اذل. [ اَ ذَل ل ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از ذلّت. ذلیل تر. ( غیاث اللغات ). خوارتر : 5ندانستند [ کدخدایان غازی اریارق ] که چون خداوندان ایشان برافتادند اذل من النعل و اخس من التراب باشند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 219 ). سرجمله حیوانات شیر است و کمترین و اذل جانوران خر. ( گلستان ). - امثال : اذل الناس معتذر الی لئیم . اذل ممن بالت علیه الثعالب . اذل من البذج . اذل من البساط. اذل من الحذاء. اذل من الرداء. اذل من السقبان بین الحلائب . اذل من الشسع. اذل من النعل . اذل من النقد. اذل من الیعر. اذل من اموی بالکوفة فی یوم العاشوراء. اذل من بعیر سانِیةَ. اذل من بیضةِالبلد. اذل من حمارِ قَبان . اذل من حمار مقید. اذل من حُوار. اذل من عیر. اذل من فقع بقرقَرَة. اذل من قرادبمنسم . اذل من قرملةَ. اذل من قَمع. اذل من قیسی بحمص . اذل من وَتد بِقاع . اذل مِن یَد فی رَحِم . رجوع به مجمعالامثال میدانی شود.
معنی کلمه اذل در فرهنگ معین
(اَ ذَ لّ ) [ ع . ] (ص تف . ) ذلیل تر، خوارتر.
معنی کلمه اذل در فرهنگ عمید
ذلیل تر، خوارتر، پست ترین.
معنی کلمه اذل در فرهنگ فارسی
ذلیل تر، خوارتر ( مصدر ) خوار پنداشتن کسی را خوارشمردن خوار و ذلیل گرفتن کسی را .
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در پی اعتراضات در شهر مینیاپولیس، در توییتی نوشت: «اراذل و اوباش در حال اهانت به یاد و خاطرهٔ جرج فلوید هستند. نمیتوانم بایستم و تماشا کنم که چنین اتفاقی برای شهر بزرگ مینیاپولیس میافتد. [مشکل] فقدان رهبری است. یا جاکوب فرِی، شهردار چپگرای افراطی بسیار ضعیف این شهر، خودش را جمعوجور میکند و شهر را تحت کنترل درمیآورد، یا من گارد ملی را اعزام میکنم تا این کار را به درستی انجام دهند». در توییت دیگری نیز افزود: «... من با فرماندار تیم والز صحبت کردم و گفتم ارتش با اوست. هر مشکلی که پیش بیایید ما آمادگی کنترل داریم، اما وقتی که غارت شروع شود، تیراندازی شروع میشود.»
مهمترین مریدان شاذلی ابوالعباس مرسی بود که پس از او قطب طریقت شاذلیه گردید. شاذلی در عمر خود، کتابی ننوشت بلکه گفت کتابهای من اصحاب من هستند.
بر آصف سخی دل به اذل بود سه عید چون عهد او مبارک و فرخنده و سعید
فایفر در این فیلم، در نقشی متفاوت نسبت به نقشهای پیشینش ظاهر شد. او نقش بیوهای گنگستر را بازی کرد و نقش آفرینیاش تحسین منتقدان را به دنبال داشت. در نقطهٔ مقابل او موداین قرار داشت و نقش مأمور تحت پوشش افبیآی را بازی میکرد که وظیفهاش تحقیق دربارهٔ ارتباطات مافیایی فایفر است. دین استاکول که نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نیز شد، نقش رئیس بیثبات اراذل را که عاشق آنجلا هست بازی کرد.
ای عزیز مصطفی- علیه السلام- گفته است که «طَلَبُ العِلْمِ فریضةٌ علی کُلِّ مُسلم و مُسلمةِ». و جایی دیگر گفت: «اُطْلُبوا العلم وَلَوْبالصین» طَلَب علم فریضه است و طلب باید کردن اگر خود بچین و ماچین باید رفتن. این علم «ص» بحریست بمکه که «کان علیه عَرْشُ الرَّحْمن اذلالَیْلَ وَلانَهارَ ولاأرضَ ولاسماءَ». کدام مکه؟ در مکۀ «أوّلُ ما خَلَقَ اللّهُ نوری». تا دل تو از علایق شسته نشود که «ألمْ نَشرَح لَکَ صَدْرَک» دل تو پر از علم و نور ومعرفت «أفَمَنْ شَرَحَ اللّهُ صدرَه للاسلام فهُوَ علی نورِ مِن رَبِّه» نباشد. علم صین علم «ص و القرآن ذی الذِکر» است. قرآن أرض بمکه آمد تو نیز مکی شو تا تو نیز عربی باشی «من أسلم فهو عربِیّ و قلبُ المسلم عربِیّ».
