السنه

معنی کلمه السنه در لغت نامه دهخدا

( السنة ) السنة. [ اَ س ِ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِ لِسان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). و رجوع به غیاث اللغات شود.
- در افواه و السنه مردمان ؛ خبرهایی که در دهنهای مردمان است و از زبان آنان شنیده میشود. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه السنه در فرهنگ معین

(اَ س ِ نِ ) [ ع . السنة ] (اِ. ) جِ لسان ، زبان .

معنی کلمه السنه در فرهنگ عمید

= لسان

معنی کلمه السنه در فرهنگ فارسی

زبانها، جمع لسان
( اسم ) جمع لسان زبانها : السنه و افوه. یا السن. خارجه . زبانهای بیگانه.

معنی کلمه السنه در ویکی واژه

السنة
جِ لسان ؛ زبان.

جملاتی از کاربرد کلمه السنه

در امامزاده نیز قدیمی است و در قسمت بالایی آن آیه‌ای از قرآن به صورت برجسته نقر گردیده. محوطه‌ای که در ورودی بدان منتهی می‌شود و به وسیله درب دیگری از حرم جدا شده عبارت از طاقی است که دارای اشکال هندسی است و گچ‌بری‌های بسیار زیبایی از سقف آن فرو ریخته و قسمتی نیز زیر گچ کاری‌های بعدی پنهان مانده. در ضلع دست راست در دو لنگه‌ای خاتمکاری اتاقی است که آن هم از آثار دوران صفوی است. در وسط در نوشته شده (عمل استاد علی بمان نجار ۹۹۳) و دور تا دور قسمت بالایی چهارچوب با خط ثلث زیبایی اسامی دوازده امام کندهکاری شده. معجر چوبی از سه طرق منقش به کندهکاری‌های برجسته می‌باشد که به دستور شاه عباس بزرگ (۹۹۴–۱۰۳۸) تهیه شده. بر روی در معجر با خط ثلث نوشته شده (کتبه الفقیر بماند علی فی السنه الف و سبع)
امام الامه صدر السنه محی المله سیف الحق ریاست‌دار دین آباد عز الدین بوعمران
و سئل بعضهم عن خلق العارف فقال: رویة لاعلم و عین لاخبر و مشاهدة لا وصف، و کشف لا حجاب، ماهم و لهم لا بایهم بل هم بالحق یصرفهم بتصریف الحق لهم و کلامهم نطق الحق علی السنهم و نظر هم نظر الحق بابصارهم. ژکذالک قال النبی حاکیاً عن ربه عز و جل: فاذا احببت کنت له سمعاً و بصرا، الحدیث.
و بسی اتفاق افتاد که آن برگزیده خدا جامه خود را بیرون کرده بود که بشوید که بلال اذان نماز می گفت و حضرت جامه دیگر نداشت که بپوشد و به نماز بیرون رود و زهد زاهد علی الاطلاق، و سرور زاهدان آفاق علی بن ابی طالب علیه السلام از آن مشهورتر که محتاج بیان باشد در نزد دوست و دشمن به صحت پیوسته که آن حضرت هرگز از طعامی سیر نخوردی و اگر می خوردند منحصر بود به نمک یا سرکه و اگر از آن ترقی می نمودند قدری شیر می خوردند و آن حضرت را انبانی بود که ریزه های نان جو در آن بود و آن را میل می فرمود و گاه بود که شبانه روزی به یک کف از همان سبوس که به دهن می ریختند اکتفا می نمودند و پیوسته جامه درشت کهنه پوشیدی، که مشتمل بر پینه های بسیار می بود و گاهی جامه خود را به لیف خرما پینه می نمود و گاهی به پاره پوستی کهنه و مکرر می فرمود که علی را با زینت دنیا چه کار است و چگونه خود را راضی کنم به لذتی که فانی است، و نعمتی که غیر باقی است؟ و همچنین زهد ائمه راشدین و اکابر صحابه و تابعین و غیر ایشان از بزرگان دین و علماء صالحین در کتب احادیث و تواریخ مسطور است، و در السنه و افواه مذکور حتی اینکه بعضی از ایشان بوده اند که پنجاه سال یا شصت سال که مدت حیات ایشان بوده جامه خواب نیفکندند و دیگی از برای ایشان بر سر آتش ننهادند و فرش بر روی زمین نیفکندند و اهل خانه خود را به ساختن طعامی امر نکردند بلکه شبها را بر پا ایستادند و رخسارهای خود را بر زمین فرش کردند، آب دیده هایشان بر رخسارشان جاری و با پروردگارشان در مناجات و زاری بودند.
تا السنه جهل ز علم تو بریدند در مدح تو بگشوده شد افواه ولایت
ابوعبدالله شافعی از فرماندهان عملیات‌های تروریستی در عراق و رهبر سازمان انصار السنه طی سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ بود. وی از سال ۲۰۱۰ و پس از دستیگیری در زندان به سرمی برد.
و باید که شعر او بدان درجه رسیده باشد که در صحیفهٔ روزگار مسطور باشد و بر السنهٔ احرار مقروء، بر سفائن بنویسد و در مدائن بخوانند که حظ اوفر و قسم افضل از شعر بقاء اسم است و تا مسطور و مقروء نباشد این معنی به حاصل نیاید و چون شعر بدین درجه نباشد تأثیر او را اثر نبود و پیش از خداوند خود بمیرد و چون او را در بقاء خویش اثری نیست در بقاء اسم دیگری چه اثر باشد.
