بدویت

معنی کلمه بدویت در فرهنگ معین

(بَ دَ یَّ ) [ ع . بدویة ] (اِمص . ) ۱ - بادیه نشینی ، بیابان گردی . ۲ - عقب ماندگی .

معنی کلمه بدویت در ویکی واژه

بادیه نشینی، بیابان گردی.
عقب ماندگی.

جملاتی از کاربرد کلمه بدویت

کزویت سپاس و بدویت پناه خداوند روز و شب و هور و ماه
مونک به کلاس‌های نقاشی بناد علاقهٔ شدیدی نشان می‌داد؛ و از تحلیل‌های استاد در طول بازدید از موزه لذت می‌برد. مونک به آثار هنر مدرن اروپا علاقه داشت به خصوص سه هنرمند مشهور پل گوگن، ونسان ون گوگ، و هنری تولوز لوترک که تمام آن‌ها از رنگ در نشان دادن احساسات استفاده می‌کردند. مونک به خصوص علاقه شدیدی به عکس‌العمل گوگن در مقابل رئالیسم داشت و عقیده او که هنر کار بشری است نه کپی از طبیعت حرف دل مونک بود، همان‌طور که بعداً یکی از دوستان مونک گفت او نیاز به سفر به تاهیتی برای تجربه کردن انسان‌های بدوی طبیعی ندارد، او بدویت خود را با مردم تاهیتی همراه می‌کند.
حبل دین را بدوست استحکام خیل حق را بدویت استظهار