الشن

معنی کلمه الشن در لغت نامه دهخدا

الشن. [ ] ( ع اِ ) الوسن. اولوسن . نوعی از عکرش ( گیاهی ترش که در بن خرمابن میروید و آن را میکشد یا گیاه مرغ یا نوعی از کنگر ) به فارسی ازدشت ( ؟ ) به هندی برمون گویند. گیاهی است خشن مانند چوب ، و برگهای آن در طرف ریشه گرد است و در میان آنها دانه ای چون ترمس در داخل دو غشاء سیاه و سرخ قرار دارد. در دوم گرم و خشک است. و جالی آثار و محلل اورام ، و با شوکران جهت ورم خصیه سودمند است و بخصوص آن را برای گزیدن سگ دیوانه مجرب دانسته اند، و مصدع است و مصلح آن مرزنجوش ، و قدرشربتش تا یک مثقال است. ( از تذکره داود ضریر انطاکی ). و رجوع به مخزن الادویه و تحفه حکیم مؤمن و ماده الوسن و اولوسن شود.

معنی کلمه الشن در فرهنگ فارسی

یا الوسن یا اولوسن . نوعی از عکرش بفارسی ازدشت و بهندی برمون گویند .

معنی کلمه الشن در فرهنگ اسم ها

اسم: الشن (پسر) (ترکی) (طبیعت) (تلفظ: elšan) (فارسی: اِلشن) (انگلیسی: elshan)
معنی: شادی بخش ایل، مایه شادی طایفه، حاکم، رهبر، شادی ایل، حکمران یک منطقه

جملاتی از کاربرد کلمه الشن

الا یا ساقی السکری انل کاساتنا تتری تسلی القلب بالبشری تصفینا عن الشنن
احمد الشناوی (عربی: أحمد الشناوي؛ زاده ۱۴ مهٔ ۱۹۹۱) یک بازیکن فوتبال اهل مصر است.
آگر رودی در اوبراسترایش است؛ این رود از تخلیه آترزی حاصل شده که بین شورفلینگ ام اترزی و سیوالشن ام آترزی و در کنار لامباخ قرار داشته که به تراون می ریزد.
هل العیش الا ان تلذو تشتهی و ان لام فیه ذوالشنان و فندا
او قهرمان شطرنج زیر ۱۲ سال دختران جهان و برندهٔ مدال برنز شطرنج تیمی (به‌همراه الشن مرادی و احسان قائم‌مقامی) در بازی‌های آسیایی ۲۰۰۶ است.
ناصح مده پند ما را ز عشقش لسنا نبالی فیها الشناعه
فی خده التلالو فی ثغره الشنب فی عیینه التلفت فی خصره الهیف