اعصار
معنی کلمه اعصار در فرهنگ معین
(اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) درآمدن در عصر. ۲ - ( اِ. ) گردباد.
معنی کلمه اعصار در فرهنگ عمید
معنی کلمه اعصار در فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) در آمدن در عصر . ۲ - ( اسم ) گرد باد .
معنی کلمه اعصار در دانشنامه اسلامی
معنی ءَاثَارِ: اثرها-ردپاها
ریشه کلمه:
عصر (۵ بار)
«اِعْصار» از مادّه «عصر» در لغت به معنای گردباد است که به هنگام وزش باد از دو سوی مخالف تشکیل می گردد، به شکل عمودی یک سر آن به زمین چسبیده و سر دیگر آن در آسمان است و گاه بسیاری از اشیاء را با خود می برد.
معنی کلمه اعصار در ویکی واژه
گردباد.
جِ عصر؛ روزگاران، زمانها، دورها.
جملاتی از کاربرد کلمه اعصار
دیده چو بینا بود و برقرار هست یقین باقی اعصار بکار
گفت «ای روح عرب بیدار شو چون نیاکان خالق اعصار شو
و بالجمله اصناف مغرورین اهل علم، به خصوص در امثال این اعصار بسیار است و کسی که تأمل کند می داند که تلبیس و تدلیس و افعال ذمیمه و صفات رذیله بعضی از ایشان به جایی منتهی شده که وجود ایشان ضرر اسلام و مسلمین، و موجب خرابی دین مبین، و مردن ایشان نفع ایمان، و برطرف شدنشان باعث استقامت امر مومنان است، زیرا ایشان دجال دین و علمدار لشکر شیاطین اند.
من چه گویم از یم بی ساحلش غرق اعصار و دهور اندر دلش
جوی ز خرمن هستی حَرث و نسل نماند در آن دیار که انگیخت خشم او اعصار
کسی ندیده در آفاق اینچنین معمور به هیچ عصری از اعصار مصری از امصار
کذلک طهمورث دیوبند که روی اقبال بطرد اغوال نهاد مثال سرهنگی بود که بحکم دیوان بدفع دیوان مأمور گشته، ملک سلطان را از غدر دشمنان و شر اهریمنان محروس و مصون دارد و جمشید که طاق ایوان بیفراخت و طرح بستان بینداخت و اهل حرفت بپرورد و کسب و صنعت بیاورد؛ بسان خادمی معمار و عاملی پیشکار بود که کاخ سلطان را بفروش و اوانی و نقوش خسروانی و اصناف طیب و اغصان رطیب آراسته، رسم حرفت و فلاحت را برای ترتیب لباس و تمهید اساس خاص درگاه و رعیت و سپاه دایر کند و در عرض مدت هفتصد سال که نوبت عز و اقبال او بود قواعد دل پسند و قوانین چند که انجام کار بکار خدام این دربار آید در بسیط زمین نهاده قانون رفتاری بسایر ولاه امصار و ملوک اعصار دهد که نظم کنائت و ربط مراکب و جلب منافع و کسب و ضایع بر همان طرز و بر همان آئین عمل نموده چهره عروس ملک را هر بار بطرزی تازه غازه کنند، تا جلوه جمال بپایه کمال رساند ودر خور التفات خواجه خسروان آمد.
با وجود اهمیت فراوان این ایزد در اعصار کهن، نقش او در گذر زمان، در برابر اردوی سور آناهیتا کمرنگ و کمرنگ تر میشود و نقش او کم کم به این ایزدبانو واگذار میشود.
گفتم که به اعصار گذشته، چه مگر بود؟ دیدی چه خبر بود
در سنت یهودی همچنین تلاش شده خلاء این دوره را با داستانهایی بپوشانند؛ قصههای دانیال (کتاب دانیال ۱–۶)، شوشانا (دانیال ۱۳)، بل و اژدها (دانیال ۱۴)، داستان سه جوانان (اول اسدراس ۳:۱–۵:۶)، توبیاس و یودیت از این دست هستند. تحقیقات تاریخی-انتقادی نشان داده که این داستانها محصول اعصار بعدیاند و ریشه در واقعیات دورهٔ تبعید ندارند. نیز غیر از کتاب اسدراس، نویسندگان این داستانها هیچ تلاشی نکردهاند اثر خود را در چارچوب تاریخ اسرائیل بگنجانند.
