آخرسر (گفتگو): سرانجام، عاقبت. این حرفها هم مثل بسیاری از حرفهای بیاساس دیگر، آخرسر راست از کار درآمد. «دریابندری اخر، بخش آخر.
جملاتی از کاربرد کلمه آخر سر
زمانی که همگان میپنداشتند گرین گابلین مرده است، مردی پولدار، ولخرج اما فاسد و مشروب خوار به نام «رادنیک کینگزلی» به تکنولوژی گابلینی دست یافت و خودش را «هاب گابلین» نامید. هاب گابلین بلافاصله سعی کرد با بهرهگیری از امکانات خود به نفر اول سازمانهای جنایتکاری نیویورک تبدیل شود؛ ولی خودش آخر سر به دست گلایدر خود کشته شد. (درست مثل گرین گابلین). او با زیرکی، هویت خود را تا سالها مخفی نگه داشت ولی در نهایت مرد عنکبوتی هویت او را به تمام جهان آشکار کرد.
شه اقلیم غم آخر سرت کو پدر سپهدارت کجا شد لشکرت کو پدر
در سر اندیشه او عقل آخر سرگذاشت در دل دریا شناور چند دست و پا کند؟
بیا بر چشم من بنشین اگر سرچشمه ئی خواهی سر آبی چنین آخر سرابی هم نمی ارزد
و جنگ اصلی که با فرار سرداران شورشی همراه بود در شهر هوباهنا صورت گرفت. پس از این جنگ، سارگون دوم یک گردان را فرمان داد که آنها را تعقیب کرده و در آخر سرکردگان شورش را بجز لینین بکشند تا لینین را اسیر کنند. آنها هم سرداران را تعقیب و سپس به شهر نیسابی رسیدند. آن گردان به کاخ بزرگ نیسابی رفتند و سرکردگان شورش را کشتند اما تا خواستند که لینین را اسیر کنند، او خودکشی کرد.
مکن شوخی که چندین بی وفایی به بد نامی کند آخر سرایت
حزین آخر سر حرفی به آن شیرین زبان واکن چه لذت بردهای از شهد ناکامی چشیدنها
این تغییر در دورهٔ آخر سردبیری هوُسِپ تادئوسیان صورت گرفت. وی فعالیت خود را تا ۲۶ آوریل ۱۹۳۶ ادامه داد و در طی این مدت ۳۴۹ شماره از نشریه را تهیه و تنظیم کرد.
ولیکن همی ترسم ای نامدار که بد بینم آخر سرانجام کار
در ابتدا قرار بود تیلور و مورلی اپیزودهای فصل هفتم و آخر سریال صد نفر را کارگردانی کنند . با این حال ، تیلور بعداً گفت که به دلیل رنج بردن از سقط جنین ، قادر به کارگردانی اپیزود خود در آن فصل نبود .
دل و جان دادم و مهرت بخریدم آخر سر به سر سود من خسته زیانست زیان
اولین حضور قابل توجه او در نقش خواهر ماریانا در فصل آخر سریال درام و فانتزی اسطوره جستجوگر در سال ۲۰۱۰ بود. در سال ۲۰۱۳ در فیلم ترسناک مرده شریر درنقش ناتالی بازی کرد و در فصل هفتم سریال درام و ماورایی خاطرات خون آشام درنقش والری ظاهر شد.
دو سکته قلبی و بیماری سخت؛ تنهایی؛ نداری و عزت نفس؛ گرفتاری مالی و اجراییه؛ و بدتر از همه اینها برای آدمی دردمند سیاست؛ نومیدی از هر چه در ایران میگذرد و بیگانگی تمام با هر چه در اینجاست؛ و آخر سر؟ خودکشی و خلاص! مرگ یکبار شیون یکبار…
که تا آخر سرم بشکسته گردد دلم زین سوز دایم رسته گردد
آن که آخر سر به صحرا داد بی بال و پرم روز اول این قفس را در گشودی کاشکی
فیض بخشی سربلندی آورد بنگر که شمع تا دم آخر سرش بی زیور افسر نبود