اتلاف. [ اِ ] ( ع مص ) هلاک کردن.( تاج المصادر ). نیست کردن. هلاک یافتن. ( مؤید ). نابود کردن. تلف کردن. افناء : او را بغرامت آن اتلاف و تضییع مؤاخذت کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ). - اتلاف کردن ؛ اسراف. تلف کردن.
معنی کلمه اتلاف در فرهنگ معین
( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) تلف کردن ، نابود کردن . ۲ - (مص ل . ) هلاک یافتن . ، ~ وقت بیهوده وقت را صرف کردن ، به کارهای ناسودمند پرداختن و از وقت بهره نگرفتن .
معنی کلمه اتلاف در فرهنگ عمید
تلف کردن، نیست کردن، نابود کردن، تباه کردن.
معنی کلمه اتلاف در فرهنگ فارسی
تلف کردن، نیست کردن، نابودساختن، تباه کردن ۱ - ( مصدر ) هلاک کردن نیست کردن نابود کردن تلف کردن افنائ . ۲ - ( مصدر ) هلاک یافتن . ۳ - از بین بردن یا معیوب ساختن مال غیر بطور مستقیم بدون تقصیر یا با تقصیر مقابل تسبیب . یااتلاف وقت . بیهوده وقت را صرف کردن بکارهایی نا سودمند پرداختن و از وقت بهره برنگرفتن .
معنی کلمه اتلاف در فرهنگستان زبان و ادب
{dissipation} [فیزیک] تبدیل انرژی مکانیکی به گرما براثر اصطکاک در فرایندهای مکانیکی
معنی کلمه اتلاف در دانشنامه آزاد فارسی
اتلاف (حقوق). اِتْلاف (حقوق) هَدردادن چیزی به طوری که نتوان از آن استفاده کرد. اتلاف در فقه حرام است، و در حقوق به معنای ازبین بردن مال دیگری است و یکی از مصادیق مسئولیت غیرقراردادی. اتلاف از موجبات ضمان قهری است. به موجب قاعدۀ فقهی اتلاف، هرکس مال دیگری را تلف کند مسئول جبران آن است. همۀ مذاهب فقهی در این قاعده اتفاق نظر دارند. در فقه، اتلاف چیزهایی مثل مشروبات الکلی که شارع برای آن مالیت قائل نیست، یا مباحات مثل حیواناتی که در ملکیت کسی نیستند، ضمان ندارد. تلفِ مال در دست غاصب موجب ضمان است. به موجب مادۀ ۳۲۸ قانون مدنی، هرکس مال غیر را تلف کند، ضامن آن است و باید مثل یا قیمت آن را بدهد، اعم از این که عین باشد یا منفعت و اگر آن را ناقص یا معیوب کند، ضامن نقص قیمت آن مال است. اتلاف ممکن است به مباشرت باشد مانند قتل و احتراق و یا به تسبیب، مانند کسی که بر سر راه دیگری چاه حفر کند و او در آن بیافتد. شرط اصلی برای ضمان ناشی از اتلاف، وجود رابطۀ مستقیم علیّت بین فعل زیانبار و خسارت است. چنانچه ثابت شود که کسی مال غیر را عمداً تلف کرده است، علاوه بر مسئولیت مدنی ناشی از اتلاف، به مجازات مقرر در قانون نیز محکوم خواهد شد؛ مانند مادۀ ۶۷۷ قانون مجازات اسلامی که به موجب آن هرکس به عمد اشیای منقول یا غیرمنقول متعلق به دیگری را به هر نحو از انحا تلف کند به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.
معنی کلمه اتلاف در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اتلاف به معنای از بین بردن و نابود کردن می باشد و واژه یاد شده در فقه در مورد اتلاف مال دیگری به کار رفته و از آن در باب های متعدّدی مانند حج، تجارت، اطعمه و اشربه، غصب و جز آن ها سخن گفته شده است که بحث تفصیلی آن در قاعده اتلاف که از قواعد مشهور فقهی است، خواهد آمد. حکم اولی اتلاف مال دیگری از جهت تکلیفی ، حرمت و از جهت وضعی ضمان است. مواردی به دلیل خاص از این حکم استثنا شده است. در پاره ای از این موارد، حرمت بدون ضمان ثابت است- مانند اتلاف صید و گیاه حرم برای محرم ؛ گرچه کفاره در آن دو ثابت است. در برخی دیگر، برعکس است مانند خوردن مال دیگری در حال اضطرار که خورنده،ضامن قیمت آن است؛ بدون این که مرتکب حرام شده باشد. ← استثنایات از ضمان و حرمت تلف ۱. ↑ نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۸۸. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۲۴۴-۲۴۵. ...
