( آلاف ) آلاف. ( ع اِ ) ج ِ اَلْف. هزاران. || ( ص ، اِ ) ج ِ اِلْف. الاف. [ اِ ] ( ع مص ) الف ( دوستی دادن ) کسی را به مکانی یا به کسی. ( منتهی الارب ). موءالفت. الاف. [ اُل ْ لا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ آلف. ( منتهی الارب ).
معنی کلمه آلاف در فرهنگ معین
( آلاف ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ الف ، هزارها، هزاران .
معنی کلمه آلاف در فرهنگ عمید
( آلاف ) = اَلْف
معنی کلمه آلاف در فرهنگ فارسی
( آلاف ) جمع : الف هزارها هزاران . هزاران پادشاه سوئد در قرن ۱٠ م . یا الف بیورنسون پادشاه حدود ۹۳۲ م . یا الف اسکوتکو نونگ پادشاه سوئد ( حدود ۱٠۲۲ - ۹۶۵ ) . وی مسحیت بود . هزارها، جمع الف جمع آلف .
معنی کلمه آلاف در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] آلاف. ریشه کلمه: الف (۲۲ بار)
معنی کلمه آلاف در ویکی واژه
(قدیم): هزارها، هزاران. قصابخانه مالیات گزاف و ... بیرون از آلاف داشت. «افضلالملک»
جملاتی از کاربرد کلمه آلاف
اولجایتو پس از رسیدن به فرمانروایی، دستور به قتل آلافرنک پسر گیخاتو داد. او پسرش ابوسعید را به فرمانروایی خراسان فرستاد. الجایتو شهر سلطانیه را به وجود آورد (این کار را پپشتر پدرش ارغون آغاز کرده بود) و آن را پایتخت خود قرار داد. او دیلم (گیلان) را که با وجود گذشت پنجاه سال از برقراری ایلخانیان هنوز کاملاً مطیع نشده بود فتح کرد، اما سپاهش در این راه متحمل تلفات زیادی شد.
«مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.»
از آنجا که روشن شدهاست که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم؛ مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.
و ذهب بعضهم الی ان عدد الانبیاء ثمانیة آلاف، و فی ذلک ما روی عن النبی (ص) قال: «بعثت علی اثر ثمانیة آلاف نبیّ».
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ «لا» هاهنا بمعنی لم، ای هذا الکافر لم یقتحم، «العقبة» هلّا ما انفق من ماله فی عداوة النّبیّ (ص) علی زعمه انفقه لاقتحام العقبة یعنی: لمجاوزة الصّراط و الاقتحام الدّخول فی الامر الشّدید و المجاوزة له بصعوبة. قال کعب الاحبار: «العقبة» سبعون منزلا من الصّراط و الصّراط جسر جهنّم ذرعه ثلاثة آلاف ذراع و هو احدّ من السّیف، الف ذراع منه صعود و الف هبوط و الف سواء، یوقف علیه الخلق و یحاسبون. و فی بعض الرّوایات «فمن النّاس من یمرّ علیه کالبرق الخاطف و منهم من یمرّ علیه کالرّیح العاصف، و منهم من یمرّ علیه کالفارس، و منهم من یمرّ علیه کالرّجل یعدو، و منهم من یمرّ کالرّجل یسیر، و منهم من یزحف زحفا، و منهم الزّالّون و الزّالّات و منهم من یکردس فی النّار و اقتحامه علی المؤمن کما بین صلاة العصر الی العشاء»
زهی حکمرانی که آلاف آلاف جهان بود کردی ز قدرت به ایما
وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا ای عذابنا. و قیل: امرنا بهلاک عاد نَجَّیْنا هُوداً وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ و هم اربعة آلاف بِرَحْمَةٍ مِنَّا بما اریناهم من البیان، و هدیناهم للایمان، و عصمناهم من الکفر. و قیل: «برحمة منّا» انّه لا ینجو احد و ان اجتهد الّا برحمة اللَّه، وَ نَجَّیْناهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِیظٍ و هو الرّیح التی اهلکت عاد بها، و قیل: عذاب یوم القیمة، یعنی کما نجّیناهم فی الدنیا من العذاب، کذلک نجّیناهم فی الآخرة من العذاب.
وَ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا بصالح وَ کانُوا یَتَّقُونَ اوامر اللَّه ان یترکوها و کانوا اربعة آلاف خرج بهم صالح الی حضرموت، و سمّی حضرموت لان صالحا لمّا دخلها مات.
