آسمانبهزمین (گفتگو): آسمان به زمین رسیدن، واقعهای مهم، بزرگ، یا ناخوشایند روی دادن؛ تغییر نامطلوب در روال کار پیدا شدن. فکر نمیکنم اگر به ما سر بزنید، آسمان به زمین برسد.
جملاتی از کاربرد کلمه آسمان به زمین
کشیده بود مه از حسن سر به چرخ برین چو دید روی تو آمد ز آسمان به زمین
قدر نود و هفتمین سوره قرآن است. این سوره در مصحف عثمانی و دارای ۵ آیه است و بنا به مشهور در شهر مکه نازل شدهاست. دیدگاه سنتی مسلمانان این است که این سوره شب قدر را تعظیم نموده و نزول قرآن در شب قدر و نزول ملائکه و روح در آن را بیان میکند. اسلامشناسان نظرات و برداشتهای متفاوتی از این سوره دارند؛ از جمله اینکه منبع آن را یکی از اشعار افرایم سوری دربارهٔ تولد عیسی (یعنی پایین آمدن او از آسمان به زمین) میدانند.
تلفظ این کلمه کوتاه در برخی زبانهای دیگر ممکن است معانی گوناگونی داشته باشد: مثلا در زبان ایتالیایی این کلمه به معنای شاد و خوشبخت و در ترکی زیبا ماننده ماه و نیز گیاهی است که در کنار آب میروید و در ژاپنی دویدن بر روی زمین معنا میدهد در زبان آلمانی به معنای فرشتهای که از آسمان به زمین فرود آمده است.
مگر زهره از آسمان به زمین آمده است یا ماه از افلاک قصد خاک کرده است؟
هزاره، یک هزار سال فرمانروایی مسیح با مقدسین خویش در آسمان، حد فاصل اولین و دومین قیام است. در طی این زمان مردگان گناهکار داوری خواهند شد و زمین مطلقاً ویران خواهد بود و هیچ بشر زندهای در آن سکونت نخواهد داشت ولی توسط شیطان و فرشتگانش اشغال خواهد گردید. در خاتمه آن دوره مسیح با مقدسین خویش و شهر مقدس از آسمان به زمین نازل خواهند گردید. مردگان شریر آنگاه قیام خواهند کرد و همراه با شیطان و فرشتگانش شهر را محاصره خواهند نمود؛ ولی شعلههای آتش از سوی خدا آنان را خواهد بلعید و زمین را تطهیر خواهد نمود؛ و بدین ترتیب گیتی از گناه و گناهکار برای همیشه زدوده خواهد شد.
میرو و هیچ گونه باز مبین تا نیفتی از آسمان به زمین
چون بر زد آسمان به زمین روز کارزار گفتی زمین ز بیم ره آسمان گرفت
زهی رسیده به جایی (ز) سربلندی قدر که پشت دست نهاده است آسمان به زمین
مجلسی باشد آنکه خلد برین گویی آید ز آسمان به زمین
واژهٔ اَوَتار (به خط دوناگری:अवतार) به معنی «حلول [ــِــ رَبّالنوع]» در آیین هندو عبارت است از تجسد مادّی ناشی از هُبوط «ایزدان هندو» از آسمان به زمین است.
پیش تابوت مردة مسکین زد عمودی چو آسمان به زمین
چون هستی ذات حق معلوم شد و صفات وی و پاکی و تقدیس وی از چونی و چگونگی معلوم شد و تنزیه وی از اضافت با مکان معلوم شد و کلید همه معرفت نفس آدمی آمد، یک باب دیگر از معرفت ماند و آن معرفت پادشاهی راندن وی است در مملکت که چگونه است و بر چه وجه است و کار فرمودن وی ملایکه را و فرمانبرداری ملایکه وی را و راندن کارها بر دست ملایکه و فرستادن فرمان از آسمان به زمین و جنبانیدن آسمانها و ستارگان و در بستن کارهای اهل زمین به آسمانها و کلید ارزاق به آسمان حوالت کردن که این جمله چگونه است.
منظور از پایین آمدن در واقع فرود عیسی از آسمان به زمین است، نه قرآن. لالینگ، شومیکر و گیوم دی از این نظریه پشتیبانی میکنند و امیرمعزی نیز آن را قابل قبول مییابد. البته افرادی مثل کوپرز هم این سوره را با دو متن یهودی (کتاب خرد و عهد دوازده شهپدر) شبیه میدانند.
ای خوش آن شب که جبرئیل امین سویش آمد ز آسمان به زمین
و گفت: خدای را بر پشت زمین بندهٔ است که به شب تاریک خفته بود و لحاف در سر کشیده پس ستاره آسمان میبیند که در آسمان میگردد و ماه را همچنین و طاعت و معصیت همه خلایق میبیند که بآسمان میبرند و میبیند که روزی خلقان از آسمان به زمین میآید و ملایکه را میبیند که از آسمان به زمین و از زمین به آسمان میروند و خورشید را میبیند که در آسمان گذر میکند.