امهار. [ اِ ] ( ع مص ) کابین کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). کاوین کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). کابین کردن زنی را. || مهر زن را دادن. ( از شرح قاموس ). || نکاح دادن زنی را با غیری بمهری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). خواستگاری کردن زن را از غیر بر مهری.( از شرح فارسی قاموس ). || مهریه گردانیدن ناقه را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || باکُرّه شدن اسب. ( تاج المصادر بیهقی ). بچه آوردن مادیان. ( از اقرب الموارد ).امهرت الفرس ؛ بچه آورد آن مادیان. ( ناظم الاطباء ). امهار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ مُهْر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). کره های اسب. ( از اقرب الموارد ). رجوع به مُهْر شود. || ج ِ مَهْر کابینها. ( از فرهنگ تازی بپارسی فروزانفر ) ( فرهنگ فارسی معین ). گویا از جمعهای ساختگی فارسی زبانان است. || ج ِ مُهْر. ( معرب شده ). ( یادداشت مؤلف ). غلط مشهور است ولی استعمال آن بسبب تداول عیبی ندارد. ( بیست مقاله قزوینی ص 72 - 73، از فرهنگ فارسی معین ). امهار. [ اَ ] ( اِخ ) ذات امهار؛ موضعی است در بادیه. ( از معجم البلدان ). امهار. [ اَ رَ ] ( اِخ ) یکی از ایالات کشور حبشه واقع در شمال دریاچه تسانا . مرکز آن شهر غندارات است که در سابق پایتخت حبشه بود. ( از لاروس ) ( از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به قاموس الاعلام ج 2 ص 1037 شود.
معنی کلمه امهار در فرهنگ معین
(اِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - کابین کردن . ۲ - نکاح دادن زنی را با غیری به مهر.
معنی کلمه امهار در فرهنگ عمید
کابین کردن، به زنی دادنِ دختر یا زنی در برابر مهر.
معنی کلمه امهار در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - کابین کردن . ۲ - نکاح دادن زنی را با غیری بمهر . یکی از ایالات کشور حبشه واقع در شمال دریاچه تسانا مرکز آن شهر غندارات است که در سابق پایتخت حبشه بود .
معنی کلمه امهار در ویکی واژه
کابین کردن. نکاح دادن زنی را با غیری به مهر.
جملاتی از کاربرد کلمه امهار
بر اساس سرشماری ملی مردم اتیوپی در سال ۱۹۹۴، قوم اورومو بزرگترین قوم اتیوپی است که ۳۲٫۱٪ جمعیت را بخود اختصاص دادهاست. امهارا ۳۰٫۲٪ و تیگرایی ۶٫۲٪ از جمعیت کل میباشند. اقوام نژادی دیگر عبارتند از: سومالیایی ۶٫۰٪، گوریج ۴٫۳٪، سیداما ۳٫۴٪، وولایتا ۲٪، عفار ۲٪، هادیا ۲٪، گامو ۱٪.
اتیوپی چهل و هشت زبان بومی دارد و رایجترین زبان خارجی در میان تحصیلکردگان این کشور زبان انگلیسی است. انگلیسی در دبیرستانها تدریس میشود و امهاری پیش از این زبان اصلی تدریس در دبستانها بود اما از سالها پیش زبانهای محلی همچون اورومیا و تیگرینیا این نقش را بر عهده گرفتهاند. اتیوپی، خط ویژه خود را دارد که گعز نامیده میشود.
آدیس آبابا (در زبان امهاری: አዲስ አበባ به معنی نوگُل) پایتخت و بزرگترین شهر اتیوپی است که ۳٫۳۸۴٫۵۸۹ نفر بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۷ جمعیت داشتهاست.
حکال حرب اندر حمله در وی بلرزد گر حکا سامهار است
در آدیس آبابا بیش از ۸۰ قوم با ۹۰ زبان گوناگون سکونت دارند و گروههایی از مسلمانان و مسیحیان در آن حضور دارند. بزرگترین گروههای قومی آدیس آبابا امهارا (۴۷٫۰٪)، اورومو (۱۹٫۵٪)، گوارگه (۱۶٫۳٪)، تیگرایی (۶٫۱۸٪)، سیلته (۲٫۹۴٪) و گامو (۱٫۶۸٪) و پرگویشورترین زبانهای مردم این شهر امهری (۷۱٫۰٪)، اورومو (۱۰٫۷٪)، گوارگه (۸٫۳۷٪)، تیگرینیا (۳٫۶۰٪)، سیلته (۱٫۸۲٪) و گامو (۱٫۰۳٪) هستند. بزرگترین دین مردم مسیحی ارتدکس اتیوپیایی با داشتن ۷۴٫۷٪ از جمعیت است، در حالی که ۱۶٫۲٪ از مردم مسلمان، ۷٫۷۷٪ پروتستان، و ۰٫۴۸٪ کاتولیک هستند.
مردم اتیوپی عمدتاً از نژاد دورگه سامی و سیاه هستند و به زبانهای متعددی مانند زبانهای امهاری، سودو، اینور، چها، تیگره، سیلته و هراری تکلم میکنند. عربی نیز در این کشور رایج است. بیش از شصت درصد از مردم اتیوپی مسیحی میباشند.
در بسیاری از مناطق اتیوپی زبانهای محلی مانند اورومو و تیگرینیا زبان مردم است. مردم امهارا نیز به زبان امهری صحبت میکنند. انگلیسی به عنوان زبان خارجی دوم صحبت شده و در تمام مدارس راهنمائی تدریس میگردد.
جمعیت اتیوپی بسیار متنوع است. زبان اکثر مردم از خانواده سامی یا کوشی است. نژادهای اورومو، امهارا و تیگرایی بیش از سه چهارم ترکیب جمعیت را تشکیل میدهند ولیکن بیش از ۸۰ گروه قومی مختلف در اتیوپی زندگی میکنند. جمعیت برخی از این گروهها از ۱۰۰۰۰ نفر تجاوز نمیکند.
بوسیله بکارگیری بامهارت دوربین عکاسی در ثابت کردن یک لحظه در جریان زمان، برسون برای ما گنجینهای از تصاویر باقی گذاشتهاست. ما از دیدگاه وی میتوانیم جهان را اندکی بهتر ببینیم و حقیقت و زیبایی را جایی که حدس نمیزنیم وجود داشته باشد، بیابیم.