امان دادن

معنی کلمه امان دادن در لغت نامه دهخدا

امان دادن. [ اَ دَ ]( مص مرکب ) مهلت دادن. فرصت و وقت دادن :
برآویخت قارن ابا بارمان
سوی چاره جستن ندادش امان.فردوسی.اگر نه از قبل شرم آن نگارستی
ز بوسه ندهمی او را بهیچ وقت امان.فرخی.حصار دیگر گلواره بد که شاه عجم
بکند از بن و یک ساعتش نداد امان.عنصری.ملک الموت او را امان نداد که پای از رکاب بدر آورد و همچنان یک پای در رکاب و یک پای بیرون آورده جان او قبض کرد. ( اسکندرنامه ، نسخه سعید نفیسی ).
هم آنجا امانش مده تا بچاشت
نشاید بلا بر دگر کس گماشت.سعدی.فریبنده را پای در پا منه
چو رفتی و دیدی امانش مده.سعدی.که چندان امانم ده از روزگار
که زین نحس ظالم برآید دمار.سعدی.گرش بر فریدون بدی تاختن
امانش ندادی به تیغ آختن.سعدی.زنهار نمی خواهم کز کشتن امانم ده
تاسیرترت بینم یک لحظه مدارایی.سعدی.گفتم روم بخواب و ببینم جمال دوست
حافظ ز آه و ناله امانم نمی دهد.حافظ. || زنهار دادن. کسی را در کنف حمایت خود گرفتن :
فلک را ندانم چه دارد گمان
که ندهد کسی را بجان خود امان.فردوسی.حجاج پیغام فرستاد سوی وی که از تو تا گرفتار شدن یک دو روز مانده است و دانم که بر امانی که من دهم بیرون نیایی. ( تاریخ بیهقی ). مردم زران... بگریخته بودند و اندک مایه مردم در آن کوشکها مانده امیر ایشان را امان داد تا جمله گریختگان بازآمدند. ( تاریخ بیهقی ).

معنی کلمه امان دادن در فرهنگ معین

(اَ. دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) مهلت دادن ، فرصت دادن .

معنی کلمه امان دادن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) زنهار دادن کسی را در کنف حمایت خود گرفتن .

معنی کلمه امان دادن در ویکی واژه

مهلت دادن، فرصت دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه امان دادن

دم آخر من ایمان را به‌تو خواهم سپرد از دل که کار تو‌ست مرا از غارت شیطان امان دادن
بر جهان وقت امان دادن و گستردن عدل هست یک حکم تو صد سلسلهٔ نوشر‌وان
امان دادند یک شب آن سه تن را که تا بینند هر یک خویشتن را
آقازمانی پس از وقوع انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، به سامان دادن نیروهای نظامی انقلابی پرداخت، که پس از چندی به شکل‌گیری اولین گردان‌های عملیاتی سپاه پاسداران منجر شد.
نباشد چاره‌ای درآرزویش غیر جان دادن که باشد عیب پیش غمزه‌اش رسم امان دادن
اقدام دیگر وی در این زمان سروسامان دادن به بودجه مملکت و کاستن از بودجه شاه، شاهزادگان و دربار بود و برای اولین بار بودجه کشور را مجلس تدوین کرد. به این ترتیب مجلس توانست گام بلندی در راه اصلاح بودجه بردارد.
کارفرمای قضا کاین برگ و سامان شغل اوست دایم اندر شغل سامان دادن کار تو باد
بهر قطع راه عقبی بال سامان دادن است سیم و زر را پیشتر از خویش راهی ساختن
شرط مهمانی غذای روح سامان دادن است اهل دل راهر که می خواهد که مهمانی کند
با پیروزی دعوت عباسی در سال ۱۳۲ ق. خالد نیز مانند دیگران توسط ابوسلمه خلّال برای سامان دادن به امور شهرها و نواحی مختلف به شوش، جندی‌شاپور و دیرقّنی فرستاده شد. خالد در طول سال‌های خدمتش به اصلاح دیوان‌ها پرداخت و به یکی از نزدیکان سفاح تبدیل شد؛ حتی در بعضی از منابع با اینکه منصب وزارت در آن زمان وجود نداشت، وی را جانشین ابوسلمه خلال، وزیر سفاح دانسته‌اند.
آن دو در سال ۱۸۱۷ جیمز فری را سامان دادند که از سنت چارلز، میزوری فرار و به آلتون، ایلینوی نقل مکان کرده بود. شهر آلتون را ایستون بنیان نهاده و نام آن را پس از تولد نخستین پسرش انتخاب کرده بود.
قطعاً بسیاری از عناصر عرفان نظری در اندیشه‌های عرفا و حکمای پیشین وجود دارد، اما بی شک ابن عربی و اتباع او بودند که به آن سامان دادند و اصول و ارکان و مسائل آن را به تفصیل تحقیق کردند و به تحریر در آوردند. دو اثر مهم ابن عربی، یعنی «فتوحات مکیه» و «فصوص‌الحکم» مهمترین متون عرفان نظری هستند.
اردشیر سوم پادشاهی بود که در اوضاعی ناآرام، در یک مملکت وسیع به پادشاهی رسید و از هیچ تلاشی برای سامان دادن به مملکت فروگذار نکرد، منابع یونانی و رومی قتل شماری از اعضای خانواده‌اش را به او نسبت می‌دهند و برخی مورخان نیز او را بسیار ستمکار و بی‌رحم دانسته‌اند و اگر نوشته‌های آنان را صحیح بدانیم باید گفت که کسی از میان شاهان هخامنشی حتی کمبوجیه به شدت عمل وی نبوده است. با این همه، اردشیر سوم پادشاهی توانا بود که می‌خواست شکوه و عظمت سابق شاهنشاهی هخامنشی را به آن بازگرداند و تا حد زیادی نیز در این کار موفق بود.
شکست اتسز منجر به شورش‌هایی، همانند اورشلیم در قلمرو او گردید، که به طرز وحشیانه ای سرکوب شد. در سال ۱۰۷۷ او وعده خود مبنی بر امان دادن به شورشیان را زیر پا گذاشت و پس از بازکردن دروازه‌ها، نیروهایش حدود ۳۰۰۰ نفر از آنان، از جمله کسانی که در مسجد الاقصی پناه گرفته بودند را را قتل‌عام کردند، و فقط به کسانی که در داخل قبه الصخره بودند را امان داد.
قضات محکمه دادند حکم قتلش را که رسم نیست به بیچارگان امان دادن
آنان خزانه‌های خویش را سامان دادند و حقوق سپاهیان را پرداخت کردند و اسامی ۳۰۰ سناتور و ۲۰۰۰ بازرگان را برای کشتن اعلام کردند و برای هریک ۲۵۰۰۰ درهم[نیازمند منبع] پاداش قرار دادند و خونبارترین حکومت هراس را در تاریخ روم برقرار کردند. نام سیسرون در صدر فهرست محکومان توسط آنتونیوس قرار داده شد. اکتاویوس واکنشی نشان نداد و سربازان آنتونیوس او را با وضع دردناکی کشتند و سرش را به دار کشیدند.
دوش هلاک مرا خواجه به فردا فکند چون روش خواجگی، بنده امان دادن است