( آلتون ) آلتون. ( ترکی ، اِ ) زر. ذَهَب : تو همی سوز این ضعیفان را که هین جامه بکش تو همی زن این یتیمان را که هان آلتون بیار.کمال اسماعیل. || نامی از نامهای اماء و کنیزکان ترک : طاس و مندیل و گِل از آلتون بگیر تا بگرمابه رویم ای ناگزیر.مولوی. التون. [ اَ ] ( اِ ) در ترکی زر سرخ را گویند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) : تا بروید همی زخاک التون روی خصمش برنگ التون باد.ابوالفرج رونی.رجوع به آلتون شود.
معنی کلمه آلتون در فرهنگ معین
( آلتون ) [ تر - مغ . ] (اِ. ) = التون : زر، طلا، نامی از نام های زنان و کنیزکان ترک .
معنی کلمه آلتون در فرهنگ عمید
( آلتون ) ۱. زر، طلا، زر سرخ. ۲. از نام های زنان و کنیزکان ترک. = آلتون
معنی کلمه آلتون در فرهنگ فارسی
( آلتون ) ( اسم ) ۱ - زر طلا. ۲ - نامی از نامهای زنان و کنیزکان ترک . زر، طلا، زرسرخ، نامی ازنامهای زنان وکنیزکان ترک در ترکی زر سرخ را گویند
آلتون (بلکناپ). آلتون ( به انگلیسی: Alton ) یک منطقهٔ مسکونی در ایالات متحده آمریکا است که در شهرستان بلنپ، نیوهمپشایر واقع شده است. آلتون ۱٫۳۰ کیلومتر مربع مساحت و ۴۹۹ نفر جمعیت دارد و ۱۷۱٫۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است. التون (چشر). التون ( به انگلیسی: Elton ) یک روستا و محله مدنی در بریتانیا است که در چشر غربی و چستر واقع شده است. التون ۳٬۵۸۶ نفر جمعیت دارد. التون (داربی شر). التون ( به انگلیسی: Elton ) یک روستا و محله مدنی در بریتانیا است که در Derbyshire Dales واقع شده است. التون ۳۹۷ نفر جمعیت دارد. التون (کمبریج شر). التون ( به انگلیسی: Elton ) یک محله مدنی و روستا در بریتانیا است که در هانتینگدونشر واقع شده است. التون ۶۷۹ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه آلتون در دانشنامه آزاد فارسی
اِلتون (Elton) دریاچۀ کم عمق نمکدر استان (ناحیه) ولگاگراد، در فدراسیون روسیه، به فاصلۀ ۱۲کیلومتری غرب مرز آن با قزاقستان. سطح دریاچه تقریباً ۱۵ متر پایین تر از سطح دریاست. وسعت آن بین ۱۵۲ تا ۲۰۰ کیلومتر مربع در نوسان است و به مقدار زیاد و برای مصارف تجاری، از آن نمک استخراج می شود.
معنی کلمه آلتون در ویکی واژه
(قدیم): طلا، زر. نامی از نامهای زنان و کنیزکان ترک. التون. آلتون ممکن است در زبان معیار باستان به دو قسمت آل - تون قابل تجزیه باشد؛ که مفهوم کلی از آن ایل مؤنث ملوط بوده است، نیز خاتون.
جملاتی از کاربرد کلمه آلتون
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال آلتون تاون و باشگاه فوتبال ویمبلدون اشاره کرد.
تا بروید همی ز خاک آلتون روی خصمش به رنگ آلتون باد
نگین آلتونی (زادهٔ ۱۱ اسفند ۱۳۷۹) کاراتهکای کُرد اهل ایران است که در بازیهای المپیک تابستانی جوانان ۲۰۱۸ موفق به کسب مدال برنز کاراته در وزن ۵۹+ کیلوگرم دختران شد.
و در آن روزگار که بغزنین بازآمدیم با امیر، و کس را دل نمانده بود از صعبی این حادثه و خود بس بقا نبود این پادشاه بزرگ را، رحمة اللّه علیه، من میخواستم که چنین که این نامه را نبشتم بعذر این حال و این هزیمت را در معرض خوبتر بیرون آوردم. فاضلی بیتی چند شعر گفتی تا هم نظم بودی و هم نثر. کس را نیافتم از شعرای عصر که درین بیست سال بودند اندرین دولت که بخواستم، تا اکنون که این تاریخ اینجا رسانیدم از فقیه بو حنیفه، ایّده اللّه، بخواستم و وی بگفت و سخت نیکو گفت و بفرستاد و کلّ خیر عندنا من عنده . و کار این [فاضل] برین بنماند، و فال من کی خطا کند؟ و اینک در مدّتی نزدیک از دولت خداوند سلطان ابو المظفّر ابراهیم، اطال اللّه بقاءه، و عنایت عالی [وی] چندین تربیت یافت وصلتهای گران استد و شغل اشراف ترنک بدو مفوّض شد، و بچشم خرد به ترنک نباید نگریست که نخست ولایت خوارزمشاه آلتونتاش بود، رحمة اللّه علیه. و قصیده این است.