سال عمر ترا عدد چندان که بر آید ز عشر آن آلاف
و فی الخبر عن جابر قال: اتی النبی (ص) رجل فقال یا رسول اللَّه: ما اجر من علّم ولده کتاب اللَّه تعالی؟ فقال رسول اللَّه (ص): «القرآن کلام اللَّه لا غایة له»، قال فجاء جبرئیل (ع)، فقال رسول اللَّه (ص) یا جبرئیل: ما اجر من علّم ولده کتاب اللَّه؟ قال یا محمّد: القرآن کلام اللَّه لا غایة له، ثمّ صعد جبرئیل الی السّماء فسأل اسرافیل: ما اجر من علّم ولده کتاب اللَّه؟ فقال اسرافیل یا جبرئیل: القرآن کلام اللَّه لا غایة له، ثمّ انّ اللَّه تعالی انزل جبرئیل علی رسوله اللَّه فقال: انّ ربّک یقرئک السّلام و یقول من علّم ولده القرآن فکانّه حجّ البیت عشرة آلاف حجّة و کانّما اعتمر عشرة آلاف عمرة و کانّما اعتق عشرة آلاف رقبة من ولد اسماعیل و کانّما غزا عشرة آلاف غزوة و کانّما اطعم عشرة آلاف مسلما جائعا و کانّما کسا عشرة آلاف مسلما عاریا و یکتب له بکلّ حرف من القرآن عشر حسنات و یمحی عنه عشر سیّآت، یا محمّد انّی لا اقول الم عشر و لکن الف عشر و لام عشر و میم عشر و یکون معه فی قبره حتّی یبعث و یثقله فی المیزان و جاز علی الصراط کالبرق الخاطف و لم یفارقه القرآن حتّی ینزل به هذه الکرامة و افضل ما یتمنّی.
وَ ما نُؤَخِّرُهُ الی الیوم المذکور إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ سنوه و شهوره و ایامه و ساعاته میگوید: ما روز قیامت با پس نمیداریم مگر هنگامی شمرده را یعنی که: سالها و ماهها و روزها و ساعتها از آن روز که دنیا بیافریدیم تا وقت قیامت همه شمردهایم و دانسته، و در علم قدیم خود مقرر کرده، و نام زده شده، و از خلق پوشیده داشته، که چند سال و چند ماه و چند روز و چند ساعت بخواهد گذشت تا پس قیامت بود، چون آن روزگار بسر آید قیامت بود که یک ساعت در پیش نیفتد و با پس نبود. و قیل: ان ذلک الوقت سبعة آلاف سنة منذ خلق اللَّه الدنیا الی ان تنقضی.
وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْقُرَی الَّتِی بارَکْنا فِیها یعنی ارض المقدس من الشام. قُریً ظاهِرَةً یعنی قائمة عامرة. و قیل: ظاهِرَةً ای متواصلة تظهر الثانیة من الاولی لقربها منها. قال الحسن: کان احدهم یغدوا فیقیل فی قریة و یروح فیأوی الی قریة اخری. قال مجاهد: هی السروات. و قال وهب: قری صنعاء. و قیل: کانت قراهم اربعة آلاف و سبع مائة قریة متصلة من سبأ الی الشام.
خمینی در نامه عزل منتظری نوشت: «در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.»
و عن انس قال: یلقی الناس یوم القیامة ما شاء اللَّه ان یلقوا، ثم ینطلقون الی محمّد (ص) فیقولون یا محمد: اشفع لنا الی ربّنا، فیقول انا لها و صاحبها، قال فانطلق حتی استفتح باب الجنّة فیفتح لی فادخل و ربّی تبارک و تعالی علی عرشه. و عن ابن عباس قال: ما بین السّماء السابعة الی کرسیه سبعة آلاف نور و هو فوق ذلک. و عن عمران بن موسی الطرسوسی قال: قلت لسنید بن داود، هو علی عرشه بائن من خلقه. قال: نعم الم تر الی قوله عزّ و جلّ: «وَ تَرَی الْمَلائِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ»، و عن الاوزاعی قال: قال موسی (ع): یا ربّ من معک فی السماء؟ قال ملائکتی. قال و کم هم یا ربّ؟ قال اثنا عشر سبطا. قال و کم عدد کل سبط؟ قال عدد التّراب.