ایلاء

معنی کلمه ایلاء در لغت نامه دهخدا

ایلاء. ( ع مص ) ( از «ول ی » ) نزدیک نمودن. ( منتهی الارب ). نزدیک گرداندن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). نزدیک کردن و نزدیک شدن.( آنندراج ). || دادن. ( منتهی الارب ) ( المصادر زوزنی ). || ولی کردن. || کاربر کسی انداختن. || وصیت کردن. || پشکناک شدن. ( منتهی الارب ). || سوگند خوردن. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 23 ). || اداء قسم بر ترک وطی زوجه. از برای تحقق ایلاء لازم است که علاقه ٔزوجیت نتیجه عقد دائم باشد، منظور اضرار بزوجه باشد، قسم بلفظ جل جلاله باشد، زوج بالغ و عاقل و رشید باشد. در صورت تحقق ایلاء زوجه حق دارد به حاکم مراجعه نماید. حاکم بعد از انقضاء چهار ماه زوج را اجبار به نزدیکی با زوجه میکند و یا طلاق میدهد. نزدیکی زوج با زوجه مستلزم وجوب کفاره است بر زوج. رجوع به کتاب شرایع و دکری و کشاف اصطلاحات الفنون شود. سوگند خوردن و باین معنی با همزه مقلوب است و ایلاء در فقه سوگند خوردن مرد است از زن که نزدیکی با او نکند و حکم این سوگند چنان است که این مرد را مدت چهار ماه فرصت است. اگر رجوع در این مدت به زن کرد و کفاره داد حق تعالی از سرتقصیر او درگذرد و زن بر او حلال شود و اگر در این مدت که قدرت بازگشت و رجوع داشت بزن رجوع نکرد پس عزم طلاق و قصد جدایی داشت و به انقضای مدت چهار ماه طلاق بائن افتاد و نکاح مرتفع شد و این مختار حنفیه است و شافعیه و مالکیه. و حنبلیه گویند که مرد را چهار ماه فرصت است و زن را نمیرسد که در این مدت مطالبه با شوهر کند و بعد گذشتن چهار ماه اگر مردکفاره سوگند داده بزن رجوع نمود، حق تعالی بکرم خود گناه او می بخشد و اگر رجوع نکرد زن او را پیش قاضی می برد تا شوی او رجوع میکند یا طلاق میدهد. حق تعالی این حکم را در سوره بقره چنین بیان کرده : للذین یؤلون من نسائهم تربص اربعة اشهر فان فاووا فان اﷲ غفور رحیم و ان عزموا الطلاق فان اﷲ سمیع علیم. ( قرآن 226/2 و 227 ). ( آنندراج ). هو الیمین علی ترک وطی المنکوحة مدة مثل : واﷲ لا اجامعک اربعة اشهر. ( تعریفات ).

معنی کلمه ایلاء در فرهنگ معین

[ ع . ] (مص م . )۱ - بر عهدة کسی قرار دادن . ۲ - وصیت کردن .

معنی کلمه ایلاء در دانشنامه آزاد فارسی

اصطلاحی در فقه. آن است که مردی با لفظ الله، سوگند یاد کند که بیش از چهار ماه، از نزدیکی با همسر دایمی خود بدون هیچ مصلحتی، به دلیلی مانند زیان رساندن به او، خودداری کند. در این مورد، بر مرد واجب است که سوگند خود را بشکند و با زن نزدیکی کند و کفّارۀ نقض سوگند را بپردازد. در غیر این صورت زن می تواند به حاکم رجوع کند. حاکم مرد را مجبور می کند که به نزدیکی با همسر خود اقدام کند والاّ چهار ماه به او مهلت می دهد و پس از آن در صورت اصرار مرد، با مضیقه ای که در غذا و نوشیدنی برای او در نظر می گیرد، او را وادار به ترک قسم می کند. در صورت بی نتیجه ماندن همۀ این کارها، حاکم، آن زن را طلاق می دهد. ایلاء در مورد همسری محقّق می شود که قبل از آن با او نزدیکی شده باشد. کفّارۀ ایلاء، همان کفّارۀ شکستن سوگند است. آیۀ ۲۲۶ سورۀ بقره دربارۀ ایلاء نازل شده است.

معنی کلمه ایلاء در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام است
سوگند شوهر بر ترک آمیزش با همسر دائمی خود.
ایلاء بر سوگند شوهر بر ترک آمیزش با همسر دائمی خود برای همیشه یا بیشتر از چهار ماه به قصد اضرار به او، اطلاق می شود و در فقه بابی مستقل است؛ هر چند از آن در باب های نکاح، یمین و کفارات نیز به مناسبت سخن رفته است.
پس از وقوع ایلاء چنانچه زن نزد حاکم شرع شکایت برد، حاکم نخست مرد را چهار ماه مهلت می دهد تا رجوع کند و بعد از آمیزش، کفاره دهد. به قول مشهور، این مدت - که مدت تربص نام دارد - از هنگام شکایت بردن زن نزد حاکم محاسبه می شود، نه از زمان ایلاء.
مدت تربص، حق شوهر است و زن در آن مدت، استحقاق درخواست رجوع ندارد.
پس از سپری شدن مدت یاد شده، چنانچه مرد رجوع نکرد، حاکم او را به طلاق یا رجوع وادار می کند و در صورت استنکاف، زندانی می شود و در خوردن و آشامیدن بر او سخت گرفته می شود تا یکی از آن دو کار را بپذیرد. رجوع شخص قادر بر آمیزش به دخول در فرج به مقدار ختنه گاه و رجوع ناتوان از آمیزش، به اظهار اراده بر انجام آمیزش است.
جمعی از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جلد 1، ص 748

معنی کلمه ایلاء در ویکی واژه

ایلا
بمیر، بمیرا، کنایه یا طعنه از موجودیت انسان بی‌خاصیت و بی‌هنر.
بر عهده کسی قرار دادن.
وصیت کردن.
(فقه): اصطلاحی در فقه اسلامی به معنای سوگند شوهر بر خودداری از همخوابگی با همسرش به منظور آزار دادن او.

جملاتی از کاربرد کلمه ایلاء

قوله تعالی: لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ الآیة... ایلاء از روی لغت مصدر الی است یقال آلی یولی ایلاء، فهو مول آلی و ایتلی و تألّی همه یکسانست «و لا یأتل اولوا الفضل» ازینست، و ألیة نام سوگندست قال الشاعر.
جمهور مفسران آن است که: اوس بن الصامت از اهل خویش وقتی کام خود طلب کرد، خوله سر باز زد و مراد وی بنداد. اوس مردی زود خشم بود، در وی نیز گفته‌اند که پاره‌ای خلل بود، اوس از سر آن خشم با وی گفت: «انت علیّ کظهر امّی» و این لفظ ظهار و ایلاء هر دو طلاق اهل جاهلیت بود، زنان خود را چنین طلاق دادندی.
وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ این آیت از دو وجه رد است بر اصحاب رأی که گفتند چون مدت ایلاء چهار ماه بسر آید زن از مرد جدا شود بیک طلاق، و حاجت بآن نیست که شوهر را بفیئه یا طلاق مطالبت کند. گوئیم اگر چنان بودی پس این عزم کردن بر طلاق معنی نداشتی، که وقوع طلاق خود حاصل بودی، و در آیت فائده نماندی. وجه دیگر آنست که گفت: فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ لفظ سماع اقتضاء مسموع کند، و مسموع لفظ طلاقست تا بزبان بنگوید مسموع نباشد.