دخترعمو
معنی کلمه دخترعمو در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه دخترعمو
گیلبرت و دخترعمویش، آلیس جین گیلبرت (۱۹۱۶–۱۸۴۷) در ۳ ژانویه ۱۸۷۶، با هدف ازدواج به پاریس فرار کردند و همان روز بود که با هم ازدواج کردند. آنها پنج فرزند داشتند؛ جورج (متولد ۹ مه ۱۸۷۶)، ماری (متولد ۱۸۷۷)، فرانسیس (متولد ۱۸۷۷)، آلفردو (متولد ۱۸۸۰) و شارلوت امیلی (متولد ۱۸۸۱). شارلوت بعدها با نام کاپرینا فاهی به یکی از طرفداران برجستهٔ حق رأی زنان تبدیل شد.
بدین ترتیب دو شناسنامه برای محمد و کشور صادر شد و فامیل هر دوی آنها به حکم همخونی، یغما نوشته گردید؛ آنها دخترعمو و پسرعمو بودند و بر اساس عقاید سنتی، عقدشان در آسمانها بسته شده بود.
همچنین وی فیلمبردار فیلمهایی همچون خشم، مهمانپذیر، هکرها، داستان عامهپسند، سگهای انباری، دخترعمو بت و روانی آمریکایی بودهاست.
دخترعموی ملکه، سوفی، از آناستازیا سؤالاتی میپرسد تا هویت او را مشخص کند. دیمیتری که قبلاً همه اطلاعات را به آناستازیا داده، مطمئن است که میتواند از پس سؤالات بر بیاید. اما سوفی ناگهان سؤالی میپرسد که دیمیتری هرگز دربارهاش به آناستازیا چیزی نگفته بود: در زمان انقلاب روسیه، شما چطور فرار کردید؟
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشتهاست، میتوان به پوکر فیس، آدمکش ویژه، مولوکای، جاده بهشت، پوست فلزی، کوسی و دخترعمو بت اشاره کرد.
ادوارد فیتزجرالد در ۳۱ مارس ۱۸۰۹ در بردفیلد هاوس، وودبریج، سافک انگلستان در خانوادهٔ بریتانیایی مرفّهی زاده شد. پدرش جان پرسل (پورسِل)، فرزند پزشکی ایرلندی بود که تبارش به اولیور کرامول میرسید. مادرش مری فرانسیس فیتزجِرالد پرسِل (پورسِل)، دختر اشرافزادهای دیگر از نوادگان ارلهای کیلدر و دخترعموی جان پرسِل (پورسِل) بود. والدینِ مادرش هم عموزادهٔ درجهاول یکدیگر بودند، و در اشاره به این خویشاوندی است که فیتزجِرالد در جایی گفتهاست: «ما فیتزجِرالدها همه دیوانهایم.»[نیازمند منبع]
کتاب آتشفشان طلا داستان دو پسرخاله خوشاقبال به نامهای سامی اسکیم و بن رادل میباشد که پس از مرگ دایی ثروتمندشان، جویس لاگوست زمینی را تحت عنوان «زمین شماره ۱۲۹» از او به ارث میبرند که داییِ آنها، آن را برای استخراج طلا در منطقه کلوندایک یوکان واقع در شمال غربی کانادا و نزدیک سرزمینهای یخبندان آلاسکا) خریداری کرده بود. دو پسر خاله تصمیم میگیرند برای استخراج طلا از آن زمین از مونترال به کلوندایک بروند؛ در راه دو پسرخاله با دو دخترعموی جوان به نامهای جین و ادیت اجرتون که آنها نیز قصد سفر به داوسون سیتی را دارند آشنا میشوند.
ابوسفیان همسران متعددی داشت. هند بنت عتبه ملقب به هند جگرخوار مهمترین همسر او بود. همچنین دو دختر أبی العاص بن أمیة به نامهای صفیه و لبابه که دخترعموهای ابوسفیان بهشمار میرفتند دیگر همسران او بودند.[نیازمند منبع]
میرزا سید ابوالقاسم قائممقام فراهانی فرزند میرزا عیسی قائممقام، از مردم هزاوه بود. مادر او دخترعموی میرزا عیسی و دختر میرزا محمدحسین وفای فراهانی از ادیبان و وزیران دولت زند بود. اجداد او صاحبنام بودند و چند تن از آنان به خدمات مهم دولتی اشتغال داشتند. از آنجا که لقب قائممقام از آن پدرش بود، او را قائممقام ثانی نیز میخوانند.