آن دیگری
معنی کلمه آن دیگری در دانشنامه عمومی

آن دیگری

معنی کلمه آن دیگری در دانشنامه عمومی

اندی گری (بازیکن فوتبال زاده ۱۹۵۵). اندی گری ( انگلیسی: Andy Gray؛ زادهٔ ۳۰ نوامبر ۱۹۵۵ ) بازیکن فوتبال بازنشسته در پست مهاجم اهل اسکاتلند است.
از باشگاه هایی که در آن بازی کرده است می توان به باشگاه فوتبال چلتنهام تاون، باشگاه فوتبال نوتس کانتی، باشگاه فوتبال داندی یونایتد، باشگاه فوتبال ولورهمپتون واندررز، باشگاه فوتبال رنجرز، باشگاه فوتبال استون ویلا، و باشگاه فوتبال وست برومویچ آلبیون، باشگاه فوتبال اورتون اشاره کرد.
وی در تیم ملی فوتبال اسکاتلند بازی کرده است.
اندی گری (بازیکن فوتبال زاده ۱۹۷۷). اندی گری ( انگلیسی: Andy Gray؛ زادهٔ ۱۵ نوامبر ۱۹۷۷ ) بازیکن فوتبال اهل بریتانیا است.
از باشگاه هایی که در آن بازی کرده است می توان به ناتینگهام فارست، چارلتون اتلتیک، لیدز یونایتد، پرستون نورث اند، اولدهام اتلتیک، بارنزلی و بری اشاره کرد.
وی همچنین در تیم ملی فوتبال اسکاتلند بازی کرده است.

معنی کلمه آن دیگری در ویکی واژه

آن‌دیگری
آن دیگر.

جملاتی از کاربرد کلمه آن دیگری

چهارم: ترسیدن از بازماندن از مقصود و مطلوب خود است و این مخصوص دو نفری است که هر دو یک چیز را طالب باشند، مثل اینکه دو نفر قصد ایالت و حکومت یک شهری را داشته باشند، که این سبب حسد هر یک بر دیگری می شود، اگرچه عداوتی میان آن دو نفر نباشد پس هر یک از اینها می خواهد که نعمتهای آن دیگری زایل شود تا اسباب تحصیل آن مطلب را نداشته باشد، و از آن عاجز گردد، تا شاید به این وسیله آن مطلب از برای او حاصل شود.
گروهی از مردمان به دو خدا باور هم دارند که بسان دو بنایان یکی آفریدگار نیکی‌ها و دیگری پردازندهٔ چیزهای یاوه و بی‌سود است. و اما گروهی دیگر توانِ نیک را خدا و آن دیگری را دیو دانند. زرتشت مغ که گویند پنج هزار سال پیش از جنگ تروا می‌زیست. او یکی از این دو بن را هرمزد و دیگری را اهریمن نامید و نیز نشان داد که هرمزد روشنی را ماند بیش از هرچیز که به دریافت حواس درآید و حال آنکه اهریمن به تاریکی و نادانی ماننده‌است و میانجی بین آندو مهر است و از این روست که ایرانیان او را مهرِ میانجی خوانند.
شاهد حال یکی حالی و آن دیگری آتش بی دود غیرت گشته پیش باب زن
کدام دو خواهرند که یکی دیگری را به دنیا می‌آورَد و سپس آن دیگری اولی را؟
از نویسنده‌ای عرب به نام عبدالمسیح بن اسحاق الکندی که مسیحی و معاصر مامون بود و کتابی به نام رسالهٔ کندی در نقد قرآن و رد اصالت آن باقی مانده‌است. او در کتابش فهرستی بلند بالا از کسانی که در جمع‌آوری قرآن دست داشتند ذکر کرده و در پایان می‌نویسد «ولی شما می‌دانید این حجاج بن یوسف بود که مصحف‌ها را گردآوری کرد و مطالب بسیاری از آنان حذف کرد.» او به داستانی دربارهٔ جمع‌آوری قرآن توسط ابوبکر اشاره می‌کند اما سپس می‌گوید پیروان علی آن را نپذیرفتند و به قرآن علی مؤمن ماندند. کندی می‌گوید نسخه‌های مستقل قرآن دیگری هم بودند که پیروان بسیار داشتند و عثمان از مقبولیتشان اندیشناک بود.
به دم بخشید زآن دیگری کرد دگر ره بر زبان نامش نیاورد
حسن صباح، در محضر سلطان، به تقسیم او ایراد کرد و گفت: « تو مال سلطان را به غیر مستحقش داده‌ای. چه در این تقسیم به صاحب شش شتر جور کرده‌ای زیرا حق وی هشتصد دینار بود. و حق آن دیگری دویست دینار. »
به چیزی که آن دیگری راست، دست نباید کشیدن چو بیهوش و مست
و شاید هم مراد از «امر بین الأمرین»، قدرت و اختیاری باشد که متوسط و بسته به قدرت و اختیار غیر است، زیرا که انسان اگر چه مختار باشد اما اختیار او از دیگری است و آن دیگری قادر بر سلب اختیارش در عین اختیار هست و شکی نیست که چنین اختیاری اگرچه از بی اختیاری بالاتر است و لیکن از اختیار مطلق فروتر می باشد، و مرجع این وجه نیز به وجه دوم است.
آن یکی کف بر دل او می براند وز گلاب آن دیگری بر وی فشاند
مدت شهریاری هرمزد و اهریمن و زمان نابودی اهریمن: به گفتهٔ تئوپمپوس که در روایت پلوتارخ از آن یاد شده هر یک از دو بن به نوبت سه هزار سال فرمانروایی خواهند کرد و در طول سه هزار سال فرجامین هر کدام خواهد کوشید که آن دیگری را نابود کند. در سنت زروانی مدت زمان بین آفرینش و نابودی اهریمن نه هزار سال است و در منابع مزدیسنا دوازده هزار سال.
- افلاطون دوم گفت: ای پادشاه سخت کوش، آنچه گرد کردی خوارت کرد. و آنچه دوست داشتی از تو روی گرداند. گناهانشان با تو بماند و ثمره ی آن دیگری را رسید.
بزد بر سرین پسین گور نر که از پشت آن دیگری شد به در
اما شرط آن که از کسی دیگر حج کند به نیابت، آن بود که نخست حج فرض اسلام گذارده بود اگر پیش از آن دیگری نیت کند، از وی افتد نه از آنکس و پیشین حج اسلام بود، آنگاه قضا، نذر، آنگاه نیابت، و بر این ترتیب افتد، اگرچه نیت به خلاف این کند.