برگشته. [ ب َ گ َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) برگردیده. مراجعت نموده. ( ناظم الاطباء ). بازگشته : منم منم بلبل سرگشته از کوه و کمر برگشته.؟التفات ؛ برگشته نگریستن. ( از منتهی الارب ). || پشت کرده. منصرف. روی گردان شده : ای امت برگشته ز اولاد پیمبر اولاد پیمبر حکم روز قضااند.ناصرخسرو.ملک چون بیدلان سرگشته میشد ز تاج و تخت خود برگشته میشد.نظامی.شهنشه بخت را سرگشته می دید رعیت را ز خود برگشته می دید.نظامی.- بخت برگشته ؛ نگون بخت : شنید این سخن بخت برگشته دیو بزاری برآورد بانگ و غریو.سعدی.چنین گفت درویش صاحب نفس ندیدم چنین بخت برگشته کس.سعدی.که آن بخت برگشته خود در بلاست.سعدی ( گلستان ).- بخت ِ برگشته به راه آمدن ؛ سر آمدن بدبختی. به پایان آمدن تیره بختی. سپری گشتن تیره بختی : وز ایشان بخواهم فراوان سپاه مگر بخت برگشته آید براه.فردوسی.- بخت برگشته دیدن ؛ خود را بیچاره و بدبخت دیدن : جهاندار چون بخت برگشته دید دلیران توران همه کشته دید.فردوسی.- برگشته اختر ؛ بدبخت. ( ناظم الاطباء ). بدطالع و بداختر. ( آنندراج ) : گنهکار برگشته اختر ز دور چو پروانه حیران در ایشان بنور.سعدی.- برگشته ایام ؛ مدبر و بدبخت. ( آنندراج ): یکی گربه در خانه زال بود که برگشته ایام و بدحال بود.سعدی.چون کند عرض نیاز از وی بگردان روی خود این سزای باقر برگشته ایام است و بس.باقر کاشی ( از آنندراج ).- برگشته بخت ؛ مدبر و بدبخت. ( آنندراج ). شقی : نخواهد فرنگیس برگشته بخت نه اورنگ شاهی نه تاج و نه تخت.فردوسی.نه چون من بود خوار و برگشته بخت به دوزخ فرستاده ناکام رخت.فردوسی.بدو گفت کای پیربرگشته بخت چرا سیر گشتی تو از تاج و تخت ؟فردوسی.چو بشنید رستم برآشفت سخت بدو گفت کای ترک برگشته بخت.فردوسی.بدو گفت کای ترک برگشته بخت سر پیر جادو ببین بر درخت.فردوسی.نه تنها منت گفتم ای شهریار
معنی کلمه برگشته در فرهنگ معین
( ~. گَ تِ ) (ص مف . ) نابود شده ، زیر و زبر شده .
معنی کلمه برگشته در فرهنگ عمید
۱. برگردیده. ۲. سرنگون.
معنی کلمه برگشته در فرهنگ فارسی
برگردیده مراجعت نموده .
معنی کلمه برگشته در فرهنگستان زبان و ادب
{retroflex} [زبان شناسی] ویژگی آوایی که در تولید آن نوک زبان در پشت برآمدگی لثه قرار می گیرد و به سمت سخت کام بر می گردد
معنی کلمه برگشته در ویکی واژه
نابود شده، زیر و زبر شده.
جملاتی از کاربرد کلمه برگشته
"اسکی یا زیرکفش نروژیها و لایونیها عبارت است از تختههای سبکی که طول آنها گاهی به دو متر میرسد ولی عرض آنها از پهنای پنجه پا تجاوز نمیکند. نوک آنها برگشته و به انتهای تیزی ختم میشود. ضخامت تخته در وسط آن که محل قرار دادن پا بهشمار میآید، دو برابر سایر نقاط است. پا داخل کفشی کلفت و ضخیم قرار میگیرد که توسط بندهای چرمی محکمی در جایگاه خود به اسکی ثابت میشود.
اما در دو دههٔ پسین شماری از مردم تخار از کشورهای خارج برگشتهاند که علاقه به موسیقی شرقی و غربی دارند و از همین رو موسیقی مدرن تا حدی بر موسیقی محلی به ویژه در شهر تالقان اثر گذاشتهاست.[نیازمند منبع]
از پاریس برگشته نام فیلمی است به کارگردانی هنریک استپانیان که محصول سال ۱۳۳۸ میباشد.
