آمود

معنی کلمه آمود در لغت نامه دهخدا

( آمود ) آمود. ( ن مف مرخم ) در کلمات مرکبه چون گوهرآمود و مانند آن ، بگوهرکشیده. مُنسلک به... در رشته های آن گوهر درآورده. در تارهای آن گوهر منسلک کرده. || مرصع. درنشانده :
گرفته مهد را در تخته زر
برآموده بمروارید و گوهر.نظامی.نشاندش بر سریر گوهرآمود
زمین را کرد از لب شکّرآلود.امیرخسرو.مگر سیل آمد از دریای مقصود
که شد پای حریفان گوهرآمود؟امیرخسرو.

معنی کلمه آمود در فرهنگ عمید

( آمود ) ۱. ساخته.
۲. آراسته.
۳. به رشته کشیده شده: گوهرآمود.

معنی کلمه آمود در فرهنگ فارسی

( آمود ) ( مصدر ) در کلمات مرکب بمعنی ( آموده ) آید : گوهر آمود .

معنی کلمه آمود در دانشنامه آزاد فارسی

آمود. تزیین و آرایشی که به بدنۀ ساختمان افزوده شود؛ همچون پوشاننده های تزیینی و الحاقی، و نماسازی های آجری، سنگی، کاشی کاری، و گچ بری.

