( آمنه ) آمنه. [م َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) اَمَنه. پشته هیزم : از آنکه گفتم کوه خشک مرا ملک است بخشک چوبی مالک کشید بر دارم هزار آمَنه هیزم همه ز کوه خشک نهاده اند در انبار و من در انبارم.سوزنی. آمنه. [ م ِ ن َ ] ( اِخ ) نامی است زنان عرب را و ازجمله آمنه بنت عبدالمطلب و آمنه بنت وهب بن عبدمناف زوجه عبداﷲبن عبدالمطلب مادر رسول صلوات اﷲعلیهما متوفّات 48 پیش از هجرت. و آمنه بنت ابی سفیان ، زوجه پیغامبر صلوات اﷲ علیه. و نام هفت صحابیه. ( امنة ) امنة. [ اَ م َ ن َ ] ( ع اِ ) بی بیمی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). امن ،و آن سکون قلب است. ( از اقرب الموارد ). || راستی ، ضد خیانت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) آنکه بهر کس اعتماد کند. ( از اقرب الموارد ). || دین و خلق ، گویند ما احسنک امنتک. ( از ذیل اقرب الموارد ). || ج ِ امین. ( ناظم الاطباء ) . امنة. [ اُ م َ ن َ ] ( ع ص ) آنکه بر هر کس ایمن باشد و اعتماد کند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). گویند هو امنة اذنة؛ اذا کان یأمن کل واحد و یصدق ما یسمع. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || آنکه بر وی هر کس اعتمادکند در هر کاری. ( منتهی الارب ). رجل امنة؛ مردی که هر کس بر وی در هر کاری اعتماد کند. ( ناظم الاطباء ). امنة. [ اَ م َ ن َ ] ( اِخ ) ابن عیسی. کاتب لیث و محدث بوده. ( از منتهی الارب ). امنه.[ اَ م َ ن َ / ن ِ / اَ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) توده هیزم شکافته. ( لغت فرس اسدی چ دبیرسیاقی ص 158 ) ( صحاح الفرس ). پشته هیزم. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). پشتواره هیزم. ( مؤید الفضلاء ). آمنه : هیزم خواهم همی دو امنه ز جودت جو [ چو ] دو جریب خم سیکی چون خون .ابوالعباس ( از لغت فرس اسدی ).هزار امنه هیزم همه ز کوه خشک نهاده اند برانبار و من در انبارم.سوزنی.
( آمنه ) دختر وهب بن عبد مناف زوجه عبدالله بن عبد المطلب و مادر حضرت رسول اکرم ( ص ) ٠ وی در سال ۴۸ قبل از هجرت یعنی در نه سالگی پیمبر ص ( ۵۷۷ م ٠ ) بدرود حیات گفت ٠ ( اسم ) پشت. هیزم پشتوار. هیزم تود. خرمن هیزم شکافته . ازنامهای زنان عرب ازجمله نام مادرحضرت رسول، امنه، آمن، آمه: توده هیزم، پشته هیزم، پشتواره ابن عیسی کاتب لیث و محدث بوده
معنی کلمه آمنه در فرهنگ اسم ها
اسم: آمنه (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: āmene) (فارسی: آمنه) (انگلیسی: amene) معنی: ایمن، در امان، نام مادر پیامبر اسلام ( ص )، ( مؤنث آمن )، ایمن و بی خوف، در امن و امان، ( اَعلام ) [حدود پیش از هجرت] دختر وهب ابن عبد مناف ابن زهره و مادر پیامبر اسلام ( ص )، ( در اعلام ) نام مادر حضرت رسول اکرم ( ص )، نام مادر پیامبر ( ص )، مونث آمن به معنای بانوی نترس، زن دلیر، خانم استوار
معنی کلمه آمنه در دانشنامه اسلامی