معنی کلمه اتلاف در ویکی واژه
spreco تلف کردن، نابود کردن. هلاک یافتن. ؛ ~ وقت بیهوده وقت را صرف کردن، به کارهای ناسودمند پرداختن و از وقت بهره نگرفتن.
جملاتی از کاربرد کلمه اتلاف
در فشردهسازی بااتلاف، درستی اطلاعات، بهازای درصدی از فشردهسازی، بیشینه میشود. در برخی کاربردها، فشردهسازی شفاف (نامحسوس) لازم است. در کاربردهای دیگر، از درستی اطلاعات، برای رسیدن به کمترین حجم اطلاعات، چشمپوشی میشود.
هست عقل معاش او اندک هست اتلاف مال او بسیار
اختراع دوباره چرخ تکرار یک روش است که که قبلاً توسط دیگران ابداع شده یا بهینهسازی شده است. این اصطلاح استعارهای از این واقعیت الهام گرفته است که چون چرخ جزو الگوهای کهن نبوغ انسان است، و ریشههای باستانی که زمینه آن را نشان میدهد زیاد است، هنوز به همان شکلی که در طول تاریخ ساخته میشد ساخته میشود. بنظر نمیرسد نقص عملیاتی در اختراع چرخ وجود داشته باشد و هرگونه تلاش برای اختراع دوباره آن ممکن است بیمعنی باشد و هیچ ارزشی را به آن اضافه نکند و فقط میتواند اتلاف وقت و انحراف منابع پژوهشگر از اهداف شایستهتری باشد که پژوهشگر میتواند مهارتهای خود را بهطور قابل ملاحظهای در آنها پیشبرد دهد.
اما چون عاقل مال کس اتلاف کند، این ظلم بود و معصیت، اگر چه در وی رنجی باشد حسبت باید کرد که معصیت دست بداشتن و منع کردن بی رنج نباشد و لابد بباید کشید، مگر که رنجی بود که طاقت آن ندارد و از آن عاجز آید. و مقصود از حسبت کردن اظهار شعایر اسلام است، پس تحمل رنج در این واجب است. مثلا اگر جایی خمر بسیار بود و تا آن بریزد مانده خواهد شد، واجب آید و اگر گوسفندان بسیار غله مسلمانی می خورند و چون گوسفندان را از غله بیرون میکند روزگار وی تباه می شود، نشاید که روزگار خود در عوض مال کسی دیگر بر باد دهد، اما واجب بود که در عوض دین بدهد و از معصیت منع کند.
تن به اتلاف مال ازو درده تا به اتلاف جان نینجامد
روشهای فشردهسازی بهینه برگشتپذیرند، طوریکه اطلاعات اولیه، دقیق بازیابی میشوند. اما روشهای بااتلاف، از دست رفتن بخشی از اطلاعات را برای دستیابی به فشردگی بیشتر میپذیرند.
اما اگر بعضی از این خصال مفقود شود باید که عقل و عفت و حیا البته موجود بود، چه ایثار جمال و نسب و ثروت بر این سه خصلت مستدعی تعب و عطب و اختلال امور دین و دنیا باشد؛ و باید که جمال زن باعث نباشد بر خطبه او، چه جمال با عفت کمتر مقارن افتد، به سبب آنکه زن جمیله را راغب و طالب بسیار باشد، و ضعف عقول ایشان مانع و وازع انقیاد نبود تا بر فضایح اقدام کنند، و غایت خطبه ایشان یا بی حمیتی و صبر بر فضیحت بود، که بر شقاوت دو جهانی مشتمل باشد، یا اتلاف مال و مروت و مقاسات اصناف احزان و هموم. پس باید که از جمال بر اعتدال بنیت اقتصار کند، و در آن باب نیز دقیقه اقتصاد مرعی دارد.
