رد راهنما

معنی کلمه رد راهنما در فرهنگستان زبان و ادب

{pilot trace} [ژئوفیزیک] رد لرزه ای که دیگر ردهای لرزه نسبت به آن تنظیم می شود

معنی کلمه رد راهنما در ویکی واژه

رد لرزه‏ای که دیگر ردهای لرزه نسبت به آن تنظیم می‏شود.

جملاتی از کاربرد کلمه رد راهنما

ساقی قدح می که درو هست صفائی به ز آن مطلب نزد خرد راهنمائی
فرهنگ و خرد راهنمای ملکان شد اما تو بفرهنگ و خرد راه نمائی
مر ترا چشم و گوش داد خدای راه بنمود مرد راهنمای
ای دل اگرت هست خرد راهنما در هر سوری که آیدت بیش نما