اغما
معنی کلمه اغما در فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] بیهوش شدن.
۳. [قدیمی] بیهوش کردن.
معنی کلمه اغما در فرهنگ فارسی
معنی کلمه اغما در دانشنامه آزاد فارسی
در پزشکی، حالت بیهوشی عمیقی که بیمار از آن خارج نمی شود. علل احتمالی آن عبارت اند از ضربه به سر، بیماری های مغزی، نارسایی کبد، خون ریزی مغزی، و مصرف بیش از حدّ دارو و موادّ مخدر.
معنی کلمه اغما در ویکی واژه
بیهوش شدن، بیهوشی.
بیهوش کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه اغما
اسماعیل فصیح (۲ اسفند ۱۳۱۳ در تهران - ۲۵ تیر ۱۳۸۸ در تهران) داستاننویس و مترجم ایرانی بود. وی در دهههای ۶۰ و ۷۰ هجری شمسی از پرفروشترین نویسندگان معاصر بود. رمانهای دل کور، لاله برافروخت، شراب خام، داستان جاوید، ثریا در اغما و درد سیاوش از مهمترین آثار او بهشمار میروند.
که میتواند تا بزرگسالی تظاهر کند شامل حملات راجعه اغماء کتو اسیدوزی، خواب آلودگی، عدم تعادل، علائم عصبی موضعی، استئوپور و سپس اغماء یا سندرم رای است.
با کمی اغماض علمی میتوان این فرایند را انتقال یک یا چند الکترون از یک اتم، مولکول یا یون به یک اتم، مولکول یا یون دیگر دانست. در هر واکنش اکسایش و کاهش اتم یا مولکولی الکترون از دست میدهد (اکسایش) و اتم یا مولکولی دیگر الکترون جذب میکند (کاهش) مییابد. در چنین واکنشی مولکول دهنده الکترون اکسید شده و مولکول گیرنده الکترون کاهیده میشود. در واقع تعریف ابتدایی اکسایش واکنش یک ماده با اکسیژن و ترکیب شدن با آن بودهاست، اما با کشف الکترون اصطلاح اکسایش دقیقتر تعریف شد و کلیه واکنشهایی که طی آن مادهای الکترون از دست میدهد اکسایش نامیده شدند. اتم اکسیژن میتواند در چنین واکنشی شرکت داشته یا نداشته باشد.
موارد مسمومیت با استونیتریل در انسان با استنشاق، بلع یا جذب پوستی اتفاق میافتد و علائم آن، که معمولاً چند ساعت بعد ظاهر میشود، شامل مشکلات تنفسی، ضربان آهسته نبض، حالت تهوع و استفراغ است. تشنج و اغما میتواند در موارد جدی رخ دهد و به دنبال آن مرگ ناشی از نارسایی تنفسی اتفاق میافتد. روش درمانی متداول آن (مانند مسمومیت با سیانید) استفاده از اکسیژن، سدیم نیتریت و سدیم تیوسولفات است.
اغماض مکن، راست بگو، از چه سبب من مهر تو می ورزم و تو کینه من؟
اسکندر در نخستین نبردش در آسیا، نبرد گرانیک، تنها از بخش کوچکی از سپاهش، شاید ۱۳٬۰۰۰ پیاده و ۵٬۰۰۰ سوار، در برابر سپاه بسیار بزرگتر ایران مشتمل بر ۴۰٬۰۰۰ سرباز استفاده کرد. اسکندر فالانکس را در مرکز سپاه و سوارهنظام و کمانداران را در جناحین چید تا خط مقدم او برابر با طول خط سوارهنظام ایران (حدود ۳ کیلومتر) شود. در مقابل، پیادهنظام ایران پشت سوارهنظام قرار گرفت. این امر اسکندر را خاطرجمع کرد که دشمن، سپاه او را دور نخواهد زد و از پشت مورد هجوم قرار نخواهد گرفت و در عین حال فالانکس او، مسلح به نیزههای طویل، مزیت قابل ملاحظهای نسبت به شمشیرها و نیزههای کوتاه ایرانیان داشت. تلفات مقدونیان در قیاس با ایرانیان قابل اغماض بود.
هم سزاوار تو باشد عفو و اغماض و گذشت نیز گرماهر عقوبت را سزاوار آمدیم
اثر می گذارد که مشابه برای سیستم یک درجه آزادی است. بنابراین برای نسبت های میرایی کمتر از ۲۰ درصد، اثر میرایی بر فرکانس ها و زمانهای تناوب طبیعی سیستم چند درجه آزادی قابل اغماض است . اغلب سازه های واقعی دارای نسبت میرایی کمتر از ۲۰ درصد می باشند.