[ویکی اهل البیت] آمنه. آمنه نام مادر گرامی پیامبر اکرم است. آمنه دختر وهب بن عبدمناف است و مادر بزرگوارش «بِرِّه» دختر عبدالعزی بشمار می آمد. این دو بزرگوار در نسب شریف به کلاب بن مره بن کعب بن لوی می رسند و در واقع پدر و مادر آمنه دخترعمو و پسرعمو بوده، از خصلت های مشابه بهره می بردند. خاندان «بنوزهره» همواره در افتخارهای بزرگ قریش و حوادث پرشکوه مکه شریک بوده و برگ های زرینی از تاریخ مکه به نام افتخارآفرین آن ها مزین شده است. عبدمناف، نیای سوم پیامبر اسلام، مغیره نام داشت و «قمر البطحاء» خوانده می شد. او در قلب مردم موقعیتی ویژه داشت. تاریخ نگاران درباره اش چنین می نویسند: «شعار او پرهیزگاری، دعوت به تقوا، خوش رفتاری با مردم و صله رحم بود. سقایت و میهمانداری حجاج بیت اللّه الحرام با فرزندان عبدمناف بود، و این منصب باشکوه تا زمان پیامبر به قوت خود باقی بود». آمنه دختر «قمر البطحاء» (ماه مکه) نه تنها زیبایی چهره بلکه ویژگی هایی چون پرهیزکاری، مردم داری و... را نیز از پدر به ارث برده بود. «برّه»، مادر آمنه، نیز از خاندان شریف و بزرگوار «بنی کلاب» بوده. در نسب با وهب بن عبدمناف اشتراک دارد. مادر برّه، ام حبیبه نیز از همین نسب است. و از زیباترین جلوه «ارحام مطهره» بشمار می آید. آن چه بیش از هر چیز آدمی را جاودانه می سازد، صفات نیک و اخلاق شایسته اوست. ویژگی های اخلاقی افراد نشان دهنده عظمت شخصیت آنان است. برجسته ترین این صفات از زبان عبدالمطلب، پیر بطحاء بیان می شود. عبدالمطلب، قبل از خواستگاری آمنه، نزد عبدالله ، جوان برومند و زیبای بنی هاشم، آمد و چنین گفت: «پسرم آمنه دختری است از خویشان تو و در مکه مانند او دختری نیست» و سپس فرمود: «فواللّه ما فی بنات اهل مکّة مثلها لانّها محتشمةٌ فی نفسها طاهرةٌ مطهرةٌ عاقلةٌ دَیّنَةٌ؛ سوگند به عزت و جلال خداوند، که در مکه دختری مثل او (آمنه) نیست. زیرا او با حیا و ادب است و نفسی پاکیزه دارد و عاقل و فهیم و دین باور است». بینش عمیق و عفت و پاکی این بانو چنان بود که تاریخ چنین می نویسد: «او (آمنه) در آن روز، از نظر نسب و ازدواج، بافضیلت ترین دختران قریش بود». از صفات برجسته دیگر این بانو ساده زیستی و دوری از جلوه های مادی است. به گونه ای که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «انّما انا ابن امرأة من قریش تأکل القدید؛ همانا من فرزند زنی از قریشم که گوشت خشکیده می خورد». [ویکی الکتاب] آمنه. معنی أَمَنَةً: ایمن و آسوده ریشه کلمه: امن (۸۷۹ بار) [ویکی فقه] آمنه (ابهام زدایی). آمنه ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • آمنه بنت وهب، آمِنه، بنت وَهْب (د ۴۶ قبل از هجرت/۵۷۶م)، مادر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و محترم ترین بانوی قریش• آمنه بنت ابان، آمِنه، بنت ابان بن کلیب بن ربیعة بن عامر، از قبیلۀ بنی ابان و از زنان بلندآوازۀ دورۀ جاهلیت عربستان• آمنه بنت الهدی صدر، سیده آمنه صدر (متولد کاظمین در سال ۱۳۵۷ ق./۱۹۳۷ م.)، دختر آیت الله سیدحیدر صدر• آمنه بنت شرید، از زنان نام آور شیعی کوفه و همسر عمرو بن حَمِق خُزاعی (د ۵۰ق/۶۷۰م)• آمنه علوی اصفهانی، آمنه طباطبایی علوی، از زنان دارای اجازه روایت شیعه• آمنه قزوینی، از زنان عالمه و دارای اجازه روایت شیعه ... [ویکی شیعه] آمنه (ابهام زدایی). آمنه ممکن است به یکی از اشخاص زیر اشاره داشته باشد: [ویکی الکتاب] معنی أَمَنَةً: ایمن و آسوده ریشه کلمه: امن (۸۷۹ بار) «أَمَنَةً» از مادّه «أمْن» به معنای ایمنی است و «نُعاس» به خواب سبک گفته می شود.
