تاباق

معنی کلمه تاباق در لغت نامه دهخدا

تاباق. ( اِ ) چوب دستی را گویند و آن چوب گنده ای است که بیشتر قلندران بر دست گیرند. ( آنندراج ) ( برهان ).

معنی کلمه تاباق در فرهنگ معین

(اِ. ) چوب دستی را گویند و آن چوب گنده ای است که بیشتر قلندران بر دست گیرند.

معنی کلمه تاباق در فرهنگ فارسی

( اسم ) چوب دستی را گویند و آن چوب گنده ایست که بیشتر قلندران بر دست گیرند. تاباک ( اسم ) ۱ - تپیدن واضطراب و بی قراری . ۲- تب داشتن .

معنی کلمه تاباق در ویکی واژه

چوب دستی را گویند و آن چوب گنده‌ای است که بیشتر قلندران بر دست گیرند.

جملاتی از کاربرد کلمه تاباق

ز هستی در تو تاباقیست جائی همان قدر از حقیقت بینوایی
عمرتاباقی‌ست وحشت‌گرد پیشاهنگ‌ماست آبله ننشاند از پاگردش ایام را