آریو برزن

معنی کلمه آریو برزن در فرهنگ فارسی

( آریو برزن ) یکی از سرداران بزرگ و دلیر ایران در زمان داریوش سوم هخامنشی ٠ وی در حمله اسکندر با یران مدافع در بند پارس بود ٠ و با ۲۵/٠٠٠ سپاهی آن معبر را اشغال کرده بود تا مانع ورود اسکندر بپارس گردد ٠ اسکندر هنگام عبور دچار شکست سختی شد بطوریکه مجبور گردید از معبر عقب نشیند ٠ ولی چوپانی قشون اسکندر را بپشت سر سپاهیان ایرانی راهنمائی کرد ٠ ساپاهیان اسکندر با اشکال بسیار بقله کوه رسیدند و بقراولان پارسی بر خوردند ٠ پارسیان بی درنگ اسلحه بر گرفته حمله بردند ٠ بعد که معلوم شد توسط یونانیان محصور شده اند نه راه پیش دارند و نه راه پس آریو برزن با۴٠ سوار و ۵٠٠٠ پیاده خود را بی پروا بسپاه مقدونی زد و عده بسیاراز دشمن را بکشت و تلفات بسیاری هم داد ولی موفق گردید که از میان سپاه مقدونی بگذرد و چون از محاصره بیرون جست خواست به کمک پایتخت شتابد و آن را قبل از رسیدن به مقدونیان اشغال کند ولی قشون اسکندر که از راه جلگه بپارس رفته بود مانع او شد ٠ درین هنگام وی به مخاطره ای سخت افتاد با این حال راضی نشد تسلیم گردد ٠ پس از جان گذشته خود را بصفوف مقدونی زد و چندان جنگید تا خود و همراهانش شرافتمندانه بخاک افتادند ٠

معنی کلمه آریو برزن در فرهنگ اسم ها

اسم: آریوبرزن (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: āriu barzan) (فارسی: آريوبَرزن) (انگلیسی: ariu barzan)
معنی: کنایه از قدرت و خشم ایرانی، نام یکی از سرداران بزرگ ایرانی، ( =آریوبرزین ) ( اَعلام ) نام سرداری از سرداران داریوش سوم در هنگام هجوم اسکندر مقدونی به ایران، که شرافتمندانه از جان خود و همراهانش گذشت و تا واپسین دم ایستادگی کرد، آتش ایرانی، نام یکی از سرداران بزرگ ایرانی زمان داریوش سوم پادشاه هخامنشی در نبرد با اسکندر مقدونی

معنی کلمه آریو برزن در دانشنامه آزاد فارسی

آریوبرزن (پسر ارتبازو). آریوبرزن (۲)
پسر اَرتَبازو و سردار نامدار پارسیِ داریوش هخامنشی سوم. آریوبرزن درپی سقوط شوش و پیشروی سپاه اسکندر مَقدونی به سوی پارسه، در دربند پارس با وی جنگید؛ اما شکست خورد.
آریوبرزن (فرماندار هخامنشی). آریوبرزن (۱)
از فرمانداران هخامنشی در غرب آسیای صغیر. در ۳۸۷پ م جانشین فَرنابازوس در ناحیۀ داسکیلیُون شد. آریوبرزن با کمک آتن و اسپارت، در ۳۶۷پ م با داتامه، ساتراپ کیلیکیه و کاپادوکیه علیه اردشیر دوم سر به شورش برداشت؛ اما ناگزیر به آتن پناهنده شد. او در ۳۶۴پ م همۀ ساتراپ های آسیای صغیر را برای شورش با خود هم داستان کرد. آریوبرزن سرانجام در ۳۶۰پ م به اسارت اردشیر دوم درآمد و به صلیب کشیده شد.

جملاتی از کاربرد کلمه آریو برزن

پس از اینکه اسکندر از معابر هیرکانیا گذشت وارد زادراکرات (ساری اسرم یا استراباد) شد در اینجا کراتر به او رسید. در این هنگام ارته باذ با سه پسر خود که نامشان سوفن و آریو برزن و ارسام بود نزد اسکندر آمد. فرادات فرمانده تپوری‌ها و نمایندگان یونانی‌های اجیر هم با اینها آمدند. اسکندر ارته باذ را به احترام پذیرفت و فرادات را فرمانده تپورها و والی تپورستان ابقا کرد.
پس از اینکه اسکندر از معابراسرم هیرکانیا گذشت وارد زادراکرات (ساری اسرم یا استراباد) شد در اینجا کراتر به او رسید. در این هنگام ارته باذ با سه پسر خود که نامشان سوفن و آریو برزن و ارسام بود نزد اسکندر آمد. فرادات فرمانده تپوری‌ها و نمایندگان یونانی‌های اجیر هم با اینها آمدند. اسکندر ارته باذ را به احترام پذیرفت و فرادات را فرمانده تپورها و والی تپورستان ابقا کرد.
تنگه آریو برزن منظره جالب توجهی داشته و در طول تاریخ تنها مسیر دسترسی به مرکز فارس از سوی جنوب بوده‌است و یادآور یکی از وقایع مهم تاریخ این سرزمین است. محققان با توجه به آثار بدست آمده از تجهیزات و سلاح‌های یونانی که در زیر انبوه سنگ و خاک مدفون بود و نیز گزارشات همراهان اسکندر از خط سیر او از جنوب بسوی پارس بر این باورند این تنگه همان تنگه‌ای است که آریوبرزن سردار ایرانی در آن راه را بر سپاهیان اسکندر مقدونی بست. پس از آن نیز توانست تلفات سنگینی را بر سپاهیان وی وارد نماید. بقایایی از جاده شاهی هخامنشیان نیز در نزدیکی این تنگه به دست آمده که تحقیقات پیرامون آن ادامه دارد.
آبشار تنگ تامرادی یک آبشار در استان کهگیلویه و بویراحمد است این آبشار در یک تنگه در ۵۰ کیلومتری غرب شهر یاسوج در مسیر جادهی سپیدار قرار دارد. جنگ آریو برزن با اسکندر مقدونی، به احتمال زیاد در همین تنگه اتفاق افتاده است، همچنین جنگ تنگه تامرادی که بین نیروهای شاهنشاهی و لر های بویراحمد اتفاق افتاده در همین منطقه بوده است.
پس از اینکه اسکندر از معابر هیرکانیا گذشت وارد زادراکرات (ساری یا استراباد) شد در اینجا کراتر به او رسید. در این هنگام ارته باذ با سه پسر خود که نامشان سوفن و آریو برزن و ارسام بود نزد اسکندر آمد. فرادات فرمانده تپورها و نمایندگان یونانی‌های اجیر هم با این‌ها آمدند. اسکندر ارته باذ را به احترام پذیرفت و فرادات را فرمانده تپورها و والی تپورستان ابقا کرد.