معنی کلمه آمنه در ویکی واژه
مؤنث آمِن ؛ نام مادر حضرت محمد (ص) امنه: پشتة هیزم، پشتوارة هیزم، تودة خرمن هیزم شکافته.
جملاتی از کاربرد کلمه آمنه
مینا ساداتی در فیلم محمد رسولالله (۱۳۹۳) به کارگردانی مجید مجیدی شخصیت آمنه را به تصویر کشیده است.
پس از حجه الوداع نیز به زیارت قبر آمنه شتافت و بر آن گریه کرد.(قمی ۱/۴۴)
تاریخ تأسیس شهر مربوط به دوره آمنهوتپ سوم است، حدود ۳۴۰۰ سال پیش (۱۳۸۶–۱۳۵۳ پیش از میلاد) تعدادی کتیبه، باستانشناسان را قادر ساخت تا تاریخهای دقیقی برای تاریخ وجود شهر تعیین کنند. یکی از آنها به سال ۱۳۳۷ قبل از میلاد با زمان پادشاهی آخناتون مصادف است، که تصور میشود در سال بعد به پایتخت جدید خود در عمارنه (مصر) نقل مکان کردهاست.
کنار آمنه شد رشک ساحت عمان چو زد ندای اناالحق در او چه طور شرار
از کتب تاریخی چنین بر می آید که آمنه در کاروان حسین بن علی در نبرد کربلا حضور داشتهاست. در منابع آمنه از جمله زنانی است که از او گزارش ها و نقل قول هایی درباره وقایع عاشورا و نبرد کربلا ذکر شده است.
آمنه پس از پرس و جو در دانشگاه متوجه میشود که وی کیست و در ضمن میفهمد که او۴ سال از خودش کوچکتر میباشد و هیچ وجه مشترکی با هم ندارند. اما آمنه با کمال احترام به مادر وی پاسخ میدهد که میتوانند به منزل وی بروند اما پاسخ وی به دلیل تفاوت فرهنگی منفی میباشد. از آن لحظه به بعد مزاحمتهای تلفنی شروع میشود و مدتها مجید با التماس و تهدید از وی درخواست ازدواج میکند. حتی مادر مجید تلفنی بازهم با آمنه صحبت مینماید و تأکید میکند که پسر وی یک مرد است و هرچه را بخواهد به دست میآورد. اما همچنان پاسخ آمنه منفی است.
آمنه، ملقب به سکینه یکی از دختران حسین بن علی بود که در جنگ کربلا حضور داشت. مادر وی رباب بنت امراء القیس بن عدی بن اوس بن جابر بن کعب بن علیم بن جناب بودهاست. او در مدینه از دنیا رفت. آرامگاه منتسب به سکینه در بابالصغیر ابتدای در اصلی است و دارای گنبدی بزرگ به رنگ سبز است که دو گنبد دیگر نیز اطراف آن هستند. بر فراز این مرقد منارهای نیز برنگ سبز دیده میشود. مقبره سکینه و ام کلثوم زینب صغری (دختر علی) هر دو داخل یک حجره و شبستان بزرگی است. نمای این مرقد از قبل از دوران عثمانی است که به احتمال زیاد در آن دوران تجدید بنا شده و بر اساس تابلویی که بر در ورودی نصب گردیده در سال ۱۳۳۰ قمری نیز مرمت شدهاست.
ماجرای اسیدپاشی، جریان مداوا، سیر قضایی پرونده و دادگاه مربوطه و بیش از همه حکم استثنایی دادگاه بازتاب گستردهای در رسانههای داخل و خارج از کشور و شبکههای اجتماعی اینترنتی داشت. بسیاری از رسانههای اینترنتی و مکتوب در مورد اینکه حکم دادگاه صحیح است یا نقش بازدارنده دارد یا نه و اینکه آیا درست است قربانی خود و با دستان خود دست به عمل مشابه بزند را به بحث گذاشتنند و در مورد اینکه آیا او چنین خواهد کرد یا نه به گمانهزنیهایی پرداختند. آمنه و خانوادهاش، همچنین خانواده مجید بارها با رسانههایی چون بیبیسی فارسی و رادیو فردا مصاحبه کردند.