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشتهاست میتوان به اراذل و اوباش اشاره نمود.
که از دل بر زبان نگذشته و از خامه بر نامه ز دست به اذل ممدوح میبیند زرافشانی
سوکهتسونه به شدت از این اتفاقات خشمگین شد و دستور قتل ایتو سوکهچیکا را صادر کرد. در اکتبر ۱۱۷۶، گروهی از اراذل و اوباش به ایتو سوکهچیکا حمله کردند که به همراه پسرش کاوازو سوکهیاسو در اوکونو، ولایت ایزو در حال شکار بود. تیر به ایتو سوکهچیکا شلیک شد و به جای آن به پسرش کاوازو سوکهیاسو (پدر سوگا سوکهناری و سوگا توکیمونه) برخورد کرد و او را کشت.
هر محدث را خسان باذل کنند حرفش ار عالی بود نازل کنند
نفس بلند همّت، تاکی کند تحمّل با طعنهٔ اراذل، با نخوت ادانی
طایفه ششم: اهل تصوف و درویشان و فریفتگان اند و مغرورین ایشان، از هر طایفه ای بیشتر است جمعی از آنها صاحبان بوق و شاخند، که آنها را قلندران خوانند، که نه معنی تصوف را فهمیده اند، و نه هر را از بر شناخته اند و نه از راه و رسم دین، ایشان را اثری، و نه از خدا و پیغمبر، آنها را خبری است روزگار خود را به گدایی و سوال از مردم صرف نموده، و نام درویشی و ترک دنیا را بر خود بسته اند و این طایفه، اراذل ناس، و پست ترین طوایف عالم اند.
برخی اراذل و اوباش را، یک فیلم نوآر ملایم در سبک ماجراجویی میدانند. تد تتزلف کارگردان این فیلم، فیلمبردارِ بیش از ۱۰۰ فیلم سینمایی از جمله، فیلمِ دلهرهآورِ بدنام، اثرِ آلفرد هیچکاک بود.
اسماعیل افتخاری معروف به اسمال تیغزن (زاده ۱۳۲۲[۱]) از اراذل و اوباش محله شهرنو تهران در سالهای قبل از انقلاب بود که پس از انقلاب با سواستفاده از موقعیت پیش آمده وارد کمیته انقلاب اسلامی تهران شد و در سال ۱۳۶۴ با افشای تخلفات عدیده اش اخراج شد. بیش از ده سال بعد پرونده سه هزار صفحهای برای وی تشکیل که در سال ۱۳۷۷ به اتهام دهها فقره زورگیری، ربودن و تجاوز جنسی به دختران، سرقت اموال مردم، جاسوسی، قاچاق مواد مخدر، شکنجه و قتل، سرقت آثار باستانی و غیره بخشی از اتهاماتش بود.[۲]
از دو طریق مشرب عرفانی ابوالحسن شاذلی را به شیخ شعیب ابومدین مغربی میرسانند: یکی از طریق محمد بن حرازم و ابو محمد صالح بن بنصار؛ و دیگری به واسطه عبدالاسلام مشیش، عبدالرحمان العطار الزیات و عبدالقادر گیلانی. از طریق انتساب از طریق دوم در بعضی از تذکرهها طریقه شاذلیه را قادریه شاذلیه هم خواندهاند.
و نگاه کن به شیوه مشرکین و کفار، از هنود و یهود و نصاری و اراذل افراد بشر، که چگونه در صدد جمع مال و تنعم و التذاذ و زیاد کردن مایه و املاک و ضیاع و عقارند و یقین می دانم که شک نخواهی کرد در اینکه اقتدا به اعزه خلایق، بهتر است از پیروی اراذل ایشان، بلکه هر که اندک شعوری داشته باشد می فهمد که کسی که حریص بر لذتهای دنیویه است و حرص بر اکل و شرب و جماع و وقاع دارد، از افق انسان خارج، و در خیل بهایم داخل است، زیرا که اینها از لوازم بهایم و چهارپایان است و هر چند کسی در اینها به مرتبه اعلی برسد، لذت او بیشتر از چهارپایان نخواهد بود و هیچ حریص شکم پرستی نیست مگر اینکه گاو و خر، از آن بیشتر می خورند و هیچ حریص بر جماعتی نیست مگر آنکه خروس از آن بیشتر جماع می کند و خود ظاهر است که از چنین صفتی چه اثری خواهد دید.
بر جای تو کش راکع جان فلک تاسع هر کس که بحق ننشست شد باذل تسعینا
آموزههای او باعث انشعاب در طریقت صوفیان شاذلیه شد.
آن جهان مؤمن در اعزاز و نعیم آن جهان کافر در اذلال و جحیم