از قضا
معنی کلمه از قضا در فرهنگ معین
معنی کلمه از قضا در فرهنگ فارسی
معنی کلمه از قضا در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه از قضا
محمدبن عبدالوهاب در سال ۱۱۱۵ ه.ق (۱۷۰۳ میلادی) در روستای عیینه (به عربی: عُیَینه) از توابع نجد متولد گردید. پدر وی، عبدالوهاب از قضات آن شهر بود. محمد، فقه حنبلی را در زادگاه خود آموخت. سپس، برای تکمیل معلومات رهسپار مدینه شد و در آنجا به تحصیل حدیث و فقه پرداخت.
چو او چشم برهم نهاد از قضا شد از غصهٔ چشم قدر خون فشان
روز دعوت ، مرد بیخود میدوید از قضا دیوانهای او را بدید
همانطور که مشخص است در حالت جدید و با افزایش ده درصدی قیمت کالا الف، سود بنگاه انحصاری فرضی افزایش یافتهاست. علت این پدیده آن است که در بازار فرضی جدید، با کاهش تقاضا محصول الف، تقاضا ب و ج افزایش یافتهاست که از قضا تولید این دو محصول نیز به صورت انحصاری در دست بنگاه فرضی است؛ لذا کاهش سود ناشی از افت تقاضا کالا الف با افزایش سود حاصل از افزایش تقاضا ب و ج جبران میشود. در واقع با گسترش سبد محصولات مورد بررسی، به بازاری دست یافتیم که مصرفکنندگان محصولات را با یکدیگر جانشین میکنند و در صورت افزایش قیمت یکی، دیگر محصولات را جانشین میکنند. این همان بازار مربوط مورد انتظار است.
عمرو بن اللّیث یک سال از کرمان بازگشت سوی سیستان. و پسرش محمّد که او را بلقب فتی العسکر گفتندی برنایی سخت پاکیزه دررسیده بود و بکار آمده، از قضا در بیابان کرمان این پسر را علّت قولنج گرفت بر پنج منزلی از شهر سیستان و ممکن نشد عمرو را آنجا مقام کردن، پسر را آنجا ماند با اطبّا و معتمدان و یک دبیر و صد مجمّز ؛ و با زعیم گفت: چنان باید که مجمّزان بر اثر یکدیگر میآیند و دبیر مینویسد که بیمار چه کرد و چه خورد و چه گفت و خفت یا نخفت، چنانکه عمرو بر همه احوال واقف میباشد، تا ایزد، عزّ ذکره، چه تقدیر کرده است.
اعداد حقیقی را میتوان به صورت یک میدان مرتب تعریف کرد که نسخهای از اصل موضوع تمامیت برای آن صادق است. نسخههای مختلف این اصل موضوع، به جز تمامیت کوشی و قضیه بازههای تودرتو که در برخی میدانهای غیرارشمیدسی نیز صادقند، همگی معادلند. زمانی که اعداد حقیقی با استفاده از یک مدل ساخته شوند، تمامیت یک قضیه یا مجموعهای از قضایاست.
و یکی از پیران اندر مسجد نماز میکرد همه بصف اوّل بسالهای بسیار روزی ویرا عایقی افتاد کی پگاه بمسجد نتوان شد چون اندر آمد بصف آخر بایستاد، بیک چند او را نیز در مسجد ندیدند، از سبب این ازو بپرسیدند گفت چندین ساله نماز قضا میکردم که چنان دانسته بودم که اخلاق بجای آورده ام بخدای، آن روز که مردمان مرا بآخر صف دیدند، خجل شدم، دانستم که نشاط من اندر آن روزگار از رؤیت مردمان بوده است، نمازها قضا کردم.
یکی از قضایای مهم در نظریۀ اعداد، قضیۀ اساسی حساب است که بیان میکند که «هر عدد طبیعی بزرگتر از یک را میتوان به شکل ضرب یک یا چند عدد اول نمایش داد و این تجزیه صرف نظر از ترتیب عوامل، یکتا است». یکتا بودن تجزیه به عوامل اول را میتوان با برهان خلف ثابت کرد. فرض کنید که
قاضی وایسبرگ در سال ۲۰۰۸ از قضاوت بازنشست شد. در سریال نظم و قانون که در سال ۲۰۱۷ جنایات واقعی برادران منندز را به نمایش درآورد، ایفای نقش قاضی وایسبرگ را آنتونی ادواردز بر عهده گرفت.
پس از قضای حیات به باد رفته مگر ادام کنم به دعای حقوق نعمت شاه
در سال 2007، مجله هوش مصنوعی مقاله « اصول اخلاق ماشین: ایجاد یک عامل هوشمند اخلاقی» را معرفی کرد. این مقاله در مورد اهمیت اصول اخلاق ماشین، نیاز به ماشین هایی که از اصول اخلاقی به صراحت پیروی میکنند و چالش های پیش روی کسانی که روی اصول اخلاق ماشین کار می کنند، بود. همچنین نشان داد که ممکن است، حداقل در یک حوزه محدود، یک ماشین یک اصل اخلاقی را از نمونه هایی از قضاوت های اخلاقی انتزاع کند و از آن اصل برای هدایت رفتار خود استفاده کند.
از قضای حق کسی آگاه نیست چون درآمد خواه هست و خواه نیست
بود در دست زلیخا از قضا از برای تکیه کردن یک عصا
از قضا چند روزی آن درویش بر خلاف طریق و عادت خویش
از قضا فعالیت تمامی این گروههای افراطی و تحت نفوذ طالبان، در مناطقی از چین، روسیه و آسیای میانه بود که ذخایر بزرگ نفت و گاز در آنها قرار دارد.
از قضا هر چه می شود صادر بر من خسته دل رضا بیشست
فقیهزاده در انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی در سال ۱۳۲۸ به نمایندگی قزوین انتخاب شد. پس از پایان دوره نمایندگیاش دوباره به دادگستری بازگشت و سالها رئیس استیناف (دادگاه تجدیدنظر) خراسان بود. در چند سال آخر عمر نیز از قضات دیوان عالی کشور شد.
میرزا طاهر علاوه بر این در تشکیلات قضایی نیز دارای مقام و منصب بود. او از قضات عالیرتبه دادگستری بود و از جانب وزیر وقت دادگستری، علی اکبر داور، به ریاست محکمههای بدایت و استیناف را به عهده داشت. میرزا طاهر تا تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۰۹ مستشاری دیوان عالی را نیز بر عهده داشت.
حرف قحط است مگر باز به منبر واعظ از قضا و قدر و عالم ذر میگوید
پس از آنکه فرخان کوچک از قضایا باخبر شد، در نامهای از خورشید عذر خواست و از آنچه رخ داد، اظهار شرمندگی نمود. سپس از اسپهبدی کناره گرفت و مرکب شاهی و خدمتکاران را به تمیشه نزد خورشید فرستاد تا او در آن شهر فرمانروایی خویش را آغاز کند. یکسال پس از این ماجرا شبانه خورشید به سوی سارویه لشکرکشی نمود و در نزدیکی کاخ دادقان[یادداشت ۴] سپاهیان عموزادگانش را درهمکوفت. سپس به ساری رفت و رو به فرخان کوچک چنین گفت: «تو را گناهی نیست؛ جایگاهی که دلت خواهد اختیار فرمای و هرکه تو را با آن خوش است، با خویشتن آنجا برو و به سلامت بنشین.» سپس فرزندان فرخان را به مکانی به نام «فرخان فیروز» تبعید کرد.