به تورم مغزی، اغماء، نارسایی چند سیستم عضوی و بوی غیرمعمول میشود.
در 9 آگوست 2010 ، کاپری در یک سانحه رانندگی خودرو اش با یک کامیون پنج تنی برخورد کرد و یازده روز به حالت اغما فرو رفت و پس به هوش آمدن در 19 اوت در شصت و شش سالگی درگذشت.
لکن عاقل براءت ساحت از مذمت، و نزاهت عرض از اعتراض، و احتراز از وسخ خیانات و سرقات، و تجنب از ظلم اکفاء یا فروتران، و تنزه ازانچه مستدعی فضیحت عار و لوم باشد، چون خدیعت اغمار و قیادت فجار، و ترویج متاعهای خبیث بر اغنیا و ملوک، و مساعدت ایشان در فواحش و قبایح، و تحسین شنایع و فضایح بر حسب میل طبایع ایشان، و تحفه بردن غمز و سعایت و نمامی و غیبت، و دیگر انواع شر و فساد که طلاب مال ارتکاب کنند، ایثار کند بر منفعت و راحتی که در عوض آن افعال بدو خواهد رسید. پس نه بخت را ملامت کند و نه از گردش روزگار شکایت نماید، و نه بر چنین متمولان و منعمان حسد برد، و لکن سخی بحقیقت آن کس بود که بذل مال به غرضی دیگر جز آنکه سخاوت لذاتها جمیل است مشوب نگرداند، و اگر نظر او بر نفع غیر افتد بالعرض و به قصد ثانی بود، تا به علت اولی که جواد محض است تشبه نموده باشد و کمال حقیقی حاصل کرده.
هر که چون آن دگر برهنه بود گاه صرعتش بود گهی اغما
مادر شیر گفت: سخن علما در فضیلت عفو و جمال احسان مشهور است لکن در جرمهایی که اثر آن در فساد عام و ضرر آن در عالم شایع نباشد. چه هرکجا مضرت شامل دیده شد و، وصمت آن ذات پادشاه را بیالود و، موجب دلیری دیگر مفسدان گشت و، حجت متعدیان بدان قوت گرفت فو هریک در بدکرداری و ناهمواری آن را دستور معتمد و نمودار معتبر ساختند و عفو و اغماض وتجاوز و اغضا را مجال نماند و تدارک آن واجب بل که فریضه گردد.
چون دستور از ملک زاده فیضِ فتح الباب بیان بدید و فصلالخطابِ کلامِ او بشنید، دانست که ترازوی امتحان یُکرَمُ الرَّجُلُ اَویُهانُ زبانهٔ رجحان سوی ملکزاده خواهد گردانید، زبانهٔ از آتشِ عذاب درونش بر عذبهٔ زبان زد و گفت: ملکزاده مغالبت در سخن بمبالغت رسانید و مکاشحت او بمکافحت انجامید و پندارد که سبب اغماض بر عثراتِ مهذراتِ او مهارت هنر و غزارتِ دانش اوست، بلک شکوه و حشمت شهریار و اجتناب از مواقع سوء الادب مهر خاموشی بر زبان مینهد و گفتهاند: قوی حالی که جرأتش نیست و خوبروئی که ملاحت ندارد و شجاعی که با خصم نیاویزد و توانگری که جود نورزد و دانائی که مقام تحرّز نشناسد و صاحب نسبی که بحسب فرهنگ آراسته نباشد، بهیچ کار نیاید.
نموده ای اگر اغماض از این نوشته شود حکایت مه وکتان حدیث سنگ وسبو
اغما به نوعی از کاهش هوشیاری گفته میشود که شخص به محرکهای بیرونی و تحریک دردناک واکنش نشان نمیدهد.
هنگامی که سبزی وعدس کاملاً پخته شد نصف پیاز داغمان را اضافه میکنیم ومیگذاریم تا چند قُل بخورد.
خودگرفتم اینکه بیپایان بود جرم رهی عفو و اغماض شهنشه نیز بیپایان بود
غلط ار رفت زتو شکوه ببخشای بمن بخطاکار کرم کردن و اغماض کجاست
گر خطایی رفته باشد یا خلافی در سخن چشم اغماز از تو دارم ای امین رازدار