر. ( آنندراج ): خیرالامور اوسطها. || برگزیده. ( ترجمان علامه جرجانی ، ترتیب عادل بن علی ). پسندیده تر و برازنده تر و بهتر و برگزیده تر. ( مهذب الاسماء ).نیکوتر و فاضل تر. ( آنندراج ). ج ، اواسط.
- اوسطالقوم ؛ گزیده آن قوم. ( از ناظم الاطباء ).

معنی کلمه اوسط در فرهنگ معین

(اَ یا اُ سَ ) [ ع . ] (ص تف . ) ۱ - پسندیده تر. ۲ - برگزیده . ۳ - میانه ، میانین .

معنی کلمه اوسط در فرهنگ عمید

۱. میانه، میانین.
۲. متوسط، معتدل.

معنی کلمه اوسط در فرهنگ فارسی

میانه، میانین، متوسط، معتدل
(صفت ) ۱ - پسندیده تر. ۲ - برتر. ۳ - برگزیده.۴ - میانه میانین میانگی. ۵ - حد فاصل بین اوج و حضیض را گویند . بیرونی گوید : (ناچار اندرین فلک جایی است که دوری او از زمین بمیان بعد ابعد دورترین و میان بعد اقرب نزدیکترین است و نقصان او همچند زیادت اوست براین و او را بعد اوسط خوانند ای میانه . ) یا حد اوسط . حد وسط در صغری و کبرای قیاس زیرا واسطه در سرایت حکم از اکبر به اصغر است .

معنی کلمه اوسط در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَوْسَطِ: متوسط ترین
ریشه کلمه:
وسط (۵ بار)
(بر وزن فلس) در میان واقع شدن «وَسَطَ الْقَوْمَ وَ الْمَکانَ وَسْطاً» در میان قوم و در میان مکان قرار گرفت (اقرب) . با آن دویدن غبار برانگیختند و در میان جمع قرار گرفتند. و نیز به معنی «بین» آید «جَلَسْتُ وَسْطَ الْقَوْمِ» در میان آنها نشستم در این صورت وسط (بر وزن فرس) نیز گفته می‏شود. وَسَط (به فتح و،س) اسم است به معنی معتدل و میانه. در صحاح گفته وسط از هر چیز معتدلترین آن است گویند «شَیْ‏ءٌ وَسَطٌ» میانه است نسبت به مرغوب و نامرغوب، واسطةالقلاده جوهری است در وسط دانه‏های گردنبند و بهترین آنهاست. . در «شهد» راجع به این آیه مفصلاً صحبت شده است و آن به ظاهر عام است ولی فقط به عده معدودی تطبیق می‏شود. . اوسط در آیه به معنی وسط است چنانکه در مصباح و اقرب الموارد گفته است. یعنی کفاره قسم اطعام ده مسکین است از متوسط آنچه به خانواده خود می‏خورانید. یا لباس ده نفر و یا آزاد کردن یک بنده است. . اوسط در اینجا نظیر آیه سابق است گویند: «فُلانٌ مِنْ وَسَطِ قَوْمِهِ» او از نیکان قومش است یعنی عاقلتر آنها. گفت: نگفتم چرا خدا را تسبیح نمی‏کنید. . وسطی مونث اوسط به معنی متوسط است ذکر صلوة وسطی بعد از «الصلوات» دلیل اهمیت آن است و آن ذکر خاص بعد از عام می‏باشد. در وسائل الشیعه پنج روایت نقل کرده که مراد از صلوة وسطی نماز ظهر است و درروایت ششم از علی «علیه السلام»: «اِنَّها الْجُمْعَةُ یَوْمَ الْجُمْعَةِ وَ الظُّهْرُ فی سائِرِ الْاَسَّامِ» آن روز جمعه نماز جمعه و در روزهای دیگر نماز ظهر است از جمله روایت محمد بن مسلم از امام صادق «علیه السلام» است که فرمود: «صَلوةُ الْوُسْطی هِیَ الْوُسْطی مِنْ صَلوةِ النَّهارِ وَ هِیَ الظُّهْرُ...» در این روایت اشاره به علت تسمیه است یعنی در روز سه نماز واجب است و نماز ظهر در وسط آنهاست. و از جمله «عَنْ اَبی بَصیرِ قالَ سَمِعْتُ اَباعَبْدِاللَّهِ «علیه السلام» یَقُولُ: صَلوةُ الْوُسْطی صَلوةُ الظُّهْرِ و هِیَ اَوَّلُ صَلاةٍ اَنْزَلَ اللَّهُ عَلی نَبِیِّهِ «صلی اللَّه علیه و آله».» صاحب وسائل در ذیل روایات فرموده روایاتی که اشعار دارد به اینکه صلوة وسطی نماز عصر است محمول بر تقیه می‏باشد. طبرسی شش قول درباره آن نقل فرموده: نماز ظهر، نماز عصر، نماز مغرب، نماز عشاء، نماز صبح، یکی از نمازهای پنجگانه که تعیین نشده تا به همه آنها محافظت کنند. ولی مرحوم طبرسی قول اول را اختیار کرده و فرماید: آن از ابوجعفر باقر و امام صادق علیهم السلام مروی است و آن اختیار زید بن ثابت، ابوسعید خدری... و قول ابوحنیفه و اصحاب او است. و روایتی که از علی «علیه السلام» نقل شد بعض زیدیه از آن حضرت نقل کرده و در وسائل الشیعه از مجمع نقل شده است. به نظر می‏آید: علت توصیه نماز ظهر آن است که در وقت کثرت مشغله واقع شده، مسلمان واقعی که به کار دنیا و آخرت هر دو اهمیت می‏دهد باید از آن نماز و وقتش غلفت نکند.