اسم شریفش میرزا محمد. اصلش از کوزه کنان مِنْمحال آذربایجان است. اما در اصفهان توطن دارد. از افاضل و اماجد زمان است. به خدمت مشایخ عهد رسیده، غالباً طریقهٔ انیقهٔ سلسلهٔ علیهٔ ذهبیه را گزیده. ارباب حال و اصحاب کمال را به خدمتش رجوع است و همداستانی. مردم به جلالت قدرش به حد شیوع است. در اخلاق محموده و اوصاف ستوده مشهور و در السنه و افواه مذکور است. از سرکار دیوان حضرت صاحبقران مرسوم جوی و آن دارای معدلت نشان را مدحت گوی. اشعار بسیار دارد و طریقهٔ مثنوی گویی می‌سپارد. صاحب تألیف و تصنیف و محبوب وضیع و شریف است و فقیر هنوز به شرف صحبت آن جناب کامیاب نگردیده و اطوار واشعارش را به واسطه شنیده. این چند بیت از اوست:
چون زن در جمال مشهور بود و در افواه و السنه مذکور، عاشقان جمال او و طالبان وصال او بسیار گشتند و هر یک به قدر مکنت و حسب استطاعت به دولت وصال و سعادت جمال او تقربی نمودند و گفتند:
یو. کلام خدا قدیم است، اما کلام نفسی نه کلام لفظی. (توجیه نظر اهل السنه)
ابوالفضل برقعی به گواهی نوه‌اش، از شیعه کاملاً جدا شده بود و به اهل سنت بسیار نزدیک شده بود تا حدی که کتاب المنتقی مختصر منهاج السنه ابن تیمیه را به فارسی ترجمه کرد.
الشباب (عربی: الشباب)، انصار السنه (عربی: أنصار السنة) یا اهل السنه و الجماعه، یک گروه ستیزه‌جوی اسلام‌گرا، فعال در استان کابو دلگادو، موزامبیک است. از اکتبر ۲۰۱۷، این گروه، به دنبال تضعیف دولت سکولار جبهه آزادی‌بخش موزامبیک و ایجاد یک حکومت اسلامی، شورشی را در منطقه به راه انداخته است و گه‌گاه، مناطقی را از دولت تصرف کرده و به ارتکاب جنایت‌هایی علیه غیرنظامیان، متهم شده است.
فرع بیش از اصل می بندد رسوم افزون ز جمع مالیات سال آتی خواهد از هذی السنه
بین او و ابوحنیفه مناظرات شد، از جمله در فضایل علی بن ابیطالب مناظره کردند، آن مناظره را ابن حجر عسقلانی در «لسان المیزان» نقل کرده و ابن تیمیه نیز در «منهاج السنه النبویه» ذکر کرده‌است.
از این رو در آغاز امر، یعنی تا حدود اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم، یک مکتب کلامی معارض به معتزله - آن گونه که بعدها پیدا شد - وجود نداشت. تمام مخالفت‌ها با این نام صورت می‌گرفت که افکار معتزله ضد ظواهر حدیث و سنت است. رؤسای اهل حدیث مانند مالک بن انس و احمد بن حنبل اساساً بحث و چون و چرا و استدلال را در مسائل ایمانی حرام می‌شمردند. پس نه تنها اهل السنه یک مکتب کلامی در مقابل معتزله نداشتند، بلکه منکر کلام و تکلم بودند.
در ابتدا وی به عبادتگاه تامکروت ملتزم بود و لیکن بعد از اینکه به مدارج علمی دست یافت و به کارهای علمی مشغول شد علیه تصوف شورید و در مغرب یک جنگ علیه تصوف با نوشتن یک کتاب به نام تعظیم المنه بنصره السنه اعلام کرد.
و هُوَ خواجه همام الدین محمد. از معارف شعراء و فضلاست و حکیمی با مرتبهٔ اعلی است. مراتب حکمیه را در خدمت جناب قدوة المحققین خواجه نصیر الدین طوسی تحصیل نموده و با مولانا قطب الدین علامهٔ شیرازی نسبت سببی داشته و با شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی ملاقات کرده. مطایبات لطیفه که میان ایشان دست داده مشهور است و در السنه و افواه، مذکور. در نسخهٔ اول آتشکده تخلص او را غلط همایی نوشته‌اند و همچنین غلط مانده است. وفاتش در سنهٔ ۷۱۳ اتفاق افتاده. این دو بیت از اوست:
هر کس مفصل ومجمل اختلاف السنه و الوان بداند بشناسد که این عجایب و غرایب که در ترکیب قالب انسانست در ترتیب هفت آسمان نیست.
بر اساس سنت یهودی روش هشانا (راس السنه، راس سال) یا روز به یاد آوردن (יום הזכרון، یوم هذیکارون) یا روز داوری (יום הדין یوم‌هدین). در این روز خداوند به عنوان پادشاه است و هر کسی را بر اساس اعمالش مورد قضاوت قرار می‌دهد و برای او در سال بعد تصمیم می‌گیرد. این عید با یک میصوت خاص مرتبط است که دمیدن شوفار (شیپور) می‌باشد.
ماتریدی دارای چندین تألیف است از جمله: تأویلات اهل السنه مشهور به تفسیر ماتریدی، الاصول، العقیده، کتاب التوحید، مآخذ الشرائع فی االصول (۳۳۳ ه‍.ق) و کتاب المقامات.