( آراب ) آراب. ( ع اِ ) ج ِ اِرْب. اعضاء. - آراب سبعه ؛ مساجد سبعه است که گاه سجود بر زمین آید. || آبله ها که بر اعضاء ظاهر شود. || پاره های گوشت. ( ارآب ) ارآب. [ اِرْ ] ( ع مص ) ارآب صدع ؛ پیوند کردن شکاف را. ( منتهی الارب ). ارآب. [ اَرْ ] ( ع اِ ) ج ِ اِرب ، بمعنی زیرکی و مکر و زشتی و شر و بدی و عقل و دین و شرم زن و حاجت و عضو: السجود علی سبعة ارآب ؛ یعنی سجده بر هفت عضو است : پیشانی و دو دست و دو قدم و دو زانو، یعنی مساجد سبعه. اراب. [ ] ( اِخ ) ( کمینه ) شهری است در کوهستان یهودا ( صحیفه یوشع 15:52 ) و بسا میشود که وطن ارابی بوده در طرف شرقی حبرون در خرابه عرابیه محل قدیمی هست که آثار دیوارهای کهنه و حوض ها و خرابه های کهن دیده شده که بگمان کاندر همان ارابی میباشد که در کتاب مقدس مذکور است. ( قاموس کتاب مقدس ). اراب. [ اِ ] ( اِخ ) از آبهای بادیه است. و یوم اراب از ایام عربست که در آن هذیل بن هبیرة الاکبر التغلبی با بنی ریاح بن یربوع حرب کرد و زنان ایشان را برده گرفت و چارپایان ایشان ببرد. مساوربن هند گوید: و جلبته من أهل ابضة طائعاً حتی تحکم فیه أهل اراب. و منقذبن عرفطة در مرثیه برادر خویش اهبان و بنو عجل قتله او دریوم اراب گوید: بنفسی من ترکت و لم یرسّد بقف اِراب و انحدروا سراعا و خادَعت المنیة عنک سراً فلا جزع تلان و لارُواعا. و فضل بن العباس اللهبی گوید: اتبکی أن رأیت لأم وهب مغانی لاتحاورک الجوابا أثافی لایرمن و اهل خیم سواجد قد خوین علی ارابا.( معجم البلدان ).و رجوع به عقدالفرید چ محمد سعید العریان جزء ششم ص 93 شود. || آبی است بنی ریاح بن یربوع را به حَزن. ( معجم البلدان ).
معنی کلمه آراب در فرهنگ عمید
( آراب ) عضوها، اندام ها. * آراب سبعه: (فقه ) هفت موضع از بدن که هنگام سجده بر زمین می رسد و عبارت است از پیشانی، دو کف دست، دو سر زانو، و دو انگشت بزرگ پا.
معنی کلمه آراب در فرهنگ فارسی
( آراب ) جمع ارب به معنی عضو، عضوبدن، درشرع:هفت موضع ازبدن که هنگام سجده برزمین میرسد از آبهای بادیه است ( ار آب ) زیرکی و مکر و زشتی
معنی کلمه آراب در فرهنگستان زبان و ادب
آراب {CBT} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← آموزش رایانه بنیاد
معنی کلمه آراب در ویکی واژه
(قدیمی): عضوها، اندامها.
جملاتی از کاربرد کلمه آراب
وی به ۱۵ زندان با اعمال شاقه محکوم شدند. اما از زندان بیتلیس گریخت. آرابو روستائیان را علیه آغاهای کرد و ماموران جمعآوری مالیات عثمانی سازماندهی نمود.
قالب را که هفت عضو است بر هفت عضو سجده فرمودهاند که «امرت ان اسجد علی سبعه آراب». دل نیز بر هفت طور سجده واجب است و سجده او آن است که روی از همه مخلوقات بگرداند و از تمتعات دنیاوی و اخروی اعراض کند و بهمگی وجود توجه بحضرت کند و از حق جز حق هیچ نطلبد و بجملگی اطوار سر بر عتبه عبودیت نهد. بیت
آرابی، روستایی در دهستان لاتیدان بخش کهورستان شهرستان خمیر در استان هرمزگان ایران است.
فرناندو آرابال مهمترین و تنها بازمانده نسل نویسندگان تئاتر آوانگارد دنیا میباشد. همچنین یکی از مهمترین بنیانگذاران تئاتر شقاوت در دنیا نیز به حساب میآید.
فی الحدیث: «امرت ان اسجد علی سبعة آراب».