هرچند مصریان میپنداشتند ازیریس نخستین کسی بود که تاج فراعنه را بر سر گذاشت، کیش او ظاهراً از قدیم در اعصاری پیش از سلسله فرمانروایان مصر وجود داشت، به ویژه با شهر عبیدوس در بخش علیای رود نیل مربوط بود. بعدها هویت او با ایزد خورشید، رع آمیخته شد و به شخصیتی به نام آمون-رع آوازه یافت.
أَ یَوَدُّ أَحَدُکُمْ الآیة... این تقریری دیگرست مثل منافق مرائی را در آن نفقه که میکند، میگوید دوست دارد یکی از شما که وی را رزی بود، گرداگرد آن خرما استان، و میانه آن انگورها، زیر درختان آن میرود جویها، و وی را در آن بود همه میوهها. آن گه این مرد پیر شده و از کسب و تکاپوی درمانده، و اطفال دارد کودکان خرد، همه خورنده و هیچ ازیشان بگاه کار کردن نرسیده، و معیشت ایشان همین بستانست و بس، ناگاه سموم آن را بزند، و همه را بسوزاند و نیست کند، بنگر که حال این مرد چون بود، نه توان آن دارد که سموم را دفع کند، نه وقت آنک دیگر باره رنج بر دو درخت کارد! نه کودکان بدان رسیدند که پدر را بکار آیند و یاری دهند، نه جای دیگر معیشت دارد که با آن گردد، همی عاجز بماند و در آن هنگام که حاجت وی بآن بستان بیشتر است و ضرورت وی تمامتر، از آن نومید شود اینست مثل عمل منافق و مرائی، فردا برستخیز که ایشان را حاجت افتد بثواب اعمال، از آن درمانند و نومید شوند، و عملهای خویش همه باطل و تباه بینند. شداد اوس گفت رسول خدا را دیدم صلّی اللَّه علیه و آله و سلم که میگریست، گفتم چرا میگریی؟ گفت میترسم که امت من شرک آرند نه آنک بت پرستند یا آفتاب و ماه، لکن عبادت بریاء کنند و اللَّه تعالی نپذیرد کرداری که در وی ذرهای ریا بود. روایت کنند که ابن مسعود رض نشسته بود یکی گفت دوش سورة البقره بر خواندم، ابن مسعود گفت نصیب وی از آن عبادت همین بود. یعنی که چون اظهار کرد ثواب آن باطل شد. قتاده گفت چون بنده عمل بر پا کند رب العالمین گوید مینگرید آن بنده را که بما میاستهزاء کند. امیر المؤمنین علی ع گفت مرائی را سه نشانست که تنها باشد کاهل بود، و که مردمان را بیند بنشاط بود، که او را بستایند در عمل بیفزاید، و که بنکوهند از آن بکاهد. رب العزة درین آیت مثل زد کردارهایی را که تباه گردد بر کارگران و ثواب آن ازیشان فائت شود از بهر فساد در نیت، یا ریاء در فعل، یا منت یا اذی در پی آن، آن جنّة عمرو دل آدمی است و آن جویها جهدهای اوست، و نخیل و اعناب مهینه کردارهای اوست از فریضها و واجبها، و آن ثمرات تطوعها و نافلههای اوست، و آن پیری اجل او و بآخرت شدن او، و آن ذریه امیدهای او، و آن ضعف بیم او، آمیخته در امیدهای او، و آن اعصار اخلاص جستن اللَّه ست ازو ثم قال فی آخر الآیة. کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ همانست که جای دیگر گفت وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ تفکر سه قسم است: یکی حرام، یکی مستحبّ، یکی واجب، آنک حرام است تفکر است در ذات و صفات رب العزة و در چرایی کار وی، این تفکر حرام است و تخم حیرت و نقمت است، از آن جز تاریکی و گمراهی نزاید، و آنچه مستحبّ است تفکر در صنایع صانع است و در اقسام آلاء وی. ازین تفکر روشنایی دل زاید و قوت ایمان. و آنچه واجب است تفکر در کردار و گفتار خویش است، بیندیشد که کردارش چونست و گفتارش چیست؟
همین نه تنها اکنون که در همه اوقات همین نه تنها ایدون که در همه اعصار
برخی از بزرگترین ذهنهای ریاضیاتی تمام اعصار، از فیثاغورس گرفته تا اقلیدس در یونان باستان، تا ریاضیدان قرون وسطای ایتالیایی، لئوناردو فیبوناچی و منجم عصر رنسانس یوهانس کپلر، تا شخصیتهای علمی عصر حاضر همچون فیزیکدان آکسفورد، راجر پنروز، ساعتهای بیپایانی را بر روی این نسبت ساده و خواصش سپری کردهاند. … زیستشناسان، هنرمندان، موسیقیدانان، تاریخدانان، معماران، روانشناسان و حتی عارفان، در مورد ماهیت همهجا حاضر بودن و زیبایی این نسبت اندیشه کرده و در موردش به مباحثه پرداختهاند. در حقیقت، میتوان گفت که هیچ عددی در طول تاریخ ریاضیات همچون نسبت طلایی، ملهِم متفکران تمام رشتههای علمی نبودهاست.
