بالارو

معنی کلمه بالارو در لغت نامه دهخدا

بالارو. [ رَ / رُو ] ( نف مرکب ) بالارونده. که بالا رود. صاعد. بررونده. به علو گراینده. مرتقی. و رجوع به بالارفتن شود. || ( اِ مرکب ) این کلمه بجای «آسانسور» پذیرفته شده است.دستگاهی که درون آن جای گیرند و به طبقات ساختمان برروند و فرود آیند. ( لغت مصوبه فرهنگستان ). برشو.

معنی کلمه بالارو در فرهنگ معین

(اِفا. ) ۱ - بالارونده . ۲ - آسانسور.

معنی کلمه بالارو در فرهنگ عمید

نوعی پنجره که رو به بالا باز می شده.

معنی کلمه بالارو در فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) بالا رونده صاعد ۲ - ( اسم ) دستگاهی که برای بالا رفتن باشکوبهای ساختمان بکار رود آسانسور

جملاتی از کاربرد کلمه بالارو

ذُو الْعَرْشِ یعنی هو علی العرش. و قیل: خالق العرش. و العرش عند العرب سریر الملک. یُلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ الروح هاهنا هو الوحی کقوله: أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا سمّی روحا لانّ حیاة القلب به کما انّ حیاة الاجساد بالارواح قال ابن عباس مِنْ أَمْرِهِ ای من قضائه. و قیل: من قوله. و قال مقاتل: معناه یُلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ ای بامره.
محل اتصال سینوتوبولی نقطه‌ای در آئورت بالارو است که در آن سینوس‌های آئورت پایان می‌یابد و آئورت به یک ساختار لوله‌ای تبدیل می شود.
سرخرگ‌های تاجی (شریان‌های کرونری) از ابتدای آئورت (بزرگ‌سرخرگ بالارو) منشأ گرفته و بنابراین اولین شریان‌هایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت می‌دارند. دو سرخرگ تاجی (چپ وراست) نسبتاً کوچک بوده و هر کدام کمتر از ۳ یا ۴ میلیمتر قطر دارند. وظیفهٔ رگ‌های کرونری، تغذیه و خون‌رسانی به قلب می‌باشد.
تنها شاخه‌های آئورت بالارو دو سرخرگ کرونری هستند که خون قلب را تأمین می‌کنند. این دو رگ در نزدیکی ابتدای آئورت از سینوس‌های آئورت که در روبه‌روی دریچه آئورت جای دارند به‌وجود می‌آیند.
آئورت بالارو در سمت راست، در نزدیکی بزرگ‌سیاهرگ زبرین و دهلیز راست است که مورد نخست تا حدی در پشت آن قرار دارد. آئورت بالارو در سمت چپ با سرخرگ ریوی در تماس است.
ساختار سیاهرگ نیمه‌تکی اغلب متغیر است. معمولاً از سیاهرگ کمری بالارونده چپ یا سیاهرگ کلیوی شروع می‌شود و از چلیپای چپ دیافراگم به سمت بالا عبور می‌کند تا وارد قفسه سینه شود. سیاهرگ نیمه‌تکی در سمت چپ ستون مهره‌ها به سمت بالا ادامه می‌دهد و در اطراف سطح نهمین مهره سینه‌ای، به سمت راست از ستون، پشت آئورت، مری و مجرای سینه‌ای عبور می‌کند تا به سیاهرگ تکی ختم شود.
قطر آئورت قفسه سینه بیشتر از ۳.۵ سانتی‌متر و به طور کلی متسع در نظر گرفته می‌شود، در حالی که قطر بیشتر از ۴.۵ سانتی‌متر به طور کلی آنوریسم آئورت قفسه سینه در نظر گرفته می‌شود. قطر میانگین جمعیت از نظر سن و جنس متفاوت است. حد بالای محدوده رنج مرجع آئورت بالارو ممکن است تا ۴.۳ سانتی‌متر در میان بزرگسالان و سالمندان باشد.
آئورت منبع اصلی تامین خون برای کل بدن است، به استثنای ناحیه تنفسی ریه. آئورت به چندین بخش منشعب می شود که هر یک قسمت های خاصی از بدن را با خون تامین می کند. شاخه های آئورت بالارونده قلب را تامین می کنند، در حالی که شاخه های قوس آئورت سر، گردن و بازوها را تامین می کنند. شاخه های آئورت نزولی قفسه سینه، به استثنای قلب و ناحیه تنفسی ریه، قفسه سینه را تامین می کنند و شاخه های آئورت شکمی، شکم را تامین می کنند. در نهایت، شریان های ایلیاک مشترک، لگن و پاها را با خون تامین می کنند.
زیر تنش و فشار بسیارفشاری، سنگ‌های رسوبی دریایی بالا رفتند و چین‌های خوابیده یا ناپه‌ها و گسل‌های رانشی را تشکیل دادند. همان جور که قله‌های بالارونده فرسودگی کنی واقع شدند، لایه ای از رسوب‌های فلیش دریایی در حوضه فورلند رسوب نمود و با پیشرفت کوه زایی، رسوب‌های در چنگک‌های جوان تر (چین) درگیر شدند. رسوب‌های درشت حاصل از برآمدگی و فرسایش مداوم بعداً به شکل ملاس در ناحیه پیشین رسوب نمودند. ناحیه ملاس در سوئیس و بایرن به خوبی پیشرفت کردند و شاهد تزاید بیشتر فلیش بود.
خفت و کادت اَنْ تطیَر بماحَوْت و کذا الجسوم تخف بالارواح»
مکن به دیدن خوش قامتان به بالاروی مباد مانی ازین کار و بار سر در پیش
آئورت منبع اصلی تأمین خون برای کل بدن است، به استثنای ناحیه تنفسی ریه. آئورت به چندین بخش منشعب می‌شود که هر یک قسمت‌های خاصی از بدن را با خون تأمین می‌کند. شاخه‌های آئورت بالارونده قلب را تأمین می‌کنند، در حالی که شاخه‌های قوس آئورت سر، گردن و بازوها را تأمین می‌کنند. شاخه‌های آئورت نزولی قفسه سینه، به استثنای قلب و ناحیه تنفسی ریه، قفسه سینه را تأمین می‌کنند و شاخه‌های آئورت شکمی، شکم را تأمین می‌کنند. در نهایت، شریان‌های ایلیاک مشترک، لگن و پاها را با خون تأمین می‌کنند.
تیره‌ای از سوسن‌سانان علفی یا بالاروندهٔ چوبی، دارای زمین‌ساقه با سه سرده و حدود ۳۷۰ گونه و برگ‌های ساده با آرایش متناوب و گاهی با بافت چرمی که ساقه و حاشیهٔ برگ‌های آنها اغلب تیغ‌دار و گل‌آذین آنها چتری است.