رادیکالیسم
معنی کلمه رادیکالیسم در فرهنگ عمید
معنی کلمه رادیکالیسم در دانشنامه آزاد فارسی
(یا: افراط گرایی؛ تندروی) نوعی موضع گیری سیاسی در جهت هواداری از ایجاد تغییرات بنیادی در نظم سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی موجود. بنیادستیزی معمولاً ریشه در ارزش های بنیادین دارد و هدف آن تغییر دادن قهری وضع موجود در جهت سازگار شدن با آن اصول است. رادیکال ها معمولاً هرگونه موضع گیری در جهت سازش با نظم موجود را کفر می دانند، و اصول اعتقادی آنان غالباً بر آموزه های فیلسوف یا رهبر سیاسی اقتدارگرا استوار است. رادیکالیسم دورۀ جدید ریشه در چالش با امتیازات طبقات حاکم دارد، خواه این گونه امتیازات بر ادعای حق خداوندی، اشرافیت موروثی، یا ثروت تحکیم یافته استوار باشد. افراط گرایی در قالب رشته ای طولانی از جنبش ها، از قیام های دهقانی قرن ۱۶ آلمان تا جنبش های کارگری افراط گرایانۀ اواخر قرن ۱۹، تجلی یافته است. واژۀ «رادیکالیسم» نخستین بار دربارۀ جنبشی به کار رفت که در اواخر قرن ۱۸ در انگلستان برای اجرای اصلاحات پارلمانی برپا شد. از این زمان به بعد در بریتانیا، رادیکال به تدریج مترادف لیبرال شد و به جای یکدیگر به کار رفتند. عناصر رادیکال انقلاب فرانسه ژاکوبن ها بودند که به آمیزه ای از جزمیت دوآتشه با آرزوهای تبشیری توده های تهیدست توسل می جستند (← ژاکوبن ها). در جریان انقلاب امریکا، تامس پین در نوشته های تند خود نهاد سلطنت را به ریشخند گرفت و بر حقوق همۀ مردم تأکید کرد. اگرچه افراط گرایی سنّتی عمدتاً جنبشی چپ گرایانه بوده، اما تمنیّات سودایی چپ ها سبب بروز شکل های مختلفی از افراط گرایی در جناح راست شده است. بر این اساس، در حالی که آموزه های افراط گرایان چپ بر مفاهیم برابری استوار بوده اند، افراط گرایان راست بر نخبه گرایی صحه گذاشته اند. مفهوم رادیکال در سال های اخیر تغییر کرده است، زیرا دیدگاه هایی افراطی پدید آمده که دیگر با سیاست های کمونیستی، سوسیالیستی یا لیبرال هم معنا پنداشته نمی شوند؛ مثل گرایش های گوناگون «چپ نوین» و «تندروهای جنسی».
معنی کلمه رادیکالیسم در ویکی واژه
تندروی.
جملاتی از کاربرد کلمه رادیکالیسم
اصول آنارشیست تحت تأثیر جنبشهای اجتماعی رادیکال معاصر چپ قرار گرفته. علاقه به جنبش آنارشیستی همراه با جنبش ضد جهانیسازی فزونی یافت؛ زیرا شبکههای اصلی فعال در این جنبش گرایش آنارشیستی داشتند. با گسترش جنبش رادیکالیسم در قرن بیست و یکم، استقبال گستردهتری از اصول آنارشیستی شد که نشاندهندهٔ احیای علاقه به آن بود. آنارشیسم با گلچین کردن، رو آوردن به منابع پیشین و ترکیب و تلفیقگرایی آنان، بسیاری از فلسفهها و جنبشها را به وجود آورد و موجب ترکیب مفاهیم مختلف برای ایجاد رویکردهای فلسفی جدید شد. سنت ضدسرمایهداری آنارشیسم کلاسیک، در جریانات معاصر برجسته باقی ماند.
انتقادهای او به عقلانیت سیاسی و مخالفتش با رادیکالیسم انقلاب فرانسه که در کتاب سال ۱۷۹۰ او با نام «تأملاتی بر انقلاب در فرانسه» بازتاب یافتهاست، بسیار شناخته شدهاست. ارزش انتقادهای برک از انقلاب در سراسر قرن بیستم پایدار بودهاست. از نظر او نگرشهای انقلابی گرچه جهانی بهتر را پیشنهاد میدهند، اما در عین حال به توسعه نظامهای اندیشه خشونتگرا و سلطهجو منجر میشوند. وی همچنین از دلایل انقلابیون در آمریکا حمایت میکرد، اما با استقلال آنان مخالف بود. از برک معمولاً به عنوان پایهگذار محافظهکاری مدرن یاد میشود.