و بحقیقت هر سلاصل واغلال که شقی و اشقی را درین دامگاه ساختند مایه همه از آن هفت متاع «ذلک متاع الحیوه الدنیا» بود و هر درکه از درکات دوزخ که در حق این طایفه پرداختند سرمایه همه هم از دکان «زین للناس» بود. از هفت شهوت «حب الشهوات» هفت در بر دوزخ گشادند که «لها سبعه ابواب» و هفت جاده از انواع شهوات بر درکات آن نهادند که «حفت النار بالشهوات» تخم این هفت شهوت در هفت عضو انسانی بکاشتند و پنج حس را بتربیت آن فرو داشتند تا بمدت پانزده سال بر شجره هر تخمی ثمره شهوتی پدید آمد. بعد از آن صاحب شرع را بمعاملی آن فرستادند و بر هر عضوی خراج سجودی نهادند که «امیرت ان اسجد علی سبعه آراب» و فرمودند که اثمار آن اشجار را تخم سعادت آخرت سازند و در زمین عبودیت بدست شریعت اندازند که «الذنیا مزرعه الاخره».
او دو بار ازدواج کردهاست. با شوهر اولش، دِتلِف ووندِرلیش، در ۱۹۸۹ ازدواج کرد. ووندِرلیش در ۱۹۹۵ بر اثر سرطان درگذشت. او از شوهر اولش دو فرزند به نامهای آرابِلا و ریشارد دارد. آنه-سوفی با شوهر دوم خود، آهنگساز و پیانیست مشهور، آندره پرهوین، در سال ۲۰۰۲ ازدواج کرد و بعد از حدود چهار سال زندگی مشترک در مونیخ، در ۲۰۰۶ جدا شدند. موتر و پرهوین، بعد از جدایی، همچنان در زمینهٔ موسیقی با هم همکاری میکردند.
آرابو در سال ۱۸۹۳ در حین نبردی با راهزنان کرد در جاده خنس به موش در ارمنستان غربی کشته شد.
آرماند در نیویورک سیتی به دنیا آمد والدین وی جان و آغاونی (یلیان) آرابیان (ارمنی: Ջոն և Աղավնի Արաբյան) بودند که بعد از نسلکشی ارمنیها در سال ۱۹۱۵ از ارمنستان به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرده بودند. پدربزرگ و دایی وی در جریان نسلکشی ارمنیها کشته شدند. آرابیان در سال ۱۹۵۶ مدرک بیای خود در رشته روانشناسی از دانشگاه بوستون کسب نمود. وی در روز چهارشنبه ۲۸ مارس ۲۰۱۸ در سن ۸۳ سالگی در دره سن فرناندو درگذشت.
دو نمایشنامهٔ مهم آرابال را احمد کامیابی مسک به پارسی برگردانده: جنگ هزار ساله و معمار و پادشاه آشور. اما جنگ هزار ساله در انتظار مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد است. خشایار مصطفوی در سال ۱۳۹۴ کتابی در بررسی محتوی و فرم آثار آرابال به نام «سکس، آنارشیست و شقاوت در تئاتر پانیک آقای آرابال» منتشر کردهاست. در سال ۱۳۹۷ نشر فردا کتابی با عنوان «دو جلاد، مناجات، گرونیکا» ترجمه آزاد ماتیان و حمید دستجردی را منتشر ساخت که در آن سه نمایشنامه از این نویسنده موجود است.
واژهٔ آرابینوز از صمغ عربی میآید که اولین بار قند آرابینوز از این ماده استخراج شدهاست.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدور مجوز چاپ کتاب ترجمه و تفسیر نمایشنامه جنگ هزارساله از فرناندو آرابال را مشروط به حذف ۵۹ سطر از این کتاب کردهاست.
احمد کامیابی، که ترجمه آثار فرناندو آرابال، نمایشنامه نویس، شاعر و رماننویس برجسته اسپانیایی را با اجازه نویسنده بر عهده دارد، گفت: «این اثر متعلق به آرابال است. من اگر بخواهم تغییری در ترجمه کتاب اعمال کنم باید از آرابال اجازه بگیرم، اما باید بگویم که آبروی کشورم را پیش او نمیبرم و نزد او طرح مسئله نمیکنم.»
و فی روایة العباس بن عبد المطلب: انّ رسول اللَّه (ص) قال: «اذا سجد العبد سجد معه سبعة آراب: وجهه، و کفّاه، و رکبتاه، و قدماه»