گزنفون دربارهٔ کودکی کوروش بر این عقیدهاست که او پسر کمبوجیه و ماندان دختر شاه ماد است. گزنفون میگوید که کوروش از زمان تولد تا سن ۱۲ سالگی نزد پدر و مادر خویش در پارس زیسته و تربیت پارسی یافته و در سن ۱۲ سالگی برای چند سال به نزد پدر بزرگش یعنی شاه ماد رفته و در آنجا با روش زندگی و جنگ مادی آشنایی پیدا کردهاست. سپس به پارس برگشته و تربیت پارسی خود را به اتمام رساندهاست.
نه تنها منت گفتم ای شهریار که برگشته بختی و بد روزگار
بخندی کنون زانک اوکشته شد چنان دان که بخت تو برگشته شد
ز هرسوی بر پای شد جنگ سخت سکاها بدیدنده برگشته بخت
به قلب آنکه سالار بد کشته شد بداندیش را بخت برگشته شد
بدو گفت کای بخت برگشته مرد همین دم سرت را درآرم به گرد
الکس رایدر تصور میکرد بعد از نابودی نقشهٔ تشکیلات تروریستی عقرب کارش با آنها تمام شدهاست. اما او اشتباه میکرد. عقرب خطرناکتر از همیشه برگشته بود و…
از درم ای ماه درآ تا شود اخترِ برگشتهی من مستقیم
استفان از وزارت استعفا میدهد؛ و خانه را ترک میکند. او متوجه میشود که آنا که هیچکس را به جز پیتر نمیشناسد؛ مجدداً پیش او برگشته و فرزندی دارند.
«اهالی، که از من برگشته بودند، در دفعهٔ سوم جمع شدند که با دادرشیش جنگ کنند. در محلی از ارمنستان قلعهای است «اویما»[پانویس ۵] نام در آنجا جنگی کردند. اهورمزد یاری خود را به من اعطا کرد. به ارادهٔ اهورمزد قشون من برقشونی که از من برگشته بود شکست سختی داد.»
۳۱ اوت ۱۸۳۱ اما همراه خانوادهاش در ما بود که به چارلز داروین کمک کردند تا اعتراضها و نظر مخالف پدرش برگشته و به چارلز اجازه دهد به مسافرت طولانیمدت با کشتی در بیگل برود. در طی مسافرت با کشتی خواهران چارلز اخبار از جمله، مرگ فَنی خواهر اما در سن ۲۶ سالگی، را به او میرساندند.
چومی نی کس امروز برگشته بخت به من کار گردیده بسیار سخت
آنگ و دوستان جدیدش از معبد باد جنوبی بازدید میکنند، در آنجا با یک لمور بالدار روبرو میشوند که بعداً آنگ نام مومو برای آن انتخاب میکند. در آنجا است که آنگ متوجه میشود که ملت آتش مردم او را از بین بردند و از جملهٔ گیاتسو را از بین بردند که باعث میشود آنگ روح آواتار خود را احضار کند و ۳ ملت دیگر متوجه میشوند که آواتار برگشته است. پس از یکسری اتفاقات ناگوار، آنگ با روکو روبرو میشود که روکو به او میگوید باید قبل از آمدن ستارهٔ دنبالهدار در اواخر تابستان باید به هر ۴ عنصر مسلط شود و جنگ را خاتمه دهد.
طبق اطلاعاتی که (ویلسون گور)، مورخ کانادایی ارائه میدهد، نیروهای آذری مستقر در آقدام نیز اشتباهاً بر روی این بخت برگشتهها آتش گشودند. باید توجه داشت که این عملیات در منطقه وسیعی در هنگام شب صورت میگرفته و تشخیص افراد مسلح از غیرمسلح اساساً غیرممکن و امکان اشتباه از سوی هر دو طرف زیاد بود.
که از لشکر ویسه برگشته بود به خواری گرامیش را کشته بود
چو از میدان رزم و جیبش برگشته به فیروزی پی آیین بزم عیش زینتبخشی ایوان را
دید چو درمانده و سرگشته اش سوخت دل از اختر برگشته اش