بجنورد

معنی کلمه بجنورد در لغت نامه دهخدا

بجنورد. [ ب ُ ] ( اِخ ) شهری است درخراسان ایران. ( فرهنگ نظام ). از شهرستانهای تابعه استان نهم واقع در شمال باختری مرکز استان نهم ( خراسان ). از شمال : مرز ایران و شوروی ، خاور: قوچان ، جنوب : سبزوار، باختر: گرگان. آب و هوا در هریک از بخشها متفاوت ، قسمی سردسیر و در جلگه معتدل. آب از رود اترک و رودهای دیگر مثل : عین اللطف ، داغ یورلی ، شیرین چای ، و چشمه سار متعدد مثل : چشمه بابا امان و بثن قارداش. مهمترین ارتفاعات : آلاداغ به موازات مرز ایران و شوروی ، و قله معروف آن شاه جهان 3350 گز ارتفاع دارد و سرویا بهار 3050 گز ارتفاع و قله سعدلوک 2320 گز ارتفاع. کوه تلو به ارتفاع 1233 گز و کوه مسینو به ارتفاع 2496 گز، کوه تقرو به ارتفاع 2240 گز، کوه پالان یا پارلان ( گرم داغی ) به ارتفاع 2000 گز و تپه های زورخانه و قزلقان و عبداﷲآباد. کوهها بیشتر جنگل دارد و چمن کالپوش که حدود 70هزار گز طول دارد در آنجاست. قله : بزداغی به ارتفاع 1680گز و آغل چیل به ارتفاع 1460 گز. دره های معروف این کوهستان : دره اسفراین ،دره فیروزه در 20 هزارگزی جنوب بجنورد. مهمترین رودخانه آنجا اترک است که سرچشمه اصلی آن در لاله رویان ( 40 هزارگزی قوچان ) است. و دهات گرم خان و مانه رامشروب می نماید. نهرهای مهنان و جرمقان و عین اللطف وداغ یورلی نیز از کوه آلاداغ سرچشمه گرفته به بابا امان ملحق میشوند و رودخانه شیرین از جعفرآباد سرچشمه گرفته در محمدآباد به اترک می ریزد. رود سومبار از کوههای قوچان سرچشمه گرفته ، از جلگه اسفراین و جاجرم گذشته به باطلاق فرومی رود و پل ابریشم بر روی همین رودخانه است. شهرستان بجنورد از سه بخش حومه و اسفراین و مانه که 453 آبادی دارد تشکیل شده است نفوس آن 151054 تن است. از طوایف مهم اطراف بجنورد طایفه شادلو است که طایفه بزرگی است و در زمان صفویه از کردستان به بجنورد کوچ داده شده ، در نتیجه معاشرت با طوایف گرایلی زبان آنها مخلوط شده و فعلاً به زبان کردی و ترکی حرف می زنند. محصول آن غلات ، بنشن ، میوه خصوصاً انگور، سیب زمینی ، جالیزکاری ، پنبه ، چغندر، روغن ، پنیر، پشم ، پوست و غیره است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ). اسفراین امروز از مضافات بجنورد و سبزوار و بین نیشابور و این دو ولایت بر حد شمال غرب افتاده است در میان کوهستان. ( حاشیه مرحوم بهار بر تاریخ سیستان ص 251 ). پارت قدیم عبارت از این ولایات بوده : دامغان ، شاهرود، جوین ، سبزوار، نیشابور، مشهد، بجنورد، قوچان ، دره گز، سرخس ، اسفراین ، جام باخرز، خواف ، ترشیز، تربت حیدری. ( از ایران باستان پیرنیا ص 2186 ).

معنی کلمه بجنورد در فرهنگ فارسی

یکی از شهر های تابع استان نهم ( خراسان ) و در شمال غربی آن . محدود است از طرف شمال به مرز ایران و شوروی و از طرف مشرق به شهرستان قوچان از جنوب به شهرستان سبزوار از مغرب به شهرستان گرگان آب آن از رود خانه اترک و شعب وی تامین می شود . شغل مردم زراعت و باغداری . جمعیت شهرستان بجنورد ۲۳۵۷۶٠ تن است .
نام مرکز شهرستان بجنورد .

