الیه
معنی کلمه الیه در لغت نامه دهخدا

الیه

معنی کلمه الیه در لغت نامه دهخدا

( آلیه ) آلیه. [ ی َ ] ( اِخ ) شاید نام محلی که قصر آلیه منسوب بدانجاست. ( مراصدالاطلاع ).
آلیه. [ لی ی َ ] ( ع ص نسبی ) تأنیث آلی : اجسام آلیه.

معنی کلمه الیه در فرهنگ معین

(اَ لْ یَ ) ۱ - دنبه . ۲ - سرین .

معنی کلمه الیه در فرهنگ فارسی

( آلیه ) شاید نام محلی که قصر آلیه منسوب بدانجاست اجسام آلیه
نام دیهی بزرگ از نواحی اشبیلیه واقع در اندلس .

معنی کلمه الیه در دانشنامه عمومی

آلیه. آلیه ( به فرانسوی: Allier ) سومین شهرستان فرانسه است. شهرستان آلیه در مرکز این کشور قرار دارد. این شهرستان زیرمجموعه ناحیه اوورنی می باشد . مساحت این شهرستان ۷٬۳۴۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۳۴۳٬۱۱۴ نفر است. این شهرستان در سال ۱۷۹۰ بر پا گردید.
آلیه (ایتالیا). آلیه ( ایتالیا ) ( به ایتالیایی: Agliè ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان تورین واقع شده است.
آلیه ۱۳٫۳ کیلومترمربع مساحت و ۲٬۵۹۱ نفر جمعیت دارد و ۳۱۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
الیه (رود). الیه رودی است به لوار می ریزد. این رود از کشور فرانسه می گذرد. طول آن ۴۲۱ کیلومتر ( ۲۶۲ مایل ) است.
معنی کلمه الیه در فرهنگ معین
معنی کلمه الیه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه الیه در دانشنامه عمومی
معنی کلمه الیه در دانشنامه اسلامی
جملاتی از کاربرد کلمه الیه

معنی کلمه الیه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی إِلَیْهِ: به سوی او
معنی أَقْبَلُواْ إِلَیْهِ: به سوی اوآمدند
معنی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ: به او اشاره ای نادرست می کنند - به او نسبتی نادرست می دهند (الحاد به معنای انحراف است .عبارت "ﭐلَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی ءَایَاتِنَا "یعنی : کسانیکه آیات ما را از جایگاه واقعیش منحرف می کنند و تغییر می دهند و به تفسیر و تأویلی نادرست متوسل می شوند.الح...
معنی یُخَیَّلُ إِلَیْهِ: در خیالش چنین وانمود شد
معنی عَاقِبَةُ: سرانجام و منتهی الیه امر هر چیزی
معنی یَکْشِفُ: برطرف می کند - کنار می زند ( عبارت " بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِنْ شَاءَ " یعنی : بلکه فقط خدا را میخوانید، و او هم اگر بخواهد آسیبی که به سبب آن او را خواندهاید برطرف میکند)
معنی طه: از حروف مقطعه و رموز قرآن (در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده که " طه " خود یکی از اسماء رسول خدا است ، و معنایش "یا طالب الحق الهادی الیه "است یعنی ای که طالب حق و هدایت کننده خلق به سوی آنی )
معنی وَرِیدِ: رگ گردن (کلمه ورید به معنای رگی است که از قلب جدا شده و در تمامی بدن منتشر میشود ، و خون در آن جریان دارد . بعضی هم گفتهاند : به معنای رگ گردن و حلق است . در عبارت "وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ ﭐلْوَرِیدِ"آن را به طناب تشبیه کرده است)
معنی طَرَائِقَ: راههای عبور و مرور (جمع طریقه . درعبارت " وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ "اگر آسمانها را طرائق نامیده از این باب است که آسمانها محل نازل شدن امر از ناحیه خدا به سوی زمین است ، همچنان که فرموده : یتنزل الامر بینهن و نیز فرموده : یدبر ...
معنی یُؤْلُونَ: بر ترک رابطه زناشویی با همسرشان سوگند می خورند (کلمه یؤلون مضارع از مصدر ایلاء باب افعال است ، که ثلاثی آن ، یعنی ماده اصلیش الیه به معنای سوگند است ، چیزی که هست در زبان شرع بیشتر در یک نوع سوگند استعمال میشود ، و آن این است که شوهری از روی خشم و ب...
معنی یَدْعُواْ: می خوانَد - دعوت می کند - طلب می کند (" کَانَ یَدْعُواْ ":می خواند -طلب می کرد عبارت "ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُواْ إِلَیْهِ مِن قَبْلُ "یعنی وقتی گرفتاریش را خداوند برطرف می کرد آن گرفتاریی که خدا را به سوی آن میخ...
ریشه کلمه:
الی (۷۷۶ بار)ه (۳۵۷۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه الیه

