آوه

معنی کلمه آوه در لغت نامه دهخدا

( آوه ) آوه. [ وَ ] ( اِخ ) آوه سمکنان. نام یکی از سران سپاه کیخسرو :
پس ِگیو بد آوه سمکنان
برفتند خیلش یکان و دوگان.فردوسی.
آوه. [ وَه ْ ] ( صوت ) آه. آخ. آوخ. آواه. دریغا. دریغ. افسوس. واحسرتا. کلمه ای است که از درد یا اسف و اندوه گوینده حکایت کند :
باز چون شب می شود آن گاو زفت
میشود لاغر که آوه رزق رفت.مولوی.همچو مجنونی که بشنید از یکی
که مرض آمد بلیلی اندکی
گفت آوه بی بهانه چون روم
ور بمانم از عیادت ، چون شوم ؟مولوی.انبیا گفتند آوه بند جان
سخت تر کرد ای سفیهان بندتان.مولوی.- آوه کردن ؛ تأویه.
|| و برای نمودن تعجب نیز مستعمل است.
آوه. [ وَ / وِ ] ( اِ ) کوره که در آن خشت و آهک و امثال آن پزند. پزاوه. داش. || در بعض فرهنگها معنی صدا و ندا یا برآورنده صدا و ندا بکلمه داده اند. || زنجیره ای که نقاشان و دوزندگان بر کنار چیزها کشند یا دوزند.
آوه. [وَ ] ( اِخ ) نام محلی در 24 هزار گز فاصله از ساوه که آبه و آوج نیز گویند و آن در قدیم شهری بوده و آثار قدیمه بسیار پیرامون آن دیده میشود. و صاحب حدودالعالم گوید: آوه شهرکیست از جبال ، انبوه و آبادان و هوای درست و راه حجاج خراسان. و در نزهةالقلوب آمده است : آوه از اقلیم چهارم است ، طولش از جزایر خالدات قه نه و عرض از خط استوا لدم طالع بناش سنبله دور باروش قرب ده هزار گام. هواش معتدل آبش از رودخانه گاوماها که بماهین بره می خوانند و در آن شهر زمستان یخ آب در چاه می بندند بچند کرت تا فرومیخورد در تابستان همچنان یخ آب بازمیدهد آنقدر آب یخ که در زمستان خورده بود بازدهد بعد از آن آب ساده مثل دیگر چاه ها. و غله و پنبه در آنجا بسیار نیکو بود، از میوه هایش انجیر نیکو بود مردم آنجا سفیدچهره و شیعه اثناعشریند... و با هم اتفاق نیکو دارند و حقوق دیوانی آنجا به تمغا مقرر است و ده هزار دینار است. ( نزهةالقلوب ).
اوه. [ اَ وَه ْ / اَ وِه ْ / اَوْه ْ / اَوْ وِه ْ / اَوْ وَه ْ / اَوْ ه ُ / اوه ] ( ع صوت ) آه. آه. آه ٌ. آووه. اوتاه. اویاه. بمعنی آه کلماتی است که در وقت بیماری و درد و رنج و شکایت گویند. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).
اوه. [ اَ و وَ ] ( ع مص ) آوه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). آه گفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ناله نمودن و شکوه کردن. ( آنندراج ).

معنی کلمه آوه در فرهنگ معین

( آوه ) (وَ ) ( اِ. )۱ - کوره ای که در آن خشت و آهک و مانند آن می پختند.۲ - نقشی به شکل زنجیر که بر حاشیه چیزی بکشند یا بدوزند.
( ~. ) (شب جم . ) «کلمة افسوس » دریغ ، افسوس .

معنی کلمه آوه در فرهنگ عمید

( آوه ) آوخ، آه، وای، دریغ، دریغا.