معنی کلمه بجنورد در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بجنورد، شهرستان و شهری در استان خراسان است.
در شمال غربی استان خراسان واقع است.
از شمال به جمهوری ترکمنستان ، از مشرق به شهرستان شیروان، از جنوب شرقی به شهرستان اِسفراین، از جنوب به شهرستانهای شاهرود (در استان سمنان ) و سبزوار ، و از مغرب به شهرستانهای شاهرود و مینودشت (در استان مازندران ) محدود است.
مشتمل بر چهار بخش مرکزی (حومه)، رازوجَرْ گَلان، مانه، سَمَلْقان، جاجَرم و چهارده دهستان است.
← نوع منطقه
مرکز شهرستان بجنورد (جمعیت طبق آمار ۱۳۷۰ ش، حدود ۴۲۶، ۱۱۲ تن)، در ارتفاع ۰۱۰، ۱ متری، در دامنه شمالی رشته کوه آلاداغ، در دره ای پهناور و حاصلخیز در ۲۴۸ کیلومتری شمال غربی شهر مشهد واقع است و با جاده هایی به مراکز بخشها اتصال دارد.
میانگین گرمترین دمای آن در مردادماه به ۳۲ درجه سانتیگراد و میانگین بارش سالانه آن به ۲۵۰ میلیمتر می رسد.
دره فیروزه با باغهای میوه در حدود چهارده کیلومتری جنوب غربی شهر، از تفرجگاههای اهالی شمرده می شود.
در جنوب شهر بجنورد، بر روی تپه ای باستانی بارگاهی با گنبد فیروزه ای به نام معصوم زاده، زیارتگاه اهالی است.
از بناهای دوره قاجاریّه در شهر بجنورد می توان از آیینه خانه (دارالحکومه سردار مفخم) در قسمت شمالی شهر، عمارت مفخم در حدود ۲۲۰ متری مشرق آن، عمارت خسروخان در قسمت شمال غربی شهر، چند کاروانسرا مانند کاروانسرای سبزه میدان از سده سیزدهم، حمام جاجرمی از قرن سیزدهم و مدرسه سلطانیه، که در ۱۲۶۶ بنا شده است، نام برد.
مسجد جامع بجنورد، قدیمیترین مسجد شهر است.
در ۱۳۰۲ ش بر اثر زمین لرزه ای، بجنورد و نواحی اطراف آن آسیب دید.
← پیشینه
(۱) محمد حسن بن علی اعتمادالسلطنه، مطلع الشمس، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۰ـ۱۳۰۲، چاپ تیمور برهان لیمودهی، ۱۳۶۲ - ۱۳۶۳ش.
(۲) نیکلاس امبرسز، چارلز پ ملویل، تاریخ زمین لرزه های ایران، ترجمه ابوالحسن رده، تهران ۱۳۷۰ش.
(۳) ایران، وزارت جهاد سازندگی واحد آمار و برنامه ریزی، فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع استان خراسان (۱)، تهران ۱۳۶۳ش.
(۴) ایران، وزارت دفاع، اداره جغرافیایی ارتش، فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج۱۱ـ۱۹: غلامان ـ عشق آباد، تهران ۱۳۶۷ش.
(۵) ایران، وزارت راه و ترابری، دفترچه مسافات راههای کشور، تهران (۱۳۶۶ش).
(۶) ایران، نقشه راههای ایران، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۷) ایران، وزارت راه و ترابری.
(۸) سازمان هواشناسی کشور، سالنامه هواشناسی ۱۳۵۹ ـ ۱۳۶۰، تهران ۱۳۶۵ ش.
(۹) ایران، وزارت کشور، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب ۱۶ آبان ماه ۱۳۱۶، تهران ۱۳۱۶ش.
(۱۰) حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۰ ش.
(۱۱) علینقی بن اسمعیل حکیم الممالک، روزنامه سفر خراسان، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۱۲) حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، ج۹: استان خراسان، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۱۳) رشیدالدین فضل اللّه، جامع التواریخ، چاپ عبدالکریم علی اوغلی علیزاده، باکو ۱۹۵۷.
(۱۴) سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، شاهرود (نقشه)، تهران ۱۳۶۹ش.
(۱۵) سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، مشهد (نقشه)، تهران ۱۳۷۰ش.
(۱۶) احسان سیدی زاده، علی اکبر عباسیان، بجنورد گذرگاه شمالی خراسان: آثار و بناهای تاریخی و مذهبی شهرستان بجنورد، مشهد ۱۳۷۲ ش.
(۱۷) مرکز آمار ایران، آمارگیری جاری جمعیت ۱۳۷۰، نتایج عمومی استان خراسان، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۸) مرکز آمار ایران، آمارگیری جاری جمعیت ۱۳۷۰: نتایج عمومی کل کشور، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۹) مرکز آمار ایران، نقشه تقسیمات کشوری سال ۱۳۷۰: استان خراسان (۱)، تهران (بی تا).
(۲۰) مرکز آمار ایران، نقشه تقسیمات کشوری سال ۱۳۷۰: استان مازندران، تهران (بی تا).
(۲۱) هنری موزر، سفرنامه ترکستان و ایران: گذری در آسیای مرکزی، ترجمه علی مترجم، چاپ محمد گلبن، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۲۲) علی میرنیا، ایلها و طایفه های عشایری کرد ایران، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۲۳) علی میرنیا، پژوهش در شناخت ایلها و طایفه های عشایری خراسان و نقش سیاسی رؤسای ایلهای بزرگ در امور کشور، و روابط آن ها با حکومتها و استعمارگران، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۲۴) ناصرالدّین قاجار، شاه ایران، سفرنامه دوم خراسان، تهران ۱۳۶۳ش.
(۲۵) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶-۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
(۲۶) چارلز ادوارد ییت، خراسان و سیستان، ترجمه قدرت اللّه روشنی زعفرانلو، مهرداد رهبری، تهران ۱۳۶۵ش؛

