انبجات
معنی کلمه انبجات در فرهنگ معین
معنی کلمه انبجات در فرهنگ عمید
۲. انواع مرباها.
معنی کلمه انبجات در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع انبج .۱ - انبه ها.۲ - بمطلق اشیایی که با عسل مربا سازند اطلاق کنند بطوری که انبجات و مربیات مترادف محسوب شود .
معنی کلمه انبجات در ویکی واژه
انبهها. مجازاً: به مطلق اشیایی که با عسل و مربا سازند، اطلاق کنند، به طوری که انجبات و مربیات مترادف محسوب شود.
جملاتی از کاربرد کلمه انبجات
«من این معالجت نتوانم کرد! تو را از ترشیها و لبنیات نهی کردهام، تو زیربای خوری و از کامه و انبجات پرهیز نکنی! معالجت موافق نیفتد.»