معنی کلمه اوسط در ویکی واژه

پسندیده
برگزیده.
میانه، میانین.

جملاتی از کاربرد کلمه اوسط

و بر جمله در مردم سه قوت مرکب است چنانکه گفتیم ادون نفس بهیمی و اوسط نفس سبعی و اشرف نفس ملکی، و مشارک بهائم به ادون است و مباین ایشان به اشرف، و مشارک ملائکه به اشرف است و مباین به ادون. و عنان اختیار و زمام ایثار به دست او، اگر می خواهد به منزلگاه بهائم فروآید تا هم از ایشان یکی بود، و اگر می خواهد در محل سباع ساکن شود تا هم از ایشان یکی بود، و اگر می خواهد به مقام ملائکه شود و یکی از ایشان بود. و عبارت از این سه نفس در قرآن مجید به نفس اماره و نفس لوامه و نفس مطمئنه آمده است. نفس اماره به ارتکاب شهوات فرماید و بران اصرار نماید، و نفس لوامه بعد از ملابست آنچه مقتضای نقصان بود به ندامت و ملامت آن اقدام را در چشم بصیرت قبیح گرداند، و نفس مطمئنه جز به فعل جمیل و اثر مرضی راضی نشود.
خیرالامور اوسطها عقل را ربود زیرا که عشق واسطه شرالامور یافت
ز اول هم ز اوسط تا بآخر یکی باشیم ما اندر مظاهر
القصه، بهر راه میانه روی اولی؛ شد خیر الامور اوسطها شیمه ی اسلاف
جان بوبکر خط اوسط بود نه ز خط بُد عتیق در خط بود
فائق الشیخ علی در مصاحبه با برنامه السطرالاوسط گفت: اگر بخواهم طوری قضاوت کنم که در دنیا و آخرت پشیمان نباشم مسئولیت دو سال اول جنگ با صدام حسین بود ولی مسئولیت شش سال بعدی آن با آقای خمینی بود. ایران تحریکاتی می‌کرد ولی این صدام بود که با ورود به خاک ایران جنگ را شروع کرد ولی پس از بازپس‌گیری زمینها ایران وارد خاک عراق شد و صدام را یزید خواندند و گفتند باید آنقدر ادامه دهیم تا یزید را نابود کنیم
وسط گزین که گزیدست سید عربی بدین حدیث که خیر الامور اوسطها
هر چند حاصلات زراعتی این ولایت همه سال در حال تغییر است؛ اما باز هم بعضی منابع تولید اوسط سالانه سیب را ۱۲۲٬۹۷۶ تن، تولید سالانه کچالو ۹۱٬۵۳۴ تن و تولید سالانه یی گندم ۴۱٬۱۴۷٫۵ تُن می‌شود. بادام کوهی ساحات جنگلی این ولایت را تحت پوشش آورده که ۶۰۰ هکتار آن تنها مربوط ولسوالی‌های نرخ و جلریز است. وزارت شهرسازی و اراضی در ادامه تطبیق روند سروی، علامه گذاری و ثبت علفچرها در کشور؛ ۱۲۳٬۷۴۶ جریب علفچر را در مربوطات مختلف ولایت وردک سروی و ثبت نموده‌است که بیشتر آن مربوط حصه اول و بهسود مرکزی می‌شود.
تا علی اوسطش شناخت بها گفت خیرالامور اوسطها
با شروع اعتراضات شبکه‌ها و رسانه‌های خبری زیادی مانند بی‌بی‌سی، تلویزیون العربیه، یورونیوز، سی ان ان، رویترز، فاکس نیوز، رادیوفردا، نیویورک تایمز، دویچه وله، اسکای نیوز، الشرق الاوسط، وال استریت ژورنال، الجزیره، رسانه سبز ایران، صدای آمریکا و خبرگزاری فرانسه این تظاهرات را پوشش می‌دادند.