در سلسلهٔ عشق کشیدی دلم ، ای ماه تا سلسلهٔ غالیه بر ماه فگندی
العالیه (به عربی: العالیة) یک روستا در سوریه است که در ناحیه مرکزی جسر الشغور واقع شده‌است. العالیه ۴۰۸ نفر جمعیت دارد.
بنزد من مه من سرو و ماه مطلق نیست که سرو غالیه زلف است و ماه مشکین خال
غالیه‌ام‌گرد راه و شانه سرانگشت ماشطه‌ام آفتاب و آینه خنجر
نافه چین داغ کش بوی تست جزیه ده غالیه موی تست
خسر و حسن تونازم که بجولانگه ناز بر سر ماه و خور از غالیه پرچم انداخت
فرقه رهبانی هوسپیتالر به فرماندهی جرارد مقدس و در پی وقوع جنگ اول صلیبی و به فرمان پاپ پاسکال دوم در سال ۱۱۱۳ تشکیل شد. جرارد طی جنگ‌ها توانست قلمروی برای شوالیه‌های هوسپیتالر فراهم کند و همچنین شوالیه‌ها را وفادار به پادشاهی اورشلیم خواند. به فرمان جانشین او، ریموند دو پوی، شوالیه‌ها بیمارستانی در نزدیکی کلیسای مقبره مقدس بنا کردند.
وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون لژیون دونور (شوالیه) و مدال طلا شده‌است.
از فیلم‌های معروف او می‌توان به بازی در فیلم اولین شوالیه اشاره کرد.
وی همچنین برنده جوایزی همچون لژیون دونور (شوالیه) شده است.
بر اساس خبر شبکه‌های اجتماعی، بازنشستگان کشوری در شهرهای کرج، همدان، سنندج، کرمانشاه، اردبیل و یزد دربرابر ساختمان صندوق بازنشستگی کشوری تجمع‌های اعتراضی برپا کردند. در این تجمع‌ها، شعارهایی مانند «دولت بی‌کفایت خجالت، خجالت»، «وعده، وعید کافیه، سفره ما خالیه»، «منزلت، معیشت، حق مسلم ماست»، «معلم زندانی آزاد باید گردد» و «گرانی، تورم، بلای جان مردم»، سر داده شد. در این حال شورای بازنشستگان ایران نوشت: فراخوان بازنشستگان با شعار «شاغل و بازنشسته اتحاد، اتحاد»، اتحاد همه کارگران و همه بخش‌های بازنشستگان، اعتراض و پایان دادن به این بربریت است.
بفشان گره طرّه ی مشکین پریشان وز سنبل تر غالیه بر برگ سمن ریز
بوداییان از معاصی کبیره آغاز می‌کنند نه از فضایل عالیه؛ زیرا فضایل صرفاً به صورت ضد یا نفیِ معاصی نمود می‌یابند. [...] نظر من با نظر صوفیان همخوانی دارد که برآنند چهار گناه کبیره وجود دارد، و اینها را به طرز گیرایی جفت می‌کنند، به نحوی که شهوت در کنار خِسَّت قرار می‌گیرد و خشم در کنار غرور. چهار فضیلتِ عالیه‌یِ مخالفِ این معاصی نیز عبارتند از نجابت و بخشندگی و مهربانی و فروتنی.
آنچه از پوشش بنا در زمان حاضر بر جاست، یک جفت قوس هلالی با نقطه بیضی است، در راستای محور اصلی تالار، راهروی کم عرض تونل مانندی سراسر طول تالار را از زیر طی می‌کند که از منتهی‌الیه غربی، راهروی هم عرض دیگری بر آن عمود می‌شود و ورودی اصلی راهروی زیرین در جبهه شرقی، زیر ایوان اصلی است.
وی برندهٔ جوایزی همچون لژیون دونور (شوالیه) شده‌است.
میان غالیه دان لؤلؤ عدن که نهد کسی که غالیه دان سازد از عقیق بمن
چون جمع شود ز عقل و دین قافله‌ها عشق تو کند« عالیها سافلها»
بعد از سقوط پادشاهی اورشلیم در ۱۲۹۱ و سقوط عکا شوالیه‌های هوسپیتالر به پادشاهی قبرس نقل مکان کردند؛ و خود را در قبرس با سیاسی مشغول کردند. استاد آن‌ها، گیلمو دی ویلارت، نقشه ای برای تقویت جایگاه فرقه طراحی و رودس را که تحت سلطه امپراتوری بیزانس بود را به عنوان مقر جدید هوسپیتالرها انتخاب کرد. جانشین او، فولکوس دی ویلارت، این طرح را اجرایی کرد و در ۱۵ اوت ۱۳۱۰ بعد از چهار ماه بحث و جدل شهر رودس به شوالیه‌های هوسپیتالر واگذار شد. آن‌ها همچنین کنترل چند جزیره همسایه، هالیکارناس و جزیره کستلوریزو را رد دست گرفتند.
خار که هم‌صحبتی گل کند غالیه در دامن سنبل کند
چون باغ حسن پر گل تو باغبان نداشت ایزد بر او زغالیه بگذاشت باغبان