اختلال افسردگی

معنی کلمه اختلال افسردگی در فرهنگستان زبان و ادب

{depressive disorder} [روان شناسی] اختلال خُلقی که نشانۀ بارز آن غمگینی است

معنی کلمه اختلال افسردگی در ویکی واژه

اختلال خُلقی که نشانۀ بارز آن غمگینی است.

جملاتی از کاربرد کلمه اختلال افسردگی

افسردگی سایکوتیک هنگامی رخ می‌دهد که اختلال افسردگی عمده با علائم و نشانه‌های روان‌پریشی همراه باشد. با وجود اینکه تعریف افسردگی روان‌پریشانه در طول سال‌ها دستخوش تغییرات اساسی شده‌است، همچون دیگر طیف افسردگی، نوعی از اختلالات خلقی به‌شمار می‌رود.
افرادی که در پرسشنامه‌های مربوط به افسردگی نمرات بالاتری از عامل روان‌رنجوری می‌گیرند، بیشتر دچار افسردگی و اختلال افسردگی اساسی هستند. هم‌چنین افراد افسرده معمولاً درون‌گراتر از سایر افراد هستند.
براساس مطالعات، ۹۱ درصد از بیماران دچار حملهٔ پانیک، دست کم به یک اختلال روانی دیگر نیز دچارند. تقریباً یک‌سوم افراد مبتلا به هر دوی این اختلالات، پیش از شروع حملهٔ پانیک به اختلال افسردگی اساسی دچار بوده‌اند. حدود دوسوم آن‌ها نیز در حین یا پس از شروع افسردگی اساسی، ابتدا حملهٔ پانیک را تجربه کرده‌اند.
تصور می‌شود علت اختلالات اضطرابی ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. عوامل خطر شامل سابقه کودک آزاری، سابقه خانوادگی اختلالات روانی و فقر است. اختلالات اضطرابی اغلب با سایر اختلالات روانی، به ویژه اختلال افسردگی اساسی، اختلال شخصیت و اختلال در مصرف مواد رخ می‌دهد. برای تشخیص علائم معمولاً حداقل ۶ ماه باید وجود داشته باشد، بیشتر از آنچه انتظار می‌رود برای وضعیت باشد و عملکرد را کاهش دهد. سایر مشکلاتی که ممکن است منجر به علائم مشابه شود، پرکاری تیروئید است. بیماری قلبی؛ مصرف کافئین، الکل یا حشیش؛ و حذف برخی از داروهای خاص.
– اگر غیبت فردی که به او وابسته اند طولانی شود، بیمار در معرض خطر اختلال افسردگی قرار می گیرد.
افسرده‌خویی، بیشتر در آن‌هایی که دارای تاریخچه طولانی استرس یا ازدست‌دادن ناگهانی (یکی از بستگان) هستند، روی می‌دهد. بیشتر با اختلالات روان‌پزشکی دیگری همچون: سوء مصرف مواد، اختلالات شخصیتی و اختلال وسواسی اجباری، همراه هست. شروع آن، معمولاً در افراد بیست تا سی ساله است؛ هر چند، یک نوع زودآغازی، پیش از بیست و یک سالگی نیز وجود دارد و در میان بستگان درجه اول، با اختلال افسردگی اساسی، رواج بیشتری دارد.
افسردگی یکی از ویژگی‌های برخی از نشانگان روانی از جمله، اختلال افسردگی اساسی است؛ اما ممکن است که یک واکنش طبیعی به رویدادهای زندگی، مانند مرگ نزدیکان، اثرات بیماری‌های بدنی یا عوارض جانبی مصرف بعضی از داروها و درمان‌های پزشکی باشد، البته تا هنگامی که این حالت در یک مدت زمان طولانی، باقی نمانده باشد. یک تشخیص راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی، افسردگی را به شکل یک عادت — که فرد می‌تواند به عنوان بخشی از زندگی خود تجربه کند — متمایز می‌کند.
در حال حاضر، بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی، اختلال عاطفی فصلی، دیگر به عنوان یک اختلال ویژه، طبقه‌بندی نمی‌شود؛ بلکه اختلال شخصی که از این افسردگی، رنج می‌برد، به‌عنوان الگوی فصلی در اختلال افسردگی عمده — که در مواقع خاصی از سال روی می‌دهد و در باقی اوقات سال نرمال است — تشخیص داده می‌شود.
اختلال افسردگی، بیشتر در دهه چهارم عمر، شروع می‌شود؛ هرچند امکان شیوع آن در تمام سنین، حتی در جوانان ۲۰ تا ۳۰ سال نیز وجود دارد. افسردگی می‌تواند باعث عدم تمرکز و مسئولیت‌پذیری در زندگی شود؛ بنابراین، ممکن است که فرد افسرده، کنترل و تمایل خود را برای ادامه زندگی از دست بدهد. افسردگی، موجب لذت نبردن فرد از زندگی می‌شود. فرد افسرده به سمت بدبینی، ایراد گرفتن، نداشتن اعتماد به نفس، کاهش احساسات و قدرت تخیل، دچار می‌شود.
افراد افسرده هم می‌توانند احساس ناراحتی، اضطراب، پوچی، ناامیدی، درماندگی، بی‌ارزشی، شرمساری یا بی‌قراری داشته باشند. ممکن است آن‌ها اشتیاق خود در انجام فعالیت‌هایی که زمانی برایشان لذت‌بخش بوده از دست بدهند، نسبت به غذا بی‌میل و کم‌اشتها شوند، تمرکز خود را از دست بدهند، در به‌خاطر سپردن جزئیات و تصمیم‌گیری دچار مشکل شوند، در روابط خود به مشکل، برخورد کنند و به خودکشی فکر کرده، قصد آن را داشته باشند و حتی خودکشی کنند. اختلال افسردگی، ممکن است که باعث بی‌خوابی، خواب زیاد، احساس خستگی و کوفتگی، مشکلات گوارشی، یا کاهش انرژی بدن شود.