معنی کلمه آمود در ویکی واژه

نماسازی سنگی
آجری کاشیکاری و گچکاری

جملاتی از کاربرد کلمه آمود

چو لختی در آن چرم‌ها بنگریست ندانست کان چرم آموده چیست
دانشنامهٔ بریتانیکا، که یکی از معتبرترین منابع به‌زبان انگلیسی به‌شمار می‌رود، شاهنشاهی احمدشاه درانی را آخرین امپراتوری افغان خوانده‌است. این دانشنامه می‌افزاید که شاهنشاهی احمدشاه درانی پس از امپراتوری عثمانی، دومین امپراتوری جهان اسلام در نیمهٔ دوم قرن هجده بود که حدود قلمرو آن را از مشهد تا دهلی و از آمودریا تا دریای عرب دربر می‌گرفت.
اُزبِک‌ها یکی از اقوام ترک‌تبار هستند آسیای میانه هستند. ازبک‌ها بیشینهٔ جمعیت ازبکستان را تشکیل می‌دهند و در درهٔ فرغانه که شامل شمال و باختر تاجیکستان و جنوب قرقیزستان می‌شود و سواحل آمودریا در خاور ترکمنستان و شمال‌غربی افغانستان نیز جمعیت کمی دارند. ازبک‌ها به زبان ازبکی از خانوادهٔ زبان‌های ترکی‌تبار سخن می‌گویند و بیشتر آن‌ها مسلمانان سنی و پیرو مذهب حنفی هستند. از میان اقوامی که تحت حاکمیت شوروی بودند، ازبک‌ها دچار کمترین همگون‌سازی فرهنگی روسی (روسی‌سازی) شده‌اند؛ و اغلب زبان ازبکی را به‌عنوان زبان نخست خود می‌شناسند.
امام صاحب مرکز ولسوالی امام‌صاحب در شمال افغانستان است. این شهر پس از مزار شریف دومیین شهر زیارتی در شمال ولایت قندوز است. در ارتفاع حدود ۷۵۰ متری در کرانه‌های جنوبی رود آمودریا و در مسیر جاده قندوز ـ شیرخان بندر قرار گرفته‌ است.
یعقوب لیث صفاری معبدی بزرگ بامیان را ویران کرد، با اینحال باشندگان بومی بامیان تا آمدن غزنویان هنوز به اسلام نگرویده بودند. در دورهٔ غوریان، بامیان برای نزدیک به یک قرن (۶۰۹–۱۲۱۲/۵۵۰–۱۱۵۵ م) پایتخت این پادشاهی بزرگ بود که قلمرو آن تا شمال آمودریا می‌رسید. درهٔ بامیان جزئی از قلمرو خوارزمشاهیان بود تا اینکه چنگیز خان برای انتقام از قتل نواسه‌اش شهر را به کلی ویران کرده و باشندگان آن را قتل‌عام کرد.
درون آموده از عقلی برون اندوده از نوری یقین منسوج غلمانی مسلم رشته از حوری
وهم‌رنگ آموده را خوانیم عمر غره زبن‌مشتی فسون وریشخند
کیسه پر آموده‌ام ز لؤلؤ لالا کاسه بپیموده‌ام ز بادهٔ درغم
به درّ و گوهر آمودست نثر نثره مانندش به ‌مشک و عنبر آکندست شعر شعری آیینش
احمدشاه دُرّانی همچنین معروف به احمدخان ابدالی (۱۱۰۱–۱۱۵۱خ/۱۱۳۴–۱۱۸۶ق/۱۷۲۲–۱۷۷۳م) بنیان‌گذار پادشاهی درانی بود. از او به عنوان موسس افغانستان امروزی (آریانا) یاد می‌شود و شخصیت محبوبی برای ملت افغانستان است. در ژوئیه ۱۷۴۷، احمدشاه توسط یک لویه جرگه در قندهار به عنوان پادشاه خراسان منصوب شد و پایتخت خود را در آنجا تأسیس کرد. احمدشاه با کمک شورایی متشکل از ۹ مشاور از اقوام خراسانی ، به سمت شرق به سمت امپراتوری گورگانی و مراته هند، غرب به سمت امپراتوری افشاریه ایران در حال تجزیه و شمال به سمت خانات بخارای ترکستان پیش رفت. در عرض چند سال، او کنترل خود را از خراسان در غرب به کشمیر و شمال هند در شرق، و از آمودریا در شمال تا دریای عمان در جنوب گسترش داد.
ارابه طلایی چهار اسب از آثار باستانی دوره هخامنشیان است که در گنجینه آمودریا یافت شده‌است. این ارابه متعلق به ۳۰۰ تا ۵۰۰ سال پیش از میلاد است. این اثر دارای ارابه‌ای چهار اسب است که دو نفر با لباس هخامنشی‌ها بر آن سوار هستند، این اثر هم‌اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.
آی‌خانم یا ماه‌بانو نام یک پایگاه باستانی و تپهٔ نسبتاً همواری بر بالای بلندی‌ها و در تقاطع رود آمودریا و دریای کوکچه در شمال افغانستان است. در روستای آی‌خانم ولسوالی دشت قلعهٔ ولایت تخار افغانستان موقعیت دارد. این شهر افسانه‌ای به‌دست اسکندر مقدونی بنیانگذاری و آباد شده بود. سنگ بنای این شهر نیز توسط اسکندر، سردار مقدونی، کار گذاشته شده‌است که اکنون در موزهٔ کابل نگهداری می‌شود. قدمت این سنگ بنا به حدود سیصد سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد و گفته می‌شود که تنها بنایی در جهان می‌باشد که اسکندر قطعاً آن را لمس کرده‌است. این پایگاه باستانی مربوط به تمدن دولت یونانی بلخ می‌باشد.
این شهر در کرانه باختری رودخانه آمودریا قرار دارد و چهارراه راه‌های ترکمنستان و مرکز اتصال خطوط ریل و بندرگاه رودخانه‌ای مهم بین جمهوری ازبکستان و ترکمنستان است. این شهر دارای آب‌های جاری فراوان برای باغ‌داری و کشاورزی است.
لعل شبه اندود بین جزع گهر آمود بین این آتش و آن دود بین پر آب از آن چشم ترش
ازین خبر همه موسائیان ز آب و چشم چو ریش فرعون آمود چهرشان به دُرر
سرآغوشی برآموده به گوهر به رسم چینیان افکنده بر سر
در معماری سنتی ایرانی، آرایشی که پس از پایان کار ساختمان بر آن بی فزایند را آمود می‌گویند ، مانند تزیین الحاقی، نماسازی سنگی یا آجری، کاشیکاری و گچبری که در اکثر موارد کارکرد سازه ایی ندارد.
نشانه‌یی ‌گهر از گفت گوهر آمودش نمونه‌یی شکر از نطق‌گوهرافشانش
انتخاب این مکان برای بنیانگذاری یک شهر احتمالاً عوامل مختلفی داشت. اینجا منطقه ای بود که توسط آمودریا آبیاری می‌شد، دارای پتانسیل کشاورزی غنی بود، از لحاظ دفاعی در تقاطع دو دریای آمو و کوکچه قرار گرفته بود، دارای منابع معدنی فراوان به ویژه «یاقوت»، در بدخشان و طلا در کوه‌های هندوکش بود، واقع شدن آن در محل اتصال بین قلمرو باختر و سرزمین‌های عشایری در شمال، که در نهایت امکان دسترسی به تجارت با تمدن چین را فراهم کرد. سرانجام، آی خانم در آستانه هند باستان واقع شده بود و به آن امکان تعامل مستقیم با شبه قاره هند را می‌داد.
بر جای خون ز مهر و وفای تو آموده همچو دل رگ شریان را