آش دوغ اردبیل این پیشغذا ریشه در اعصار اردبیل دارد. به تبعیت از این آش، آشهای دیگری همانند آش دوغ قره داغ در دیگر مناطق ایران با ذائقه متناسب با آن منطقه نیز پخته میگردد. آش دوغ از پیشغذاهایی است که در بیشتر خانواده های قره داغ و اردبیل مورد استفاده قرار میگیرد. تجربه در درست کردن این آش از مهمترین فاکتورها میباشد. در بیشتر موارد آش دوغ با آش ماست اشتباه گرفته میشود. آش دوغ صرفا با دوغ محلی یا دوغ پاستوریزه درست میگردد.
و در یک خدا عیسی مسیح، پسر یگانه خدا، که از پدر قبل از همه اعصار متولد شدهاست.
سیاهترین جادوگر جهان در آن زمان به مبارزه تن به تن پرداخت و توانست او را دستگیر کند. این کار بسیار مهم بود زیرا در تمام اعصار تا آن زمان جادوگری مثل گریندلوالد ظهور نکرده بود.
اسلام و نیازهای زمان که به اسلام و مقتضیات زمان نیز شناخته شده، نام کتابی دو جلدی از مرتضی مطهری است که از مجموع بیست و شش سخنرانی وی گرفته شدهاست. سؤال اصلی که مطهری در این کتاب در پی پاسخ دادن به آن برمیآید این است که: «آیا اسلام دینی برای تمام اعصار است و احکام اسلامی نیازهای زمان و شرایط مختلف را مورد توجه قرار دادهاست؟» مطهری تنظیم این کتاب را به سیدعلی خامنهای سپرد ولی خامنهای پس از مدتی به دلیل عدم فرصت کافی برای این کار، کتاب را به وی بازگرداند.
کمونیسم یکی از اشکال سوسیالیسم است. آرمان این مکتب آن است که مالکیت خصوصی و اقتصاد سودمحور را با مالکیت عمومی و اشتراکی جایگزین کند. مانند مکاتب بسیار دیگر، تعریف یکسانی از کمونیسم وجود ندارد. سبب این تعابیر و تفاسیر مختلف آن است که متفکران و نظریهپردازان بسیاری در اعصار گوناگون در شکلگیری و تکامل کمونیسم نقش داشتهاند. نیز در تفکرات و نظریات برخی از مشهورترین کمونیستها ابهامات، تفاوتها و حتی تناقضهایی وجود دارد که باعث شده از آنها تعبیرهای نایکسانی شود. علیرغم این، اتفاق نظر کافی بین آنها وجود دارد که ترسیم تصویری منسجم را ممکن کند.
از طریق همین کتاب بوده که از سده پنجم به بعد خواننده ارمنی با افکار و عقاید فلسفی و ادبی کلاسیک یونان آشنا شدهاست. نگارنده گیرک پیتوئیتس در اثر خود هومر، را "سرور شاعران"،"شاعران بزرگ" و "پدر شاعران" نامیده و به هزیود، "برگزیدهترین شاعر" و "اولین شاعر سراینده کار و زحمت" لقب داده است. در کتاب پیتو که در سده پنجم میلادی به رشته تحریر درآمدهاست و نام مؤلف آن به درستی معلوم نیست بسیاری از هنرمندان و دانشمندان اعصار باستان از جمله تالس و سولون نیز به خوانندگان معرفی شدهاند و مباحثی به گیاهشناسی، فنون خطابت و هنرهای گوناگون اختصاص یافتهاست.