معنی کلمه بجنورد در ویکی واژه

مرکز استان خراسان شمالی

جملاتی از کاربرد کلمه بجنورد

چون خطه طوس را پس پشت بهشت در خطهٔ بجنورد دل این بیت نوشت
اول – اردوی نواب طهماسب میرزا در مقابل دروازه شیروان. دویم – اردوی صاحب اختیار بر سر راه مشهد و سبزوار و جوبن. سیم – اردوی والا در وسط. چهارم – اردوی ملک قاسم میرزا بر سر راه بجنورد وشیروان. پنجم – اردوی سهراب خان.
هست در چشمم به از این گنبد پیروزه فام پهنهٔ بجنورد و آن پیروزه گون الگای او
سوی بجنوردم فکند آنگاه‌، یرلیغ دگر کش به جز آزار من فکری به مغز اندر نبود
خان بجنورد ندانست که مردان بزرگ می‌شناسند به واشنتن و پاریز مرا
گر بمنفی جانب فردوس می‌رفتم ز طوس در نظر فردوسم از بجنورد، نیکوتر نبود
خطهٔ دلکش بجنورد بهشتی است دریغ کز خراسان بود و هم به خراسان ماند
این پارک تا قبل از سال ۱۳۳۶ شکارگاه محسوب می‌شد. در شهریور ۱۳۴۲ به پارک محمد رضاشاه تغییر نام داد و در سال ۱۳۵۳ به پارک ملی تبدیل شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ با وسعت ۹۱۸۹۵ هکتار تحت حفاظت قرار گرفت. این پارک در ۵۵ کیلومتری شرق گنبد و ۱۱۵ کیلومتری غرب بجنورد در مسیر مشهد واقع شده است. رویش‌های اصلی پارک به علت ۳ اقلیم متفاوت متنوع است.
جمعه ۲۱ و شنبه ۲۲ مرداد، گروه‌هایی از بازنشستگان تأمین اجتماعی در شهرهای اهواز، کرمانشاه، بابل، اردبیل، بجنورد، شوش، کرخه، هفت تپه، رشت، تجمع‌های اعتراضی داشته و خواهان رسیدگی به درخواست‌های خود شدند. تجمع کنندگان در اهواز شعار «می‌جنگیم، می‌میریم، ذلت نمی‌پذیریم»، در شوش شعارهایی مانند «ننگ ما ننگ ما، مخبر الدنگ ما» و در رشت شعار «ظلم و ستم کافیه، سفره ما خالیه» سر دادند.
کردهای خراسان و ترک‌های خراسان در منطقه وسیعی از نواحی شمال خراسان زندگی می‌کنند. تعداد هر یک از این دو گروه بسیار بیشتر از ترکمن هاست. مذهب این اقوام، شیعه اثنی عشری و اهل سنت است و به زبان‌های ترکی خراسانی و کردی کرمانجی تکلم می‌کنند. ترکیب جمعیتی در استان های خراسان شمالی و شمال خراسان رضوی و شهرهای بجنورد، شیروان، قوچان، اسفراین، درگز، فاروج، سبزوار، نیشابور و کلات علاوه بر فارسی زبانان از این دو گروه شکل گرفته‌است. در این مناطق پوشاک مردان و زنان از ویژگی‌های خاصی بر خوردار است که آن را از بقیه نقاط خراسان متمایز ساخته‌است.