چون کند اتلاف، ازو بسیارها اندک شده چون دهد انصاف، ازو دشوارها آسان شده
... حیثیت و غرور ملی ما هنگامی لکهدار میشد که برای این مسئله به زور متوسل میشدیم و جامعهٔ بینالمللی در قبال کاری که با صرف بودجهٔ گزاف و اتلاف منابع ملی و نیروی انسانی صورت میگرفت، و تازه سرانجام آن نامعلوم بود، ما را محکوم میکرد
پس آن گه در چنین حالت عمل داران دیوان را، پی اتلاف جان بنده در سر و علن بینی
منبع اصلی دیگر از اتلاف تزویج نوری، هندسی است. به عنوان مثال، ممکن است دو فیبر از انتها به انتهای دیگر بهطور دقیق تراز نشوند، در نتیجه دو هسته تا حدی با هم همپوشانی دارند. نوری که از فیبر منبع در بخشی از هسته آن خارج شده و با هسته فیبر دریافت کننده همسو نیست (بهطور کلی) به فیبر دوم تزویج نمیشود. گرچه مقداری از این نورها به فیبر دوم تزویج میشوند، اما به نظر نمیرسد که بهطور مؤثر تزویجشوند و همچنین بهطور کلی نور در فیبر دوم در حالت مناسب حرکت نمیکنند.
گرت بخشش از حدِّ و انصاف رفت دریغا که نامت به اتلاف رفت
طرفداران «حمله پیشگیرانه» به تأسیسات هستهای ایران، مذاکرات گروه ۵+۱ برای دستیابی به توافق دیپلماتیک برسر برنامه هستهای این کشور را «شکستخورده» و «بیحاصل» و در جهت سیاست «اتلاف وقت» حکومت ایران ارزیابی میکنند. این گروه تأثیرگذاری منفی تحریمهای اقتصادی غرب بر اقتصاد ایران برای حل بحران هستهای را ناکافی قلم داد میکنند و معتقدند که برنامه هستهای ایران در طول این مدت به طرز قابل توجهی پیشرفت داشته است و حکومت ایران در حال رسیدن به نقطهای برگشتناپذیر در چرخه غنیسازی اورانیوم و ساخت موشکهای دارای قابلیت حمل کلاهکهای هستهای است.
اجسامی که میتوانند جریان الکتریسیته را بدون اتلاف زیاد (با مقاومت الکتریکی کم) از خود عبور دهند، رسانای الکتریسته خوانده میشوند.
وصالش مقصد اقصای فیض است ولو فی وصله اتلاف روحی
از سوی دیگر، القاگر واقعی تأثیرهای جانبی میپذیرد که باعث تغییر رفتار آن میشوند و از مُدل القاگر ایدهآل فاصله میگیرد. القاگر واقعی، دارای مقاومت داخلی درون القاگر، ظرفیّت خازنی به دلیل تشکیل میدان میان القاگر و اتلاف انرژی بهصورت گرما میباشد. در بسامدهای بالا این ظرفیّت خازنی، تأثیر شدیدی بر رفتار القاگر میگذارد و در برخی بسامدها حتّی میتواند عملکرد القاگر را به یک تشدیدگر تبدیل کند.
کدکهای صوتی با اتلاف و بیاتلاف زیادی به عنوان جایگزین امپی۳ وجود دارند.
من و اتلاف مال و بیعقلی وین فضیحت کزوست فخر تبار
جهت جلوگیری از اتلاف حرارت از طریق بدنه خارجی ساختمان توجه ویژهای باید نسبت به نحوه نصب و نوع عایقهای حرارتی و کیفیت دریچههای هوا مبذول شود.
چون پدر درگذشت و آن همه خواسته و ساخته پیش پسر بگذاشت، پسر دست به اتلاف و اسراف درآورد و با جمعی از اخوانِ شیاطین خوان و سماطِ افراط باز کشید و در ایّامی معدود سود و زیانی نامحدود برافشاند. مادری داشت دانا و نیکورای و پیشبین، پسر را گفت: پند پدر نگاه دار و استظهاری که داری بیهوده از دست مده که چون آنگه که نباید، بدهی، آنگه که باید، نباشد و هیچ دوست تا اوصافِ او را به راووقِ تجربت نپالایی، صافی مدان و تا مماحضتِ او را از مماذقت باز نشناسی، دوست مخوان.