ادبا

معنی کلمه ادبا در فرهنگ عمید

= ادیب

معنی کلمه ادبا در فرهنگ فارسی

(صفت اسم ) جمع ادیب ادب دارندگان ادب دهندگان مردمان صاحب ادب و فرهنگ.

جملاتی از کاربرد کلمه ادبا

اسلام آبادبالا، روستایی است از توابع بخش وشمگیر شهرستان آق‌قلا در استان گلستان ایران.
یادم آمد سخنی کز ادبا در دواوین ادب مرقوم است
او مانند اغلب شاعران معاصر خویش، ادب جاهلی و ادب عصر نهضت را در شعرش فراهم آورده و «لامیة العجم» او نمونه بارزی از این پدیده است. به همین جهت ادبای بسیاری این قصیده او را در معرض شرح و تحلیل قرار داده‌اند اما قصائد دیگر او تاکنون مورد شرح و تحلیل قرار نگرفته‌است.
بادبان سفینه عشقند چار رکن مدینه عشقند
که جهانرا بود ادبار و جنان را اقبال
اکثر ادبای شناخته شده در این دوره از فقها و روحانیان بوده‌اند به همین سبب امروزه بنام دوره ملایی یا ملایان شناخته می‌شود.
کشتی عاج است تو گوئی روان گشته دو گوشش زد و سو بادبان
آلن بمبارد (۱۹۲۴ - ۲۰۰۵)زیست شناس، پزشک و سیاستمدار که معروفیت او بخاطر عبور از اقیانوس اطلس با یک قایق بادبانی کوچک بود.
أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی‌ عَلی‌ ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ تا نپنداری که این نوحه بدین زاری و خواری خود کافران را خواهد بود و بس، و قومی فسّاق و فجّار که پیراهن مسلمانی بر تن ایشان باشد و آن گه خرقه‌های معصیت و فجور بر ان دوخته و روزگار عمر خود بغفلت و جهل بسر آورده و سود ایمان از دست ایشان رفته و از مسلمانی با بضاعت مزجاة دست و پای زده، ایشان این کلمات دریغ و تحسّر نخواهند گفت! ای مسکین هزار سال باران رحمت باید که ببارد تا گردی که تو از معصیت انگیخته‌ای بنشاند، هیچ ادبار صعب‌تر ازین نیست که ترا بیافریدند تا بهشت را بتو بیارانید و تو خود را بجایی رسانیدی که آتش دوزخ بتو گرم کنند. در خبر است که آتش دوزخ مرکب هیبت خویش بنزدیک عاصیان چنان تازد که شیر از گرسنگی بشکار تازد. باش تا فردای قیامت که کرده و گفته خویش بینی و آن عشرتهای رنگارنگ و معصیتهای لونالون که امروز دست جهالت و ناپاکی آن را از تو پوشیده میکند فردا چون از خواب مرگ برخیزی و دیده بگشایی در روزنامه خویش اول سطر آن بینی، بزبان خجالت و ندامت گویی: کاشک شب مرگ مرا هرگز سحر نبودی! قوله: وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها الیوم اشراق و غدا اشراق غدا فی القیامة اشراق الارض و الیوم اشراق القلب غدا فی القیامة اشراق الارض بنور ربها و الیوم اشراق القلب بحضورها عند ربها غدا اشراق التجلّی للمؤمنین عموما و الیوم اشراق التجلّی للعارفین خصوصا.
در لغت‌نامه دهخدا دربارهٔ او آمده‌است: او در جوانی مشتغل بفقه مذهب امام شافعی و تلمیذ شیخ ابومحمد الجوینی والد امام الحرمین بود. پس شروع بفن کتابت کرد و بدیوان رسائل راه یافت و در صروف دهر نشیب و فراز بسیار دید و در سفر و حضر بعجایب روزگار آشنا گشت و جنبهٔ ادب او بر فقاهت بچربید و بعربیت و شعر مشهور گشت و دیوان شعر او مجلدی بزرگ است و کتاب دمیةُالقصر و عصرة اهل العصر تصنیف کرد و آن ذیل یتیمهٔ ثعالبی است در ترجمهٔ حال عده‌ای کثیر از ادبا و شعرا و جز آن. و ابوالحسن علی بن زید البیهقی را بر کتاب او ذیلی است مسمی به وشاح الدمیه و او در مجلس اُنسی به سال ۴۶۷ هَ.ق. در باخرز کشته شد و خونش هدر و پایمال گشت.
لنگر درین محیط کند کار بادبان دیوانگی ز سنگ ملامت فزون شود
با این حال، این بازیکن اصرار بر یک حرکت جایگزین داشت و تا پایان فصل ۲۰۱۷–۱۸ به‌طور قرضی به باشگاه لایپزیگ در بوندس لیگا پیوست. وی در اولین بازی خود برای لایپزیگ، در بازی خارج از خانه مقابل بوروسیا مونشن گلادباخ، گل پیروزی را به ثمر رساند و به عنوان یک تعویض دیرهنگام وارد زمین شد.
غرور دل یکی صد گشت از سجاده تقوی ز غفلت بادبان شد پرده های خواب کشتی را
و عن ابن عباس مرفوعا قال: قال رسول اللَّه (ص) یا ابن عباس رکعتان بعد المغرب ادبار السجود.
اریستیدیس راپاناکیس (یونانی: Αριστίδης Ραπανάκης؛ زادهٔ ۱ ژانویهٔ ۱۹۵۴) قایقران قایق بادبانی اهل یونان است.
سفر و اقامت چهارماهه بهاءالله در استامبول، پایتخت امپراتوری عثمانی، که از نظر زمانی به اظهار علنی رسالت او در باغ رضوان بسیار نزدیک بوده مشحون از آثاریست که در شادباش آن واقعه به رشته تحریر درآمده، اما به پیش‌بینی روزهای سخت پیش رو نیز می‌پردازد:
شادباش ای آنکه اندر فرودین خشم تو در کف بدخواه تو الماس گردد نسترن
جهان گر در خور بحر نوالش کشتیی سازد زمینش لنگر آید آسمانش بادبان باشد
از آغاز زمان، بشر کنجکاو است و این موجب شده است که ما به دنبال زندگی جدید بگردیم… امکانات جدید فقط فراتر از افق. من می‌خواهم به مردان و زنان خانواده‌مان ناسا و همچنین شرکای تجاری و دولتی‌مان در سراسر جهان شادباش بگویم، به این دلیل که ما گامی فراتر به مریخ نهادیم.
نمونه‌ای از اشعار وی در «معجم الادباء» آمده‌است.