الشرق الاوسط (معنی: خاور میانه) نام یکی از روزنامه‌های جهان عرب است و دفاتر اصلی این روزنامه در لندن و جده قرار دارد و از سال ۱۹۷۸ (میلادی) منتشر می‌شود. نیویورک تایمز در ۲۰۰۵ این روزنامه را «یکی از قدیمی‌ترین و پرنفوذترین روزنامه‌های منطقه» معرفی کرد.
قال الحسن یمدّون الصلاة الی السحر ثم یستغفرون. و قال قتادة لا ینامون عن صلاة العشاء و قیل یصلّون ما بین المغرب و العشاء و قیل معناه قلّ لیلة تاتی علیهم الا صلّوا فیها شیئا امّا من اوّلها او من اوسطها، و وقف بعضهم علی قوله قلیلا، ای کانوا من الناس قلیلا ثم ابتدأ مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ و جعله جحدا ای لا ینامون باللیل البتّة بل یقومون للصلاة و العبادة و هو قول الضحاک و مقاتل.
او در روزنامه‌های السیاسه و الوطن و القبس و الشرق الاوسط و القباس از سال ۱۹۹۱ تا زمان مرگش مطلب می‌نوشت و نوشته‌هایش تحت عنوان «بالمقلوب یعنی معکوس» شناخته می‌شدند او در سال ۱۹۹۸، او ستون‌نویسی بود که تحت عنوان «اربعائیات» می‌نوشت و در دانشگاه کویت او درس فرهنگ اسلامی می‌داد و زمانی که معاون و وزیر بود، از طرف متفکران اسلامی مورد انتقاد قرار می‌گرفت.
قوله: إِنِّی آنَسْتُ ناراً، ربّ العالمین در قرآن شش آتش یاد کرد: یکی آتش منفعت، قوله: أَ فَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ؟، دگر آتش معونت، قوله: قالَ انْفُخُوا حَتَّی إِذا جَعَلَهُ ناراً، سدیگر آتش مذلّت، قوله: خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ، چهارم آتش عقوبت: النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا، پنجم آتش کرامت: قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً، ششم آتش معرفت و هدایت، قوله: إِنِّی آنَسْتُ ناراً، عامه خلق از آتش منفعت معیشت یافتند، کقوله تعالی: نَحْنُ جَعَلْناها تَذْکِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِینَ، ذو القرنین از آتش معونت نظام ولایت یافت: قالَ هذا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّی، ابلیس از آتش مذلّت لعنت یافت: وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی، کافر از آتش عقوبت مزید عذاب یافت: کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ، ابراهیم از آتش کرامت و سلامت یافت: قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلی‌ إِبْراهِیمَ موسی از آتش معرفت و هدایت قربت یافت: وَ قَرَّبْناهُ نَجِیًّا موسی را باوّل ندا بود نُودِیَ و بآخر نجوی بود وَ قَرَّبْناهُ نَجِیًّا. باز مصطفی عربی (ص) باوّل چه بود؟: أَسْری‌ بِعَبْدِهِ باوسط چه بود؟: عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی‌ و بآخر چه بود؟: دَنا فَتَدَلَّی، فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی‌.
