آدم شدن

معنی کلمه آدم شدن در ویکی واژه

آدم‌شدن
(گفتگو): تربیت یافتن؛ دارای سواد، و اخلاق شدن، اعتبار و منزلت اجتماعی یافتن. خیال می‌کند با این چند کلاس درس خواندن، آدمی شده. «میرصادقی»

جملاتی از کاربرد کلمه آدم شدن

شیخنا! آدم شدن گیرم که مقدور تو نیست پر ضروری هن نکرده است اینقدرها خر شدن
با خوی دد و دیو بزفتی و ستبری زینسان که تناور شده آدم شدنی نیست
آمدیم، نبودید، رفتیم نمایشنامه‌ای نوشته محمد چرمشیر است. داستان نمایشنامه بازخوانی داستان پینوکیو و برداشتی متفاوت از آن قصه است. بر خلاف داستان پینوکیویی که می‌شناسیم شرط آدم شدن او پرهیز از دروغ گفتن و غلبه بر وسوسه‌هایش نیست، بلکه در این داستان پینوکیو برای رسیدن به دنیای انسان‌ها دست به هر کار پلیدی می‌زند و هیچ ترس و وحشتی از دروغ گفتن و زیر پا گذاشتن ارزش‌های انسانی ندارد.
بی تمیزی داشت ما را نازپرورد غنا آخر از آدم شدن محتاج آب و نان شدیم
با منکر عشق از صفت حسن چه گوئی؟ حیوان زبان بسته که آدم شدنی نیست
خلق ز اسب و استر ارآدم شدند اهل اصطبل افسر عالم شدند