معنی کلمه آوه در فرهنگ فارسی

( آوه ) دهی جزو دهستان الموت بخش معلم کلایه شهرستان قزوین ۱۶ کیلو متری جنوب معلم کلایه کوهستانی معتدل ۲٠۷ سکنه . محصول : غلات یونجه نخود لبنیات شغل مردم زراعت گله داری و صنایع دستی گلیم بافی و کرباس بافی است .
( اسم ) ۱ - کوره ای که در آن خشت و آهک و امثال آن پزند پزاوه داش . ۲ - زنجیره ای که نقاشان و خیاطان بر کنار چیزهاکشند یا دوزند .
آواه:کلمه افسوس آوخ، آه، وای، دریغ، دریغا
آه . آوه .
ناله نمودن و شکوه کردن

معنی کلمه آوه در فرهنگ اسم ها

اسم: آوه (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: ave) (فارسی: آوه) (انگلیسی: aveh)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی و از فرماندهان سپاه کیخسرو پادشاه کیانی

معنی کلمه آوه در دانشنامه عمومی

اوه (آلبوم گرلز جنریشن). «اوه!» دومین آلبوم کره ای از گرلز جنریشن است که در ژانویهٔ سال ۲۰۱۰ میلادی منتشر شد. این آلبوم شامل تک آهنگ «اوه!» است. نسخهٔ بازپخش این آلبوم با عنوان «فرار کن شیطان، فرار کن» وتک آهنگی به همین نام، در مارس ۲۰۱۰ منتشر شد.
این آلبوم توسط فهرست آلبوم گائون به عنوان دومین آلبوم پرفروش سال ۲۰۱۰ در کره جنوبی، با فروش ۱۹۷٫۹۳۴ نسخه، معرفی شد و نسخهٔ بازپخش آن نیز رتبه چهارم را، با فروش ۱۳۶٫۸۵۱ نسخه، ازآن خود کرد. مجموع فروش این دو نسخه، «اوه!» را به پرفروش ترین آلبوم سال تبدیل کرد.
اوه (آهنگ گرلز جنریشن). «اوه!» تک آهنگ اصلی از آلبوم «اوه!» دومین آلبوم استدیویی گرلز جنریشن، است. این ترانه به صورت دیجیتالی در تاریخ ۲۵ ژانویه ۲۰۱۰ منتشر شد و موفق به به دست آوردن موفقیتی عظیم در کره جنوبی شد. گروه برای فعالیتهای تبلیغاتی این آهنگ از تصویر کلی هلهله چی استفاده کرد. این آهنگ در صدر جدول های مختلف موسیقی قرار گرفت و چندین بار جایزهٔ صدرنشینی در برنامه های بانک موسیقی و اینکی گایو را برنده شد. این ترانه در بین ۱۰ آهنگ دیجیتالی برتر سال جدول گائون، در رتبهٔ چهارم قرار گرفت. و همچنین دومین تک آهنگ پرفروش در آن سال با فروش بیش از ۳٫۳ میلیون نسخه بود. سایت موسیقی مانکی۳ «اوه!» را برترین آهنگ سال ۲۰۱۰ لقب داد.
• گرلز جنریشن – خواننده، خوانندهٔ پس زمینه
• ته یئون - خوانندهٔ اصلی، خوانندهٔ پس زمینه
• جسیکا - خوانندهٔ اصلی
• سانی - خواننده، خوانندهٔ پس زمینه
• تیفانی - خوانندهٔ رهبر
• هیویئون - خواننده
• یوری - خوانندهٔ اصلی
• سویانگ - خواننده
• یونا - خواننده
• سئوهیون - خوانندهٔ رهبر
• کنزی – آهنگسازی، تنظیم نهایی
• دیدریک تاث – آهنگسازی
• رابین لنر – آهنگسازی
• کیم یونگ هو – آهنگسازی
• جونجی ایشیواتاری - ترانه سرایی، ترجمه
• سباستین تاث - ترانه سرایی، تولید
• نازومی مائه زاوا - ترانه سرایی، ترجمه
• کیم جونگ بائه – ترانه سرایی
• یاهو! جوایز آسیایی باز: بهترین نماهنگ باز ( اوه! )
• بیست و پنجمین جشنوارهٔ دیسک طلایی: آلبوم بونسانگ ( اوه! )
• بیست و پنجمین جشنوارهٔ دیسک طلایی: آلبوم سال ( اوه! )
• ۲۰۱۰ فستیوال موسیقی کی بی اس: آهنگ سال

