اتراک

معنی کلمه اتراک در لغت نامه دهخدا

اتراک. [ اَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ تُرک. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ). ج ِ ترکی. تُرک. ترکان : شیاطین اتراک از شیشه ضبط بیرون افتادند و اتراک را از تازیکان جدا کردند. ( جهانگشای جوینی ).
بأبی الذی لاتستطیع لعجبه
ردّالسلام و ان شککت فعج به
ظبی من الأتراک ما ترک الظئا
الحاظه من سلوة لمحبه.حفید ابی بکربن زهر.و صاحب غیاث اللغات بنقل از صراح اتراک را مجازاً بمعنی سپاهیان و خودهای آهنی آورده است.
اتراک. [ اِت ْ ت ِ ] ( ع مص ) گذاشتن. ترک کردن. بگذاشتن. ماندن. بماندن.

معنی کلمه اتراک در فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ ترک ، ترکان .

معنی کلمه اتراک در فرهنگ عمید

= ترک

معنی کلمه اتراک در فرهنگ فارسی

ترکان، جمع ترک
( اسم ) جمع : ترک ترکان .
ترک کردن

معنی کلمه اتراک در ویکی واژه

جِ ترک ؛ ترکان.

جملاتی از کاربرد کلمه اتراک

دارد از اتراک نشان تو کس یا تویی استاد درین کار و بس
قراخان بر وفق آداب اتراک برای تشخیص نام مثال احضار عام داده، محفل سور بیاراست و غلغل عیش بپا خاست:
یکی از اقمشه بیرام اندوز که نامش عید اتراکست امروز
ای مفخر عجم که ز هندی بلارکت اتراک چین گریزد و اعراب بادیه
بمیر و شاد بزی زانکه هر دو نیست بهم نشاط زنگی با تنگ چشمی اتراک
چون ترا میر عرب هست در آفاق پناه چند در شکوه دلا از ستم اتراکی
دیهیان هم ز رومی و اتراک کرده ازدرد او گریبان چاک
موی خشن، کز تن اتراک رست هم ز سه چیز است نشانی درست:
در تاریخ مغول نوشته اند که قاری صیرم شهری عظیم قدیم است که چهل دروازه داشته و از بدایت تا نهایت آن یک روزه راه بوده، در عهد قبلا قاآن تعلق به اولاد اوکتای یافته و مسکن الوس قایدو و قونچی گشته، اتراک مسلمان در آن جا مینشته اند و از نسل یارز، امیری جلیل و بزرگی برازنده که نام او در تواریخ مانده باشد نیست.
گویند از اهل عرفان و از اتراک کرمان بوده و در بلاد ایران سیاحت و مسافرت می‌نموده. از متأخرین است. تقی الدین اوحدی کازرونی صاحب تذکرهٔ کعبهٔ عرفان نوشته که او را ملاقات نمودم. متتبع احوال عرفا بوده و مسافرت می‌نمود. در سنهٔ ۱۰۱۷ مقتول گردید. این رباعی از ایشان است:
سهم فرهنگی ارمنستان در فرهنگ بیزانس تنها به همین زمینه هنر محدود نبوده بلکه به زمینه حقوق نیز گسترش یافته‌است. در واقع ارمنستان چندتن از بزرگ‌ترین حقوقدانان را به بیزانس داده‌است، همانها که در دوران سلطنت ژوستینین یکم، در حفظ و حراست ماتراک حقوق رم دخیل بودند و در قرون بعد به امپراتوری کمک کردن تا تشکیلات قضایی خود را بر حسب نیازمندیهایش روبراه کند.