آمرزیده
جملاتی از کاربرد کلمه آمرزیده
از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «هر که ملاقات کند خدا را در حالتی که از اهل ورع باشد، خدای تعالی به او عطا می فرماید کل ثواب اسلام را» و در بعضی از کتب سماویه وارد است که «حق تعالی فرمود که اما اهل ورع را من شرم می کنم که محاسبه ایشان را بکشم و از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مروی است که «نیست شیعه ما مگر کسی که پرهیزکاری را شعار خود کند و خدا را اطاعت کند پس بپرهیزید و عمل کنید به جهت امید آنچه در نزد خداست نیست در میان خدا و میان کسی خویشی و قرابتی، دوست ترین بنده در نزد خدا پرهیزکارترین و مطیع ترین ایشان است» و حضرت صادق علیه السلام فرمود: «کسی نمی رسد به آنچه در نزد خداست، مگر به ورع» و فرمود: «به درستی که خدا ضامن شده است از برای کسی که بپرهیزد از معصیت او، اینکه او را از حالتی که مکروه دارد نقل کند به آن حالی که دوست دارد و روزی او را برساند از جائی که گمان نداشته باشد» و فرمود: «عمل کم با تقوی، بهتر است از عمل بسیار بدون تقوی» و نیز از آن حضرت مروی است که «خدای تعالی هیچ بنده ای را نقل نکرد از ذلت معاصی به عزت تقوی، مگر اینکه او را بی مال غنی گردانید و بی عشیره و قبیله عزیز کرد و بی گشاده روئی به دلها نزدیک گردانید» و از آنجا که خوردن مال حرام، و احتراز نکردن از آن، باعث هلاکت، و وصول به سعادت، موقوف به تقوی و ورع بود و آدمی که در دنیا هست محتاج به خوراک و پوشاک و مسکن و مأوی بود، اخبار بسیار در فضیلت تحصیل مال حلال وارد شده حتی اینکه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «طلب حلال، واجب است بر هر مرد مسلم و زن مسلمه» «و هر که داخل شب شود در حالتی که خسته باشد به جهت طلب حلال، داخل شب شده است آمرزیده» و فرمود که «عبادت، هفتاد جزء است، و افضل همه اجزاء، طلب حلال است» و در حدیثی دیگر وارد است که «عبادت، ده جزء است، نه جزء آن در طلب حلال است» و فرمود که «هر که از رنج دست خود بخورد چون برق خاطف از صراط بگذرد» «و هر که از رنج دست خود بخورد خدا به نظر رحمت به او نظر می کند، و هرگز او را عذاب نمی کند» «و هر که از رنج دست خود بخورد خدا درهای بهشت را بر روی او می گشاید، تا از هر دری که خواهد داخل بهشت شود» «و هر که از رنج دست خود بخورد روز قیامت در شمار پیغمبران خواهد بود، و اجر پیغمبران خواهد گرفت» «و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم هرگاه مردی را می دید و او را از او خوش می آمد می فرمود: آیا کسبی دارد؟ پس اگر می گفتند نه می فرمود از چشم من افتاد.
در حدیث آمده است که کعبه را هر روز لحظه ای است که در آن لحظه هر کس به کعبه بود، آمرزیده شود و نیز کسی که دلش مشتاق کعبه بوده و عذری مانع رفتنش شده است.
«نظیری» قاتلی دارد که آمرزیده میگردد سگان از کوی او گر بگذرانند استخوانش را
ناآمرزیده مرد آزرمان را به زندان مکن، گزیده و بزرگ مردم و هشیار مرد را بر بند زندانبان کن.
قال مجاهد: «نافِلَةً لَکَ» ای زیادة لک فی الدّرجات لانّه غفر لک ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر فما عملت من عمل سوی المکتوبة فهی نافلة لک من اجل انّه لا تعمل ذلک فی کفّارة الذّنوب و النّاس یعملون ما سوی المکتوبة لذنوبهم فی کفّارتها فلیست لهم نافلة و زیادة مجاهد گفت معنی آنست که بشب خیز و نماز کن و این نماز شب ترا زیادت درجاتست که گناهان تو گذشته و آینده همه آمرزیدهاند و ترا حاجت بکفّارت آن نیست، هر نماز و عمل که کنی بیرون از فرائض، آن همه ترا زیادتی است و این همه معنی خاصّه تر است و مردمان را نه که ایشان را حاجت بدانست کفّارت گناهان را، که پیوسته خطاها و زلّتها بر ایشان میرود، پس ایشان را نه نافله باشد و ترا نافله. اینست معنی قول مقاتل و یک قول از ابن عباس: «نافِلَةً لَکَ» ای خاصّة لک و کرامة و عطا لک، و یقال لولد الولد نافلة لانّه زیادة علی الولد.
«هرکه روز یا شب، صبگاهان یا شب هنگام این سوره را تلاوت نماید، از وسوسه های شیطان در امان خواهد بود و هر گناهی را که از امروز تا روز دوم مرتکب گردد،آمرزیده خواهد شد.»
روایت کنند از ابو عثمان نهدی گفتا شنیدم از عمر خطاب که بر منبر این آیت بر خواند آن گه گفت قال رسول اللَّه (ص): «سابقنا سابق و مقتصدنا ناج و ظالمنا مغفور له» فرمود: سابق پیشواست و مقتصد رسته و ظالم آمرزیده.
