معنی کلمه آتش زنه در لغت نامه دهخدا
ای خداوندی که روز خشم تو از بیم تو
درجهد آتش بسنگ آتش و آتش زنه.منوچهری.گوییش پنهان زنم آتش زنه
نی بقلب از قلب باشد روزنه.مولوی.آتش زنه و سوخته و سنگ بهم
کی درگیرد چو سوخته دارد نم
نزدیکی و دوریت بلائی است عظیم
دوری ز تو کافری و نزدیکی هم.افضل الدین کاشانی.|| آتش گیره. فروزینه. شبوب.