ایلاء
معنی کلمه ایلاء در فرهنگ معین
معنی کلمه ایلاء در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه ایلاء در دانشنامه اسلامی
سوگند شوهر بر ترک آمیزش با همسر دائمی خود.
ایلاء بر سوگند شوهر بر ترک آمیزش با همسر دائمی خود برای همیشه یا بیشتر از چهار ماه به قصد اضرار به او، اطلاق می شود و در فقه بابی مستقل است؛ هر چند از آن در باب های نکاح، یمین و کفارات نیز به مناسبت سخن رفته است.
پس از وقوع ایلاء چنانچه زن نزد حاکم شرع شکایت برد، حاکم نخست مرد را چهار ماه مهلت می دهد تا رجوع کند و بعد از آمیزش، کفاره دهد. به قول مشهور، این مدت - که مدت تربص نام دارد - از هنگام شکایت بردن زن نزد حاکم محاسبه می شود، نه از زمان ایلاء.
مدت تربص، حق شوهر است و زن در آن مدت، استحقاق درخواست رجوع ندارد.
پس از سپری شدن مدت یاد شده، چنانچه مرد رجوع نکرد، حاکم او را به طلاق یا رجوع وادار می کند و در صورت استنکاف، زندانی می شود و در خوردن و آشامیدن بر او سخت گرفته می شود تا یکی از آن دو کار را بپذیرد. رجوع شخص قادر بر آمیزش به دخول در فرج به مقدار ختنه گاه و رجوع ناتوان از آمیزش، به اظهار اراده بر انجام آمیزش است.
جمعی از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جلد 1، ص 748
معنی کلمه ایلاء در ویکی واژه
بمیر، بمیرا، کنایه یا طعنه از موجودیت انسان بیخاصیت و بیهنر.
بر عهده کسی قرار دادن.
وصیت کردن.
(فقه): اصطلاحی در فقه اسلامی به معنای سوگند شوهر بر خودداری از همخوابگی با همسرش به منظور آزار دادن او.
جملاتی از کاربرد کلمه ایلاء
قوله تعالی: لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ الآیة... ایلاء از روی لغت مصدر الی است یقال آلی یولی ایلاء، فهو مول آلی و ایتلی و تألّی همه یکسانست «و لا یأتل اولوا الفضل» ازینست، و ألیة نام سوگندست قال الشاعر.
جمهور مفسران آن است که: اوس بن الصامت از اهل خویش وقتی کام خود طلب کرد، خوله سر باز زد و مراد وی بنداد. اوس مردی زود خشم بود، در وی نیز گفتهاند که پارهای خلل بود، اوس از سر آن خشم با وی گفت: «انت علیّ کظهر امّی» و این لفظ ظهار و ایلاء هر دو طلاق اهل جاهلیت بود، زنان خود را چنین طلاق دادندی.
وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ این آیت از دو وجه رد است بر اصحاب رأی که گفتند چون مدت ایلاء چهار ماه بسر آید زن از مرد جدا شود بیک طلاق، و حاجت بآن نیست که شوهر را بفیئه یا طلاق مطالبت کند. گوئیم اگر چنان بودی پس این عزم کردن بر طلاق معنی نداشتی، که وقوع طلاق خود حاصل بودی، و در آیت فائده نماندی. وجه دیگر آنست که گفت: فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ لفظ سماع اقتضاء مسموع کند، و مسموع لفظ طلاقست تا بزبان بنگوید مسموع نباشد.