آبتین

معنی کلمه آبتین در لغت نامه دهخدا

( آبتین ) آبتین. [ ب ْ / ب ِ ] ( اِخ ) نام پدر فریدون ، مصحف آتبین. و صاحب برهان معنی آن را نفس کامل و نیکوکار و صاحب گفتار و کردار نیک و اسعدالسعداء آورده است.

معنی کلمه آبتین در فرهنگ فارسی

( آبتین ) آتبین
نام پدر فریدون

معنی کلمه آبتین در فرهنگ اسم ها

اسم: آبتین (پسر) (فارسی، اوستایی، پهلوی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: ābtin) (فارسی: آبتين) (انگلیسی: abtin)
معنی: نفس کامل و انسان نیکوکار، صاحب گفتار و کردار نیک، از شخصیت های شاهنامه، ( اَعلام ) آپتین و آتبین، ( در اعلام ) نام پدر فریدون که صحیح آن آتبین است آتبین، روح کامل، انسان نیکو کار، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی

معنی کلمه آبتین در دانشنامه آزاد فارسی

آبتین. رجوع شود به:آتبین

معنی کلمه آبتین در ویکی واژه

از نام های پسرانه ی پارسی ایرانی
نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
کتاب اسم های ایرانی

جملاتی از کاربرد کلمه آبتین

در ۲۰ دی ۱۴۰۰، زندانیان بند هشت زندان اوین، در سالن اجتماعات این زندان، مراسمی یک‌ساعته برای بزرگداشت بکتاش آبتین برگزار کردند. همچنین تعدادی از هم‌بندانش به‌علت «تأخیر در درمان» او، در زمان هواخوری تحصن کردند و خواستار پاسخگویی عوامل دادستانی و قضایی شدند؛ شش نفر از این زندانیان در اعتراض به «قصور آشکار مقامات در مرگ بکتاش آبتین»، به‌طور کامل اعتصاب غذا کردند.
انجمن جهانی قلم (پِن) در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ در بیانیه‌ای محاکمهٔ بکتاش آبتین و دو نویسنده دیگر را محکوم و اعلام کرد. کانون نویسندگان نیز در ابتدا در واکنش به حکم دادگاه بدوی، در بیانیه‌ای «دلایل» و «مستندات» حکم را نامربوط دانست؛ سپس با انتشار بیانیه‌ای در ۱۰ دی ۱۳۹۸ به حکم دادگاه تجدیدنظر اعتراض کرد و «از تمام نهادهای فرهنگی و انسان‌های آزادی‌خواه و مدافعان آزادی بیان خواست که نسبت به این احکام ظالمانه اعتراض کنند و خواهان لغو آن گردند.»
با برز منوچهر و کیقباد با گرز فریدون و آبتین
شاعران سرشناسی مانند کریم رجب‌زاده، سید علی صالحی، سهراب مختاری، اسماعیل وفا یغمایی و مهدی موسوی در رثای او شعر سرودند. همچنین در شماره نوزدهم مجله ادبی «وزن دنیا» - که پس از مرگ آبتین به‌چاپ رسید - پرونده‌ای ویژه به نام «پرتره» به اشعار او اختصاص یافته است.
نژادش زآبادیان مهین که کلدانیان خواندند آبتین
مردی ز داد زاید و دولت ز مردمی چون کسری از قباد و فریدون ز آبتین
تا برون آرم دمار از آن گروه ماردوش تربیت همدوش پور آبتینم کرده است
تو بشناس کز مرز ایران زمین یکی مرد بد نام او آبتین
آبتین همواره عضویت در کانون نویسندگان را نقطه‌عطف زندگی خود می‌دانست و زندگی‌اش را به دوره‌های پیش و پس از آشنایی و همکاری با کانون نویسندگان ایران تقسیم کرده بود. او در این‌باره گفته بود: «واقعاً کانون نویسندگان ایران به من هویت داد. به من آموخت که آزادی چیه، آزادی‌خواهی چیه…، ما برای چی دور هم جمع می‌شویم…، از چه چیزی حرف می‌زنیم…، چه چیزی می‌خواهیم…»
کانون نویسندگان ایران در بیانیه‌ای، ابتلای برخی از زندانیان (عقیدتی و سیاسی) مانند بکتاش آبتین را نتیجهٔ عملکرد مسئولان زندان‌ها و نیز نظام جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد.
فریدون که بودش پدر آبتین شده تنگ بر آبتین بر زمین
لشکر بسوی پهنهٔ البرز برد و یافت فرزند آبتین را با طالع جوان
آبتین فیلم مستند نیمه‌بلند پارک مارک را در سال‌های ۱۳۸۸–۱۳۸۷ کارگردانی کرد. این فیلم دربارهٔ یک معتاد به کراک است که از صندوق‌های صدقات سرقت می‌کند. این فیلم در چهاردهمین جشن سینمای ایران برای بهترین فیلم‌برداری، صدا، کارگردانی و تدوین، نامزد جایزه شد و توانست دیپلم افتخار بهترین صدابرداری را دریافت کند؛ این فیلم در جشنواره‌های خارجی‌ای همچون: تسالونیکی یونان و بازار بین‌المللی جشنواره کن نیز حضور داشت که از دیدگاه احمد زاهدی لنگرودی، منتقد، جایگاه او را به‌عنوان یک مستندساز حرفه‌ای تثبیت کرد.
بکتاش آبتین در سال ۱۳۸۸ در اعتراضات خیابانی جنبش سبز، به‌دست مأموران امنیتی مورد ضرب‌وشتم قرار گرفت و به علت شدت جراحات، در بیمارستان و سپس در خانه چند ماه بستری شد. بنا به گزارشی که کانون نویسندگان ایران منتشر کرده است، ضربه‌ای که به سر او وارد شد، باعث به کما رفتن او شد.
از تک نوازی‌های سیمین آقارضی می‌توان به آلبوم «قانون سیمین» با همراهی تمبک «آبتین اجلالی» اشاره کرد که سال هاست تجدید انتشار می‌شود.
باز دگر باره مهر ماه در آمد جشن فریدون آبتین به بر آمد
طفلی است ماهروی که از مار حمیری در ماه رایت پسر آبتین گریخت
آبتین در زمینه طنز و هجو نیز فعال بود و دفتری از هجویات داشت که تا به امروز منتشر نشده است.
منم پور آن نیک‌بخت آبتین که بگرفت ضحاک ز ایران زمین
آبتین پدر فریدون از قربانیان ضحاک است. مادرش فَرانک او را به دور از چشم ضحاک به یاری گاوی به نام برمایه (پُرمایه) در بیشه‌ای پرورش می‌دهد. از ترس ضحاک، مادرش در سه سالگی او را در مرز ایران و هندوستان به البرز کوه (کوهی بلند) می‌برد و به دینداری می‌سپارد. ضحاک پس از آگاه شدن از جای پنهان شدن فریدون گاو برمایه را می‌کشد و دشت را به آتش می‌کشد.