تحویلدار
معنی کلمه تحویلدار در فرهنگ معین
معنی کلمه تحویلدار در فرهنگ عمید
۲. (بانکداری ) مٲمور دریافت و پرداخت پول در بانک ها و مؤسسات مالی.
معنی کلمه تحویلدار در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تحویلدار در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تحویلدار
در زمانهای بعد از فتحعلیشاه و در زمان شاهان دیگر، عنوان تحویلداری مزبور، به ادارهٔ صرف جیب مبارک، تغییر نام پیدا کرد.
وضعیت سلامت پورتر رو به بهبود گذاشت و او در سال ۱۸۸۴ به همراه ریچارد به شهر اوستین (مرکز ایالت تگزاس) سفر کرد و تصمیم گرفت همانجا در خانه خانواده هارلز که دوستان ریچارد بودند، بماند. پورتر ظرف چند سال، چند شغل متفاوت داشت. ابتدا به عنوان داروساز کار میکرد. سپس مشغول نقشهکشی شد. مدتی تحویلدار بانک بود و سپس به روزنامهنگاری روی آورد. او همچنین در کنار کار، به نویسندگی پرداخت.
تحویلدار صَرف جیب، عنوان یکی از مشاغل درباری در عهد قاجار و بخصوص در دوران پادشاهی فتحعلیشاه قاجار بود. تحویلدار صرف جیب کسی بود که مبالغی که به عناوین گوناگون به شاه داده میشد، تحویل میگرفت و این مبالغ را برای شاه نگهداری میکرد و در حقیقت صندوقدار شاه بود. در عین حال، هر زمان که شاه میخواست به کسی انعامی بدهد، به تحویلدار صرف جیب خود، حواله میداد و به او میگفت که فلان مقدار پول را به فلان یا بهمان پرداخت کند. تحویلدار صرف جیب هم موظف بود که مبلغ مورد نظر شاه را، فوراً و به صورت نقدی، به فرد بپردازد. بر این اساس، مبالغی که توسط تحویلدار صرف جیب پرداخت میشد، نقد بود و مانند سایر حوالجات، برای طرف و گیرندهٔ وجه، سرگردانی نداشت.
در همان سال پورتر در اولین بانک ملی شهر اوستین با همان مقدار حقوقی که در اداره ثبت املاک میگرفت، به عنوان تحویلدار و دفتردار شروع به کار کرد. این بانک به صورت غیررسمی کار میکرد و این امر مشکلاتی در موازنه حسابها برای پورتر پیش میآورد. او در سال ۱۸۹۴ متهم به اختلاس شد و شغل خود را از دست داد، اما محاکمه نشد.
ارایهٔ فهرست کاملی از شغلهای ابراهیمی، کار دشواری است. او خود در دو کتاب «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل» ضمن شرح وقایع زندگی، به فعالیتهای گوناگون خود نیز پرداختهاست. از جملهٔ شغلهای او بودهاست: کمک کارگری تعمیرگاه سیار در ترکمنصحرا، کارگری چاپخانه، حسابداری و تحویلداری بانک، صفحهبندی روزنامه و مجله و کارهای چاپ دیگر، میرزایی یک حجرهٔ فرش در بازار، مترجمی و ویراستاری، ایرانشناسی عملی و چاپ مقالههای ایرانشناختی، فیلمسازی مستند و سینمایی، مصور کردن کتابهای کودکان، مدیریت یک کتابفروشی، خطاطی، نقاشی و نقاشی روی روسری و لباس، تدریس در دانشگاهها و…
ذره در کنار چند تن دیگر، از جمله سعید نفیسی و اقبال آشتیانی و رشید یاسمی و …، از بنیانگذاران «جرگهٔ دانشوری» بود. این انجمن ادبی در دیماه ۱۲۹۵ آغاز به کار کرد و بنا داشت که «در همهٔ فنون ادب» کار کند. پس از چندی، محمدتقی بهار هم به این جمع پیوست. به پیشنهاد او اسم انجمن را به «دانشکده» تغییر دادند و مجلهای به همین نام و با مدیریت او منتشر میکردند که ذره هم در آن قلم میزد. علاوه بر این، ذره سمت تحویلداری انجمن را نیز بر عهده داشت.
قوی مایه ز عشرت روزگارش بود نوروز یک تحویلدارش
از جمله مشهورترین تحویلداران صرف جیب در عهد فتحعلیشاه، سهراب خان گرجی بود که به خاطر ماهیت شغل خویش، به سهراب خان نقدی نیز، شهرت داشت. وی در عین حال در همین دوران، رئیس کل گمرک یا به اصطلاح آن روزگار، صاحب جمع گمرک خانهها نیز بود.
علی بلوکباشی، هوشنگ پورکریم، محمود خلیقی، محمدحسین باجلان فرخی، مرتضی فرهادی، محمود روح الامینی، ناصر فکوهی، جلال الدین رفیعفر، حمیدرضا دالوند، محمد میرشکرایی، کامیل احمدی، امیلیا نرسیسیانس، مهرداد عربستانی، عباس تحویلدار، از جمله مردمشناسان متاخر در ایران میباشند که آثار مختلفی در حوزههای مردمشناسی، انسانشناسی، قومنگاری، قومنگاری تصویری مردمان ایران و آسیبهای اجتماعی رایج در جامعه ایرانی تولید و منتشر کردهاند.