آسان

معنی کلمه آسان در ویکی واژه

آنچه فهمیدن یا انجام دادن آن بدون زحمت ممکن است؛ آنچه سخت و پیچیده نیست.
امری که سخت و دشوار نباشد، سهل. مقابل دشوار، مشکل، سخت.

جملاتی از کاربرد کلمه آسان

اوحدی دست به وصلش نرسانید آسان درد سر برد و به خاک کف پایی برسید
ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ، نرسد هیچ رسیدنی بد، فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ، در زمین و در تنهای شما، إِلَّا فِی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها، مگر در نامه‌ایست پیش از آنک زمین آفریدم و تنهای شما، إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ (۲۲) و دانستن و شمردن آن و کوشیدن هنگام و رسانیدن آن و نگه داشتن اندازه آن و بازداشت آن بر اللَّه آسانست.
ایراد دیگر این سیستم متغیر بودن سطح کابین با طبقات با بارهای متفاوت است چون به دلیل عدم اطلاع موتور از وزن کابین (پر یا خالی بودن آن) همیشه نیروی یکسانی به موتور وارد می‌شود. ایراد دیگر این سیستم آسیب‌هایی است که در دراز مدت به موتور به دلیل اتصال ناگهانی ولتاژ وارد و باعث کاهش عمر مفید آن می‌شود. ضمناً این شوک در هنگام استارت آسانسور باعث نوسان ناگهانی ولتاژ می‌شود که نه تنها برای آسانسور بلکه برای سایر وسایل برقی مضر است. هر چند از این آسانسورها دیگر نصب نمی‌شود اما تعداد قابل توجهی از این آسانسورهای قدیمی در حال کار کردن هستند.
به روز وصل بس آسان بود عشق شب هجرش چنین دشوار کرده ست
مر مؤذن را جو نانی دشوار دهی مر فسوسی را دینار جز آسان ندهی
وقت است که آسان ندهی دامنش از کف امروز که یک شمس دگر نیست به تبریز!
تاریخچهٔ آسانا در یوگا به هند باستان بازمی‌گردد، جایی که در ابتدا به عنوان یک شکل از مدیتیشن و تمرینات روحانی مورد تمرین قرار می‌گرفت. بازنویسی‌های قدیمی‌ترین نوشته‌های یوگا به سده‌های پیش از میلاد برمی‌گردد و در بین آن‌ها کتاب‌های ودا به‌شمار می‌آیند که بین ۱۵۰۰ تا ۵۰۰ سال پیش به زبان سانسکریت نگاشته شده‌اند. آساناها به مرور زمان از طریق مشاهده حیوانات و طبیعت، و همچنین از طریق تلاش و خطا توسط یوگی‌های باستانی توسعه یافته‌اند.
نکات پوشیده‌ای در چگونگی استفاده از سیستم‌های تحلیل وجود دارد. با افزایش میزان وسعت یا عرصه عمل سیستم، تعداد فاکتورهای متغیر یا پارامترها افزایش می‌یابند، از اینرو تشخیص محدوده سیستم حائز اهمیت است. گسترش دامنه سیستم‌های تحلیل همراه با دید جزئی نسبت به پروژه برای دستیابی به برآوردها و ارزیابی‌ها، در بسیاری از شرایط که بدون تردید به آسانی قابل تقلیل نمی‌باشد (و در راه حل‌ها نقش اساسی دارند) در تصمیم‌گیری ضروری است.
پیش از هر چیز باید گفت که کاشانی حاسبی زبردست بود و در این فن مهارت شگفت‌انگیزی داشت؛ و شاهد این مدعا این است که وی با اعداد شصتگانی خالص به آسانی و روانی حساب می‌کرد. کسرهای اعشاری را اختراع نمود، روش تکراری را در حساب به‌طور کامل و پیگیر به کار می‌بست. با چیره‌دستی مراحل محاسبه را طوری تنظیم می‌نمود که بتواند حداکثر مقدار خطا را پیش‌بینی کند و در هر جا درستی اعمال را امتحان می‌کرد.
برای این که این حوزه بندی عمودی با موفقیت اعمال شود هر ساختمان به‌طور واضح با کانال‌های مخصوص به خود برای ارتباط عمودی مجهز شده‌است. همچنین آسانسور مستقیمی به باغچهٔ سقفی و طبقه خدمات عمومی اختصاص یافته‌است. هر یک از این کانال‌های ارتباط عمودی شامل یک لابی ورودی در طبقهٔ همکف خود می‌باشند. هنگام نگهداری از این سامانه‌های حوزه بندی عمودی این امکان وجود دارد که هر برج به‌طور جداگانه کنترل شود.
به وصل دلبر کنعان رسیدن آسان نیست متاع این سفر از چشم همچو دستارست
صائب از دیدن خوبان نتوان دل برداشت ورنه برداشتن دل ز جهان آسان است
آتش زر دشت پخت اسفندیار خام را نیست آسان سطوت اسفندیاری داشتن
المنتور به ویژه برای کاربرانی که به دنبال راه‌حلی آسان برای طراحی وب‌سایت بدون نیاز به دانش برنامه‌نویسی هستند، مفید است. این افزونه به کاربران امکان می‌دهد تا با کشیدن و رها کردن المان‌ها، صفحات وب‌سایت خود را به راحتی طراحی کنند.
دعای او اجابت یافت آسان درین عالم بهشتش داد یزدان
پیروزی عباسیان بر امپراتوری چین (سلسله تانگ) در نبرد طراز در ۷۵۱ میلادی باعث اسارت چینیانی شد که طریقه کاغذسازی را به مسلمین آموختند و به سرعت کارخانه جات کاغذ سازی رواج پیدا کرد و انتشار و نگهداری کتاب را آسان نموده که به انتشار علم و فرهنگ بسیار کمک کرد.
بنابراین قطعه (شکل میانی) بایستی به گونه ای شکل داده شود تا تمامی حفره‌های قالب پر شود. در شکل‌دهی اولیه قطعه، ماده نباید به آسانی به سمت زایده حرکت کند.
رابطهٔ اندازه مصرف و پاسخ رویان نیز بررسی شده و تقریباً تمام مواد با وزن ملکولی کمتر از ۱۰۰۰ به آسانی از جفت عبور می‌کنند.
از نردبان زلف تو هردم به آفتاب آسان رسد، ولیک شبی در میان کند
او معتقد است ترجمه کار دشواری نیست. به نظر او عشق به ادبیات بسیار ضروری‌تر از زبان است زیرا زبان را به‌آسانی می‌توان آموخت اما اگر عشق وجود نداشته باشد نمی‌توان کاری انجام داد. هاخوردیان معتقد است ترجمه، خلاقیت و هنر است زیرا اگر شعری بگوید که خوب نباشد، می‌گویند که او حرفه‌ای نبوده اما اگر در ترجمهٔ آثار شعرا و نویسندگان بزرگ ایرانی در درک مفاهیم آن‌ها خللی وارد شود می‌گویند فرهنگ ایرانی ضعیف است نه ترجمهٔ او.