الدنگ

معنی کلمه الدنگ در لغت نامه دهخدا

الدنگ. [ اَ دَ ] ( ص ) بلندبالا و نادان. احمق با قدی دراز. شخص دراز و سبک عقل. کلمه ایست تحقیر را بیشتر برای مرد بلندقد. || لوده و بی غیرت و بی کار و بار: با الدنگها راه مرو بیعار میشوی.

معنی کلمه الدنگ در فرهنگ معین

(اَ دَ ) (عا. ) (ص . ) ۱ - بی عار، ولگرد، بی غیرت . ۲ - بی کاره ، مفت خوار.

معنی کلمه الدنگ در فرهنگ عمید

۱. بی عار.
۲. لوده.
۳. بیکاره.
۴. مفت خور.
۵. ولگرد و بی سروپا.

معنی کلمه الدنگ در فرهنگ فارسی

بیعار، لوده، بیکاره، مفتخور، ولگردوبی سروپا
۱ - بیعار لوده بیغیرت . ۲ - بیکاره مفتخوار .

معنی کلمه الدنگ در ویکی واژه

(عامیانه)
بی عار، ولگرد، بی غیرت.
بی کاره، مفت خوار.
بی عار
ولگرد
بی غیرت
بی کاره
مفت خوار

جملاتی از کاربرد کلمه الدنگ

بنده و اجری خور روسند و بس از تمدن خواه تا الدنگشان
تریاکیان الدنگ سازند سنده را سنگ چون قافیه شود تنگ وسعت فُتد به مَدبر
به‌دنبال پنهان‌کاری شلیک موشک به هواپیمایی اوکراینی توسط سپاه، تظاهرات دی ۱۳۹۸ روی داد که شعارهای بیشتری از جمله «این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت»، «کشته ندادیم که سازش کنیم / رهبر قاتل رو ستایش کنیم»، «ننگ ما، ننگ ما، رهبر الدنگ ما» کنیم»، «مرگ بر خامنه‌ای» علیه خامنه‌ای گفته شد. به‌دنبال آن خامنه‌ای به‌عنوان فرماندهٔ کل قوا عذرخواهی نکرد و تنها به یک تسلیت کفایت کرد و از فرماندهان سپاه به‌خاطر «توضیح به مردم» تشکر کرد. وی معترضان به پنهان‌کاری دولت‌مردان و فرماندهان سپاه را فریب‌خوردهٔ رسانه‌های خارجی دانست.
گه عرق خوردم و گه بنگ زدم تا که تریاکی و الدنگ شدم
تدین کهنه الدنگ قلندر نموده نوحه جمهوری از بر
ببین آن کهنه الدنگ قلندر نموده نوحهٔ جمهوری از بر
همه بی‌فضل و فضیلت همه بی‌علم و سواد همه قلاش و بخوبر، همه الدنگ وشرور