آقازمانی از سال ۱۳۴۲ با توجه به تحولات سیاسی آن سال‌ها، به فعالیت‌های سیاسی روی آورد، سپس به عضویت حزب ملل اسلامی به رهبری سید محمدکاظم موسوی بجنوردی درآمد. حزب ملل اسلامی، با دیدگاه اسلامی و مشی مسلحانه، برای سرنگونی رژیم پهلوی و تأسیس حکومت اسلامی، بنا نهاده شده بود. با لو رفتن تشکیلات این حزب توسط ساواک، آقازمانی در آبان ۱۳۴۴ به همراه سایر اعضای این حزب، دستگیر شد و به ۳ سال و نیم حبس محکوم شد. وی با گذراندن حدود نیمی از دوره محکومیت خود، در سال ۱۳۴۶ از زندان آزاد شد.
در معماری سنتی ایران از گذشته‌های دور برای انتقال آب از آباره‌ها استفاده می‌شده‌است. هر چند در ایران استفاده از قنات به عنوان مجرای زیرزمینی آب به دلیل مزایای بهداشتی و کاهش تبخیر بیشتر متداول بوده‌است ولی آباره‌ها نیز در برخی موارد در ادامه مسیر قنات یا جوی‌ها ساخته می‌شده‌اند. آباره‌ها در معماری سنتی جوی‌های کوچکی با شیب بسیار کم هستند که به شکل پل موانع، پستی بلندی‌ها و گاهی مسیل‌ها را رد می‌کند تا آب را برای کشت و کشاورزی یا کارهای دیگر برساند. نمونه آن در نزدیک خرانق یزد، قلعه حاتم بجنورد یزد و روستای دشتو در بخش لارستان فارس موجود است. نمونه متاخر تر آن پل جویی در اصفهان می‌باشد.
گاهی مرا به خطهٔ بجنورد بی‌دلیل بنشانده و به لابهٔ من تسخرآورند
مردم بجنورد از آن پس هم وکیلم ساختند در جهان آری به جز نوش از پس نشتر نبود
استان نهم یکی از ۱۰ استان کشور ایران بود که در ۱۹ دی ۱۳۱۶ خورشیدی، با اصلاح قانون تقسیمات کشوری به عنوان استان نهم تعیین گردید. این استان شامل هفت شهرستان سبزوار، گناباد، بجنورد، قوچان، بیرجند، تربت حیدریه و مشهد (مرکز استان) بود.
مزار قائد، آرامگاه محمد علی جناح بنیانگذار پاکستان و آرامگاه کشته‌شدگان واقعه لهاک‌خان در بجنورد از این آرامگاه الگوبرداری شده‌است.
ز بجنورد و ز کاشان و قم و لار تقاضاها رسد خروار خروار
امام‌وردی، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی ایران است.
امامدره (بجنورد)، روستایی از توابع بخش راز و جرگلان شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی ایران است.
برخی از شاگردان او عبارتند از: میرزا هاشم آملی، محمدرضا نکونام، سید محمد رضا کشفی عبدالله جوادی آملی، حسن حسن‌زاده آملی، مختار علیزاده، جلال الدین همایی، محمد حسن احمدی فقیه یزدی، علی اکبر غفاری، میر جلال محدث ارموی (۱۳۲۳هـ. ق ـ ۱۳۵۸ هـ. ش)، سید محمد باقر حجتی، بهاالدین خرمشاهی، محمد خوانساری، احمد سیاح، سید حسن سادات ناصری، سید عباس شجاعی، سید رضی شیرازی، قوامی واعظ، مهدی محقق، کمال مرتضوی، سید عبدالله موسویان، سید علی هاشمی بجنوردی[نیازمند منبع]