معنی کلمه آوه در دانشنامه آزاد فارسی

آوه. رجوع شود به:آوج، شهر

معنی کلمه آوه در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] آوه. آوه (شهر) یا آبه ، شهری است بین قم و ساوه، دارای پیشینه تاریخی قابل توجه. اگر چه پیشینه این شهر به تاریخ قبل از اسلام برمی گردد و هنوز آثار آن موجود است ولی آنچه بعد از اسلام این شهر را حائز اهمیت کرده، حضور سادات در آن است.
آوه پیش از حمله سلطان محمود غزنوی شهر بوده است، اما با حمله مغول به این شهر، به ویرانه ای تبدیل شد و روستایی از آن باقی ماند. در سال ۱۳۹۱ شمسی، دوباره شهر شد.
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار)

معنی کلمه آوه در ویکی واژه

کوره‌ای که در آن خشت و آهک و مانند آن می‌پختند.
نقشی به شکل زنجیر که بر حاشیه چیزی بکشند یا بدوزند.
کلمه افسوس، دریغ، افسوس.

جملاتی از کاربرد کلمه آوه

از خشم دو گوش حلم بستی تا نشنوی آوه و فغانم
اما افول این شهر از زمان غزنویان شروع شد؛ به جهت مذهب شیعی، مردم آوه در تنگنای سیاسی و مذهبی قرار گرفتند. محمود غزنوی پس از گرفتار شدن مجدالدوله به قلعه‌های ساوه و آوه(آبه) حمله کرد و بسیاری از باطنی مذهبان را به دار آویخت
جان بخشد و جان بخشد چندانک فناها را در خانه و مان افتد هم ماتم و هم آوه
وی در فصل ۱۳–۲۰۱۲ شش بازی برای ریو آوه انجام داد که ۵تا از آن‌ها حضور در ترکیب اصلی و یکی نیز ورود به‌عنوان یار تعویضی مقابل بنفیکا بود. از آن پس، ایزما به تیم‌های مختلفی از اسکاتلند، قبرس و یونان قرض داده شد.
روان کردم پیاده قاصدی دوش سپهرش گر نه باز آرد ز آوه
گفتم آوه که گر ز من این حال حق تعالی کند به حشر سؤال
او اوایل عمرش را در روستای آوه زندگی کرد و سپس برای کسب علم و دانش به شهر ری مهاجرت کرد. در آنجا با بهره‌گیری دانش از بزرگانی چون شیخ صدوق و شیخ طوسی پرداخته و پس از مدتی در ردیف دانشمندان عصر خود قرار گرفت و توانست شاگرادانی مانند عبدالرحمن مفید نیشابوری را تربیت کند. وی مدتی نیز وزیر سلسله آل‌بویه بوده‌است.
ابو سعد در روستای آوه شهرستان ساوه زاده شده است. تاریخ تولد وی به صورت دقیق مشخص نمی‌باشد، اما براساس برخی اسناد تاریخی در حدود نیمه سده چهارم هجری قمری، یعنی حدود سال‌های ۳۴۵–۳۵۰ قمری بوده است.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال کوریتیبا، باشگاه فوتبال ریو آوه، و باشگاه فوتبال اتلتیکو پارانائنزه اشاره کرد.
بقعه امامزاده پیغمبر مربوط به سدهٔ ۶ ه.ق است و در شهرستان ساوه، بخش مرکزی، روستای آوه واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۵۵ با شمارهٔ ثبت ۱۳۰۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