وَ تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ ای خداوندی که از بیگانه آشنا بیرون آری! چنان که محمد ص از آمنه و ابراهیم ع از آذر، و از آشنا بیگانه بیرون آری! چون قابیل از آدم ع و کنعان از نوح ع. و مصطفی ص روزی در حجره عایشه شد، و زنی بنزدیک عایشه بود که هیئتی نیکو داشت و صالحه بود. رسول ص پرسید: که این کیست؟ عایشه گفت که: این خالده دختر اسود بن عبد یغوث مصطفی ص گفت: سبحان الذی یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی
«قُلْ یا عِبادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ...» این خطاب با قومی است که مراد نفس خویش بموافقت حقّ بدادند و رضای اللَّه بهوای نفس برگزیدند تا صفت عبودیّت ایشان را درست گشت، و ربّ العالمین رقم اضافت بر ایشان کشید که: «یا عبادی» مصطفی علیه الصّلاة و السلام گفت: «من مقت نفسه فی ذات اللَّه آمنه اللَّه من عذاب یوم القیمة».
همچنین گزارش های متعددی از آمنه در روایتهای مربوط به این نبرد، از جمله هنگام کشته شدن علیاکبر و شب عاشورا، آورده شده است.
ز بطن آمنه و صلب پاک عبدالله بکعبه در حرم امن حضرت غفار
چو مرد آمنه رحمت کند خدای او را چهار طفل یتیمش چه لطمه ها خوردند
ثانی رابعهیی در ورع و زهد و عفاف تالی آمنهیی درکرم و حسن سیر
أَ وَ لَمْ یَرَوْا یعنی اهل مکة أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً وَ یُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ یعنی العرب یسبی بعضهم بعضا و اهل مکة آمنون. و قیل انّ اهل مکة کانوا غیر آمنین قبل خروج رسول اللَّه (ص) فلمّا خرج آمنهم اللَّه من الخوف و اطعمهم من الجوع و ذلک قوله أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ ای لا احد فعل ذلک غیر اللَّه، فکیف یکفرون نعمتی التی هی حق و یصدّقون الباطل فیجعلون الاوثان آلهة. و قیل أَ فَبِالْباطِلِ، یعنی بالاصنام یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ بمحمّد و الاسلام یَکْفُرُونَ. و قیل کانت قریش استکتبت من فارس قصص ملوکهم و کانت تقرأها و تکفر بالرسول و القرآن وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللَّهِ کَذِباً ای لا احد اظلم من الکاذب علی اللَّه و هو الواصف له بما لیس من صفته أَوْ کَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُ علی لسان الرسول و هو القرآن او کذب بما ورد من اوصافه فی کتابه کعلمه و قدرته، أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْویً لِلْکافِرِینَ استفهام بمعنی التقریر، معناه اما لهذا الکافر المکذّب مأوی فی جهنم؟
امامزاده آمنه خاتون منتسب به دختر جعفر صادق از امامان شیعه است. بنای آرامگاه وی در دوره صفویه در شهر قزوین ساخته شدهاست. بنا آرامگاه در محله قدیمی پنبه ریسه قرار دارد. ساختار بقعه از داخل ۸ ضلعی و از بیرون گرد است. در زمان قاجار اتاقی به بنا اصلی اضافه شده و بنای ابتدایی مرمت و بازسازی گردیدهاست.
آمنه در سال ۵۷۷ (میلادی) در طی سفرش به یثرب احتمالاً بر اثر بیماری از دنیا رفت.
بهر تاریخ آن امیری گفت «فی ریاض الجنان آمنه »
کنار آمنه شد رشک وادی ایمن چو در نهفت چنین گوهری بجیب و کنار
زلفه و بله لیا و رحمه و راحیل آسره و آمنه() زیبده و اقران