و غرّه ربیع الآخر چند قاصد آمدند از نزدیک عبدوس که «کارها بر مراد است و آلتونتاش خلعت پوشید و بسیج رفتن کرد.»
آلتون اولین سیاهپوستی است که در کت والک برند شنل (شرکت) حضور یافتهاست.
آشپزخانه بیرحم یک سریال آشپزی با مجری گری آلتون براون است که از ۱۱ اوت ۲۰۱۳ تا۱۹ ژوئیه ۲۰۱۷ در شبکه فود نتورک پخش شدهاست. در این برنامه، ۴ آشپز در یک مسابقه ۳ مرحله ای حذفی شرکت میکنند. شرکتکنندگان در مزایدههایی مشارکت میکنند که با بردن آنها، میتوانند شانسهایی را بخرند تا کار یکدیگر را خراب کنند. در ابتدای مسابقه، به هر آشپز ۲۵۰۰۰ دلار داده میشود؛ آخرین نفری که باقی میماند، برندهٔ همهٔ پولی که در مزایدهها خرج نکرده میشود. این سریال در فصل ۱۵ خود، که در ژوئیه ۲۰۱۷ پخش شد، به اتمام رسید.
ذکر مثالی که از حضرت شهاب الدّوله ابو سعید مسعود، رضی اللّه عنه، نبشتند بآلتونتاش خوارزمشاه
و خوارزمشاه آلتونتاش با وی بود، اندیشمند تا در باب وی چه رود. و چند بار بو الحسن عقیلی حدیث او فرا افکند و سلطان بسیار نیکویی گفت و از وی خشنودی نمود و گفت: وی را بخوارزم باز میباید رفت که نباید که خللی افتد .
بجز «تاریخ آغوان» (اران) نوشته کاغان کاتواتسی و برخی نوشتههای پراکنده دیگر، تنها اثر مستقل دربارهٔ تاریخ اران، کتابی است با عنوان منشآت اران که نگارنده آن مسعود بن نامدار است. وی در عهد برکیارق پسر ملکشاه سلجوقی میزیست و منشی آلتونتاش فرمانروای اران بود. نسخه خطی این کتاب در کتابخانه پاریس است.
این ترکمانان بخدمت سلطان آمده بودند و وی خمارتاش حاجب را سپاه- سالار ایشان کرد. درین وقت بهرات رأیش چنان افتاد که لشکر بمکران فرستد با سالاری محتشم تا بو العسکر که بنشابور آمده بود از چند سال باز، گریخته از برادر، بمکران نشانده آید و عیسی مغرور عاصی را برکنده شود . پس بمشاورت آلتون تاش و سپاه سالار غازی راقتغمش جامهدار نامزد شد بسالاری این شغل با چهار هزار سوار درگاهی و سه هزار پیاده. و خمارتاش حاجب را نیز فرمودند تا این ترکمانان با وی رفتند، چنانکه بر مثال جامهدار کار کنند که سالار وی است و ایشان ساخته از هرات رفتند سوی مکران و بو العسکر با ایشان.
پیش بردم، و بخواجه داد. چون فارغ گشت، گفت: قائد بیچاره را بد آمد. و این را در توان یافت. امیر گفت: «اینجا حالی دیگرست که خواجه نشنوده است و دوش با بونصر بگفتهام. بوسهل ما را بر چنین و چنین داشته است تا بقائد ملطّفهیی بخطّ ما رفته است. و اندیشه اکنون از آن است که نباید که ملطّفه بدست آلتونتاش افتد.» خواجه گفت: افتاده باشد، که آن ملطّفه بدست آن دبیر باشد. و خط بر خوارزمشاه باید کشید . و کاشکی فسادی دیگر تولّد نکندی، امّا چنان دانم که نکند که ترک پیر و خردمند است، داند که خداوند را بر این داشته باشند، و میان بنده و آلتونتاش نیک نبوده است بهیچ روزگار، و بهمه حال این چه رفت، از من داند.
ژان سیبلیوس، توماس کانتلینن، اینویوهانی رائوتاوارا، کایا ساریاهو، جوانی آلتونن و تاریا تورونن از دانشآموختگان این مرکز آموزشی هستند.
