ابرساز
معنی کلمه ابرساز در دانشنامه عمومی
در نظر بود که از این ابرساز به روشی شبیه به صاعقه گیر استفاده شود: تمرکز آن بر روی مکانی در آسمان و قرار دادن آن در موادی که گمان می رود آرگون را جذب می کند - مانند بدنه آب - انرژی آرگون را به بیرون بکشد. جو، باعث تشکیل ابر و باران می شود. رایش ده ها آزمایش با ابرساز انجام داد و این تحقیق را «مهندسی آرگون کیهانی» نامید.
هیچ مورد تأییدشده ای از کارکرد یک ابرساز و ایجاد تغییر قابل توجه هوایی، مانند ایجاد باران، وجود نداشته است. آرگون درمانی به عنوان شبه علم دیده می شود.
ابرساز از مجموعه ای از لوله های فلزی توخالی موازی تشکیل شده است که در انتها به یک سری شیلنگ های فلزی انعطاف پذیر که قطری برابر یا کمی کوچک تر از لوله های موازی دارند، متصل می شوند. از طرف دیگر، بخش پشتی لوله ها به یک لوله با قطر بزرگ و شیلنگ فلزی انعطاف پذیر متصل می شوند. انتهای باز این شیلنگ ها در آب قرار می گیرد که رایش معتقد بود جذب کننده طبیعی آرگون است. لوله ها را می توان به سوی مناطقی از آسمان نشانه رفت تا انرژی را مانند صاعقه گیر به زمین بکشاند.
بقایای یکی از ابرسازهای رایش را می توان در رنجلی، مین در رصدخانه انرژی آرگون در موزه رایش پیدا کرد.
ابرساز ( کلودباستر ) ویلهلم رایش الهام بخش آهنگ 1985 " Cloudbusting " به خوانندگی، خواننده بریتانیایی کیت بوش بود. این آهنگ دستگیری و زندانی شدن رایش را از نگاه پسرش پیتر توصیف می کند که بعداً کتاب خاطرات A Book of Dreams ( 1973 ) را نوشت. برای این ویدیو ابر باستری که فقط شباهت ظاهری به دستگاه اصلی داشت، طراحی و ساخته شد. این ویدئو که بوش قصد داشت به جای یک موزیک ویدیوی سنتی یک فیلم داستانی کوتاه باشد، توسط تری گیلیام و کیت بوش طراحی و توسط جولیان دویل کارگردانی شد. در این ویدئو، دونالد ساترلند بازیگر نقش رایش و بوش در نقش پسرش پیتر حضور دارند.
برخی از معتقدان تئوری توطئه پس دمه، ابرهای پر از کریستال ها و براده های فلزی را ساخته اند که و در تلاش برای پاک سازی آن از شیمی تریل ها هستند.
معنی کلمه ابرساز در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ابرساز
کبیسهگیری گاهشماری جلالی در برابرسازی ماههای سال با حرکت واقعی خورشید در منطقهالبروج و نیز محاسبه سال و تطبیق سرآغاز آن با نقطه اعتدالی، در مقایسه با سایر گاهشماریهای خورشیدی، از جمله گاهشماری میلادی بهمراتب دقیقتر است. چراکه تقویم جلالی علاوه بر کبیسههای معمول چهارساله از کبیسه پنج ساله نیز بهره میبرد. دربارهٔ روش کبیسهگیری جلالی نظرهای متفاوتی وجود دارد و بیشتر عقیده بر این است که در آغاز امر روشی خاص اعمال نشده و سالهای کبیسه در آن مانند تقویم رسمی کنونی ایران ثابت نبوده و کبیسه کردن مطابق با نتایج رصد سالانه بودهاست.
ابرساز از مجموعهای از لولههای فلزی توخالی موازی تشکیل شدهاست که در انتها به یک سری شیلنگهای فلزی انعطافپذیر که قطری برابر یا کمی کوچکتر از لولههای موازی دارند، متصل میشوند. از طرف دیگر، بخش پشتی لولهها به یک لوله با قطر بزرگ و شیلنگ فلزی انعطافپذیر متصل میشوند. انتهای باز این شیلنگها در آب قرار میگیرد که رایش معتقد بود جذبکننده طبیعی آرگون است. لولهها را میتوان به سوی مناطقی از آسمان نشانه رفت تا انرژی را مانند صاعقهگیر به زمین بکشاند.
هیچ مورد تأییدشدهای از کارکرد یک ابرساز و ایجاد تغییر قابل توجه هوایی، مانند ایجاد باران، وجود نداشتهاست. آرگون درمانی به عنوان شبه علم دیده میشود.
در نظر بود که از این ابرساز به روشی شبیه به صاعقهگیر استفاده شود: تمرکز آن بر روی مکانی در آسمان و قرار دادن آن در موادی که گمان میرود آرگون را جذب میکند - مانند بدنه آب - انرژی آرگون را به بیرون بکشد. جو، باعث تشکیل ابر و باران میشود. رایش دهها آزمایش با ابرساز انجام داد و این تحقیق را «مهندسی آرگون کیهانی» نامید.
در طول قرن هجدهم و عصر روشنگری، پندارههای لیبرال در اروپا و آمریکای شمالی رواج یافتند. لیبرترینها از مکاتب گوناگون تحت تأثیر این پندارهها قرار داشتند. از نظر فیلسوف رادریک تی. لانگ لیبرترینها «دارای یک ریشهٔ مشترک یا حداقل تبار فکری همپوشان با لیبرالها هستند. آنها پیشینیان ایدئولوژیک خود را برابرسازان انگلیسی و دایرةالمعارفنویسان فرانسوی میدانند و علاقهٔ مشترکی به توماس جفرسون و توماس پین دارند».
زان دل ابرساز دریا کن التفاتی به جانب ما کن
بقایای یکی از ابرسازهای رایش را میتوان در رنجلی، مین در رصدخانه انرژی آرگون در موزه رایش پیدا کرد.
اگرچه ردپای عناصر لیبرترینیسم را میتوان در فیلسوف چین باستان لائوتسه و مفاهیم قانون اعلی در میان یونانیها و بنیاسرائیل یافت، پندارههای لیبرترین در انگلستان قرن ۱۷ و در نوشتههای برابرسازان و جان لاک شکل مدرن پیدا کرد. در میانهٔ همین قرن مخالفان قدرت سلطنتی (در مقابل نویسندگان وابسته به دربار) با عنوان «ویگها» یا «اپوزوسیون» یا «کونتری» شناخته میشدند.