آشمال
معنی کلمه آشمال در فرهنگ معین
معنی کلمه آشمال در فرهنگ عمید
۲. [مجاز] چاپلوس، متملق، خوشامدگو.
معنی کلمه آشمال در فرهنگ فارسی
چاپلوس، متملق، وش آمدگو، آشمالی: تملق، چاپلوسی، چرب زبانی، خوش آمدگویی
شمال ساختن گوسفند را
معنی کلمه آشمال در ویکی واژه
مالنده آش، آهار بر پارچه و لباس.
جملاتی از کاربرد کلمه آشمال
بود در آشمالی آن کافر چون شله گرم تا دم آخر