و این اخبار بامیر مسعود، رضی اللّه عنه، میرسید از جهت منهیان و جاسوسان و وی با وزیر و با بو نصر مشکان مینشست بخلوت و تدبیر میساختند. وزیر احمد عبد الصّمد گفت: زندگانی سلطان دراز باد، هرگز بخاطر کس نگذشته بود که ازین مدبرک این آید و فرزندان آلتونتاش همه ناپاک برآمدند و این مخذول مدبر از همگان بتر آمد. امّا هرگز هیچ بنده راه کژ نگرفت و بر خداوند خویش بیرون نیامد که سود کرد، ببیند خداوند که بدین کافر نعمت چه رسد. و بنده حیلت کرده است و سوی بو سعید سهلی که پسرم بخانه او متواری است بمعمّا نبشته آمده است تا چندانکه دست دررود، زر بذل کنند و گروهی را بفریبانند تا مگر این مدبر را بتوانند کشت و ایشان درین کار بجدّ ایستادهاند و نبشتهاند که هشت غلام را از نزدیکتر غلامان بهرون بفریفتهاند چون سلاحدار و چتردار و علمدار و بر آن نهادهاند که آن روز که از شهر برود، مگر در راه بتوانند کشت که در شهر ممکن نمیگردد از دست شکر خادم که احتیاطی تمام پیش گرفته است، امید از خدای، عزّ و جلّ، آنکه این کار برآید که چون این سگ را کشته آید، کار همه دیگر شود و آن لشکر بپراگند و نیز فراهم نیاید. امیر گفت: این سخت نیک تدبیر و رایی بوده است، مدد باید کرد و از ما امید داد این گرگ پیر را تا آن کار چون حسنک ساخته آید در چهار و پنج ماه.
اصل این تباهی از بوسهل بوده است و آلتونتاش از وی آزرده است. هر چند
ملطّفه بخطّ خداوند رفته است، او را مقرّر باشد که بوسهل اندر آن حیلتها
کرده باشد تا از دست خداوند بستد و جدا کرد. او را فدای این کار باید کرد،
بدانکه بفرماید تا او را بنشانند که وی دو تدبیر و تعلیم بد کرد که
روزگارها در آن باید تا آن را در توان یافت وز هر دو خداوند پشیمان است یکی
آنکه صلات امیر محمّد برادر خداوند بازستدند و دیگر آنکه آلتونتاش را
بدگمان کرد، که چون وی را نشانده آید، این گناه حسب در گردن وی کرده شود،
از خداوند درین باب نامه توان نبشت چنانکه بدگمانی آلتونتاش زائل شود، هر
چند بدرگاه نیاید، امّا باری با مخالفی یکی نشود و شری نانگیزد و من بنده
نیز نامه بتوانم نبشت و آیینه فرا روی او بتوانم داشت و بدانکه مرا درین
کار ناقه و جملی نبوده است، سخن من بشنود و کاری افتد . گفت: «سخت صواب
آمد، هم فردا فرمایم تا او را بنشانند، خواجه احتیاط وی و مردم وی اینجا و
بنواحی بکند تا از دست بنشود و چیزی ضایع نگردد.» گفت: چنین کنم، و ما
بازگشتیم. خواجه در راه مرا گفت: این خداوند اکنون آگاه شد که رمه دور
برسید، امّا هم نیک است، تا بیش چنین نرود.
و چون شغل بزرگ علی به پایان آمد و سپاه سالار، غازی از پذیره بنه وی بازگشت و غلامان و بنه هر چه داشت، غارت شده بود و بیم بود که از بنه اولیا و حشم و قومی که با وی میآمدند نیز غارت بسیار شدی؛ امّا سپاه سالار غازی نیک احتیاط کرده بود تا کسی را رشتهتایی زیان نشد. و قوم محمودی ازین فروگرفتن علی نیک بشکوهیدند و دامن فراهم گرفتند. سلطان عبدوس را نزدیک خوارزمشاه آلتونتاش فرستاد و پیغام داد که علی تا این غایت نه آن کرد که اندازه و پایگاه او بود، چرا به خوارزمشاه ننگریست و اقتدا بدو نکرد؟ و او را به آوردن برادرم چه کار بود؟ صبر بایست کرد تا ما هم آمدیمی و وی یکی بودی از اولیا و حشم، آنچه ایشان کردندی، وی نیز بکردی. و اگر برادرم را آورد، بیوفایی چرا کرد؟ و خدای را، عزّوجلّ، چرا بفروخت به سوگندان گران که بخورد؟ و وی در دل خیانت داشت و آن همه ما را مقرّر گشت تا او را نشانده آمد که صلاح نشاندن او بود. بجان او آسیبی نخواهد بود و جایی بنشاندهاندش و نیکو میدارند تا آنگاه که رأی ما در باب او خوب شود.
آلتون سفلی روستایی از توابع بخش مرکزی در شهرستان سقز است که در استان کردستان ایران قرار دارد.
ابوالحارث محمد آخرین خوارزمشاه از دودمان ایرانی آل مأمون بود که برای مدتی در سال ۱۰۱۷ میلادی بر خوارزم حکومت کرد. او پسر ابوالحسن علی بود و پس از قتل عمویش، ابوالعباس مأمون توسط قاتلان وی به شاهی برگزیده شد. با این حال قتل ابوالعباس باعث شد تا محمود غزنوی که از خویشان وی بود به خوارزم حمله کند و این منطقه را فتح نماید. وی ابوالحارث را نیز زندانی کرد و به جای او شخصی به نام آلتون تاش را به حکومت گماشت.