بموت سعد معاذ عرش رحمان بلرزید! پس نگاه کن تا با فراق سیّد حال چگونه باشد؟! آخرتر نظر وی بصحابه آن بود که سیّد (ص) از حجره بیرون آمد، باطنش همه درد گرفته، رخسارش زرد گشته، تن ضعیف و نحیف شده، یک دست بر کتف علی (ع) نهاده، و دیگر دست بر دوش فضل، از حجره بمسجد آمد دو رکعت نماز کرد، پشت بمحراب باز نهاد، روی بیاران کرد، از دیده او آب روان گشت. صحابه دانستند که سیّد (ص) وداع خواهد کرد، و آن دیدار باز پسین است، که نیز جمال او نخواهند دید. سخن ملیح او نخواهند شنید. محراب از او جدا خواهد ماند. جهان از رفتن وی تاریک خواهد شد. جبرئیل نیز بسفارت نیاید. رضوان نیز ببشارت نیاید. سیّد (ص) از حجره بخاک خواهد رفت و از زبر منبر در لحد خواهد خفت. ای دریغا که آن جمال پر کمال که سلوت اندوهگنان و آرام دل ممتحنان بود در خاک خواهد شد، و خاک بر سر ما خواهد نشست. ما خبر آسمان نیز از که پرسیم؟ درمان درد هجران از که جوییم؟ اندیشه دل با که گوئیم؟ همچنین خروش صحابه در مسجد افتاده و گرد نومیدی بر رخسارها نشسته، و چراغ شادی در سینه‌ها فرو مرده، انفاس همگنان آوه و آه شده، همه گوش فرا داشته تا سیّد (ص) چه گوید؟ سیّد بلفظ شیرین و سخن پر آفرین گفت: «ای یاران من، ای عزیزان و ای غریبان، ای مهاجر و انصار، بدرود باشید که عمر ما را نهایت آمد و حساب ما فذلک شد، و دیدار ما با قیامت افتاد. شما را بدرود میکنم و همه امّت را که هستند و خواهند بود بدرود میکنم. سلام من بهمه امّت رسانید و بگوئید: که ما را آرزوی دیدار شما بود، لیکن اجل کمین بگشاد و مرگ شبیخون آورد، از حضرت آمدیم و باز بحضرت رفتیم، سنّت من نگاه دارید. فریضه حقّ بگزارید، نماز نگاه دارید، بندگان را نیکو دارید، یتیمان را بنوازید همه را بدرود کردم، همه را بخدا سپردم. خداوندا همه را بتو سپردم، به بو بکر و عمر و عثمان و علی (ع) نمی‌سپارم. آدم بفرزند سپرد. موسی ببرادر سپرد. خداوندا من همه را بتو می‌سپارم. نگاه دارشان تو باش، و در حمایت و رعایت خودشان بدار».
گفت آوه بی بهانه چون روم ور بمانم از عیادت چون شوم
گفته می‌شود که آوه ماریای شوبرت برای نخستین بار در دژ (قلعه) کنتس سوفی وایسن وولف در شهر کوچک اشتایرگ اتریش اجرا و به او پیشکش شد و همین نیز باعث شد کنتس به عنوان «بانوی دریاچه» شناخته شود.
اولین امام جمعه آوه محمد جواد نیکویی ماهانی منصوب گردید.
دل یافت دیده‌ای که مقیم هوای توست آوه که آن هوا چه دل و دیده پرورست
براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آوه ۳۹۰۶ نفر (۱۱۰۱ خانوار) است.
زان روز که زادی تو ای لب‌شکر از مادر آوه که چه کاسد شد بازار شکر جانا
مرا آن شکل قلاشانه کشت آوه نمی دانم که فرمودش که دامن بر زن و طرف کله بشکن
چو نزدیک ارژنگ شنگاوه شد بتن شاه ارژنگ را آوه شد
قاضی ابونصر میمندی در شعری آوه را ستوده و مردم آنجا را شاعر و نویسنده خوانده‌است (یاقوت). از این شهر بزرگان و دانشمندان بسیاری برخاسته‌اند. از جملۀ آنان وزیر ابوسعد منصوربن حسین آبی (ه م)، ابومنصور محمد آبی (یاقوت)، صاعدبن محمدبن صاعد بریدی آبی و عزالدین حسن بن ابی طالب یوسفی آبی (ه م) (خوانساری، ۴/۱۱۶، ۱۱۷) را می‌توان نام برد.