به گفته اولیا چلپی در اوسط قرن ۱۷ میلادی این شهر دارای ۳۰۰۰ خانه شامل بیست محله ترک‌نشین و چهار محله یونانی‌نشین بوده‌است. شهر از دیوار-ها و دروازه‌ها فراتر رفته و در بندر نیز از وجود ۲۰۰ قایق گزارش داده‌است.
این دو سلسلهٔ خویشاوند از سال ۸۵۷ تا ۱۰۰۶ اوسط عصر صفوی بر رویان و رستمدار (نور، کجور و کلارستاق) حکومت نمودند و با جنگ‌های پی‌درپی اوضاع منطقه را برهم زدند و طولانی‌ترین سلسلهٔ جهان آن روزگار را به افول کشیدند.
در ۱۰ مرداد ۱۳۹۳، العربیه به نقل از الشرق الاوسط، ادعا کرد که ۲۰۰ نیروی ویژه ایرانی با تسهیلات ارائه شده از سوی حزب اتحادیه میهنی کردستان به ریاست جلال طالبانی، وارد استان کرکوک شدند. یک مسئول امنیتی کُرد در کرکوک خاطرنشان کرد: «نیروهای ایرانی، نیروهای ویژه هستند که آموزش جنگ چریکی دیده‌اند. آنها در دو روستای حسین اسلام و الامان در استان کرکوک مستقر شده‌اند. ایرانیان می‌گویند که برای جنگ علیه داعش، حمایت از مزارهای شیعه و شکست محاصره روستای شیعه ترکمن آمرلی آمده‌اند.»
ساواک در اوسط دهه ۱۹۵۰ میلادی (اواسط دهه ۱۳۳۰ شمسی) با و همکاری مشترک موساد و سیا در ایران شکل گرفت و هدف از آن تأسیس یک نیروی پلیس مخفی در ایران بوده‌است. بنیانگذاران این سازمان سازمان سیا را الگوی شکل‌گیری اولیه آن تعیین کرده بودند. کارشناسان سیا و سپس موساد در ایران به‌طور فعال به آموزش متدهای خبرچینی و جمع‌آوری اطلاعات مربوط به مخالفان حکومت شاه، به اعضای ساواک پرداختند. همچنین کتابی که پس از انقلاب ۵۷ توسط حسین فردوست، یکی از مقامات بلندپایه این سازمان نگاشته شده‌است نیز، بر نقش بارز عوامل اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل در شکل‌گیری ساواک تأکید می‌ورزد.
احمد الحسن رهبر جمعیت مذهبی انصار المهدی است. او که مدعی است نَسَبش به حجت بن الحسن (مهدی) بازمی‌گردد، در بصره و جنوب عراق متولد شده است. او ادعا می‌کند از علم حجت بن الحسن بهره برده و در پایان سال ۱۹۹۹ و با دستور او «دعوت یمانی» را آغاز کرده است. به گزارش الشرق الاوسط احمد الحسن در سال ۱۹۹۹ از رشته مهندسی عمران دانشکده مهندسی نجف فارغ‌التحصیل شد و سپس به تحصیل در حوزه علمیه نجف پرداخت و پس از سه سال دعوتش را علناً آغاز کرد. او سال‌هاست که مخفیانه زندگی می‌کند و علت اصلی متواری شدنش را فتوای برخی از مراجع مثل حائری در قم به حلال بودن ریختن خونش عنوان می‌کند.
یک بود اوسط و یکی اعلی زیر اوسط بمرتبۀ ادنی