آمروناهی امر کننده و نهی کننده. (مجاز): صاحب اختیار مطلق. در بسیاری از کارها آمر و ناهی ... است. «جمالزاده»
جملاتی از کاربرد کلمه آمر و ناهی
آمر و ناهی قوائد شرع ز ابتدا تا به انتهاست علی
بر تو کس نیست آمر و ناهی همه آن می کنی که می خواهی
همین نه شرع نبی راست آمر و ناهی که کارخانه حق را بود یگانه وکیل
کی چنین بودی آمر و ناهی که مرا زیردست میخواهی؟
به حکم عشق رو ره راکه جز عشق درین ره آمر و ناهی نباشد
هر کجا باشی آمر و ناهی نکشد کار جز به گمراهی
هفتم فرمود که «ولا تتبع الهوی» متابعت هوامکن که هر کس که متابعت هوا کند نتواند که کار بفرمان خدا کند در ممالک خویش و نتواند که آنچ کند برای خدای کند زیراک چون هوا بر شخص غالب شود متصرف و آمر و ناهی او هوا گردد و هوا همه خلاف خدای فرماید و هیچ چیز بضدیت آن حضرت پدید نتواند آمد. و دعوی خدایی نکرد الا هوا چنانک فرمود «افرأیت من اتخذ الهه هواه» اگر فرعون دعوی خدایی کرد بهوا کرد و اگر بنیاسرائیل گوساله پرستیدند بهوا پرستیدند واگر جمعی بتان را خدا گرفتند بهوا گرفتند. خواجه علیهالسلام میفرماید «ما عبد اله ابغض علیالله من الهوی» و بحقیقت هواست که خدای انگیزست چنانک گفت
بامر و نهی الهی چو نیک درنگری همیشه آمر و ناهی علیست جل جلال
مسعودی و در دادن اقطاع سعادت چون طالع مسعود تویی آمر و ناهی
چندان که دویدم بجز از دوست ندیدم جز دوست ندیدم به جهان آمر و ناهی