ابو العالیه گفت و ابن عیینة که این آیت متصل است بآیت پیش، یعنی إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ فاعلم انه لا ملجأ و لا مفزع عند قیامها الا اللَّه، چون رستاخیز آید یا محمد بدان که در آن احوال و اهوال رستاخیز، پناهی و درگاهی نیست که با وی گریزند مگر درگاه و پناه اللَّه آن خداوند که جز وی خداوند نیست. ثم قال: وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ، گناهان کبائر بر پیغامبران روا نیست، اما صغائر، روا باشد که بر ایشان رود که بشراند و بشر از صغائر خالی نباشد و صغائر مصطفی (ص) که در جاهلیت برو رفت یا بعد از نبوة، گذشته و آینده همه آمرزیده است که رب العالمین فرمود: لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ اما در این آیت، او را استغفار فرمود تا امت وی استغفار کنند و بر سنت وی در استغفار راست روند.
و فرمود که «از جمله تواضع و فروتنی آن است که به هر که ملاقات کنی بر او سلام نمائی» و از حضرت امام صادق علیه السلام مروی است که «با یکدیگر مصافحه کنید که مصافحه کینه را از دلها می برد» و فرمود که «مصافحه کردن با مومن، افضل است از مصافحه کردن با ملائکه» و نیز مروی است که «چون دو مومن با یکدیگر ملاقات کنند و مصافحه نمایند، خدای تعالی دست خود را در میان دستهای ایشان داخل می کند، و با آنکه محبت به برادر مومن خود بیشتر دارد مصافحه می کند» و حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «چون یکی از شما برادر خود را ملاقات نماید، بر او سلام کند و با او مصافحه کند» و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که «چون دو مومن با یکدیگر معانقه کنند، و دست در گردن یکدیگر نمایند رحمت الهی ایشان را فرو می گیرد و چون همدیگر را در آغوش کشند، و از آن، غیر از رضای خدا نخواهند، و منظورشان غرضی از اغراض دنیویه نباشد، از جانب رب العزه به ایشان خطاب رسد که گناهان شما آمرزیده شد، عمل را از سرگیرید» و به این سبب است که امر به مهمانی کردن، و عیادت مریض، و تشییع جنازه، و تعزیت اهل معصیت، و امثال اینها شده .
و اما آنچه دلالت می کند بر آنچه گفتیم، که رجاء و امیدواری به رحمت و مغفرت باید بعد از طاعت و عبادت باشد، و بدون آن غرور و حماقت است از آیات و اخبار بی حد و نهایت است چنانکه حق سبحانه می فرماید: «ان الذین آمنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمة الله» یعنی «به درستی که کسانی که ایمان آوردند و به جهت متابعت رسول، ترک اوطان خود را نمودند و در راه خدا با کفار و نفس اماره جهاد کردند، ایشان اند که امیدوار به رحمت پروردگارند» و در مقام مذمت طایفه ای می فرماید: «فخلف من بعدهم خلف ورثوا الکتاب یاخذون عرض هذا الادنی و یقولون سیغفر لنا» خلاصه معنی اینکه از عقب گذشتگان، طایفه ای آمدند که کتاب خدا از رفتگان به ایشان رسید، و ایشان گرفتار متاع دنیوی گشتند، و آنها را فرا گرفتند و می گویند که زود باشد که ما آمرزیده شویم و از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «احمق کسی است متابعت هوا و هوس نفسانی را کند، و آرزو از خدا داشته باشد» و شخصی به خدمت امام جعفر صادق علیه السلام عرض کرد «قومی هستند که گناه می کنند و می گویند ما امید به خدا داریم و همیشه چنین اند تا مرگ ایشان برسد حضرت فرمودند که ایشان کسانی هستند که به آرزو می گذارنند و دروغ می گویند، رجا و امید ندارند و به درستی که کسی که امید به چیزی داشته باشد در صدد طلب آن برمی آید و کسی که از چیزی بترسد از آن می گریزد» و شخصی به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد که «قومی از دوستان تو معصیت می کنند و می گویند ما امیدواریم حضرت فرمود دروغ می گویند، دوستان ما نیستند اینها قومی هستند که امانی و آمال، ایشان را مضطرب کرده است کسی که امید به چیزی داشته باشد عمل از برای آن می کند» و باز از آن حضرت مروی است که «مومن، مومن نیست تا خوف و امید داشته باشد و خوف و امید نمی دارد مگر در وقتی که عمل کند از برای آنچه می ترسد و به آن امید دارد».
در ۲۶ جون ۲۰۰۶ میلادی، پاپ بندیکت شانزدهم حکم فضیلتهای قهرمانانه را امضا کرد و از این رو رزمینی را «بزرگوار»[س] اعلام کرد. در ۳ جون ۲۰۰۷ میلادی، پاپ بندیکت شانزدهم اجازه صدور حکمی مبنی بر تقدیر رزمینی را صادر کرد. در ۱۸ نومبر ۲۰۰۷ میلادی او در نووارا، ایتالیا، آمرزیده خوانده شد.
و بدان که از عجب آفتها تولد کند. یکی کبر بود که خود را از دیگران بهتر داند و دیگر آن که گناهان خود را با یاد نیاورد و آنچه با یاد آورد به تدارک آن مشغول نشود و پندارد که خود آمرزیده است و اندر عبادت شکرگوی نباشد و پندارد که خود از آن بی نیاز است. و آفت عبادت خود بنداند و طلب نکند و پندارد که خود بی آفت است و هراس از دل وی بشود و از مکر حق تعالی ایمن بود و خویشتن را به نزد حق تعالی محلی شناسد به عبادتی که آن خود نعمت حق تعالی است بر وی و بر خویشتن ثنا گوید و تزکیت کند. چون به علم خویش معجب بود از کسی سوال نکند و اگر با وی به خلاف رای وی چیزی گویند نشنود و ناقص ماند و نصیحت کس نشنود.