تحت الحمایه

تحت الحمایه

معنی کلمه تحت الحمایه در لغت نامه دهخدا

تحت الحمایه. [ ت َ تَل ْ / تُل ْ ح ِ ی َ / ی ِ ] ( از ع ، ص مرکب ) سلطنتی که در حمایت و تابع سلطنت دیگر باشد. ( فرهنگ نظام ). حمایت شده. که در حمایت و زیر نفوذ دیگری باشد. بطور اخص به کشور و دولتی اطلاق گردد که زیر نفوذ دولت دیگری قرار گرفته باشد و مخصوصاً هر گونه روابط خارجی این کشور زیر نظر آن دولت قرار میگیرد، فی المثل تونس از سال 1881 تا 1956 م. تحت الحمایه فرانسه بود.

معنی کلمه تحت الحمایه در فرهنگ معین

( ~. حِ یَ ) [ ع . تحت الحمایة ] (ص . ) در پناه (فره . )، در حمایت .

معنی کلمه تحت الحمایه در فرهنگ عمید

۱. زیر حمایت، در پناه، در پناه و حمایت دیگران.
۲. (سیاسی ) ویژگی مملکتی که در پناه و حمایت و تحت نظر دولت دیگر باشد و استقلال کامل نداشته باشد و فقط در امور داخلی خود استقلال داشته باشد.

معنی کلمه تحت الحمایه در فرهنگ فارسی

( صفت ) در پناه در حمایت یا کشور ( مملکت ) تحت الحمایه. کشوری که در حمایت کشوری قوی قرار دارد .
سلطنتی که در حمایت و تابع سلطنت دیگر باشد . حمایت شده که در حمایت و زیر نفوذ دیگری باشد .

معنی کلمه تحت الحمایه در فرهنگستان زبان و ادب

{protectorate} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] ← دولت تحت الحمایه

معنی کلمه تحت الحمایه در دانشنامه عمومی

دولت تحت الحمایه ( به انگلیسی: Protectorate ) از نظر لغوی به معنای دولت ضعیفی است که تحت حمایت و پشتیبانی یک دولت بزرگ و نیرومند است. در حقیقت دولت های امپریالیستی به زور ( مانند: نیروی نظامی، قدرت اقتصادی و … ) نظام تحت الحمایگی ( پروتکتور ) را بر کشور کوچک تحمیل می کنند.
در خلیج فارس نمونه های بسیاری از این سرزمین هاست که امپریالیسم انگلستان بنام تحت الحمایگی سلطه کامل خود را در آن جا برقرار نموده، عمال دست نشانده خود را بر سر حکومت نشانده و با یک سلسله قرادادهای نابرابر و تحمیلی زنجیره اسارت را محکم کرده است. تحت الحمایگی اغلب با اشغال نظامی و با داشتن پایگاه های نظامی دریایی یا هوایی همراه است و چه بسا مرحله ای بوده است قبل از تبدیل کامل سرزمین مربوطه به مستعمره نظیر تحت الحمایگی کره از جانب ژاپن در آغاز قرن کنونی و سپس تبدیل آن به مستعمره.

معنی کلمه تحت الحمایه در ویکی واژه

در پناه (فرهنگستان)
تحت الحمایة
، در حمایت.

جملاتی از کاربرد کلمه تحت الحمایه

در سال ۱۸۵۴، اداره جنگ و استعمار به دو بخش تقسیم شد، اداره جنگ و اداره استعماری جدید، که به‌طور خاص برای رسیدگی به امور مستعمرات ایجاد شد و به وزیر امور خارجه مستعمرات سپرده شد. دفتر استعمار مسئولیتی در قبال تمام دارایی‌های بریتانیا در خارج از کشور نداشت: به عنوان مثال، راج بریتانیا و سایر سرزمین‌های بریتانیا در نزدیکی هند، از سال ۱۸۵۸ تحت اختیار اداره هند قرار داشتند. سایر کشورهای تحت الحمایه غیررسمی تر، مانند خدیوات مصر، تحت اختیار وزارت خارجه قرار گرفتند.
سلسله تانگ کم و بیش دولت‌های تحت الحمایه و قلعه‌های نظامی در سراسر این منطقه ایجاد کرد، اما این سلطه تنها چند سال به طول انجامید. در سال ۶۶۲ میلادی شورش‌ها در سراسر منطقه شروع شد و ترک‌های غربی توانستند قدرت خود را بازیابند و چینی‌ها در این منطقه کنترل پراکنده و غیرمستقیم داشتند.در این دوره، اخشیدها و دیگر دولت‌های آسیای مرکزی بارها درخواست کمک نظامی از چین به ویژه در برابر حملات اعراب کردند، اما این درخواست‌ها عموماً با وعده‌های توخالی مواجه شد، زیرا نیروهای چین مشغول جنگ در تبت بودند.
دفتر استعماری یک اداره دولتی پادشاهی بریتانیای کبیر و بعداً بریتانیا بود که در ابتدا برای رسیدگی به امور استعماری آمریکای شمالی بریتانیا ایجاد شد، اما همچنین می‌بایست بر تعداد فزاینده مستعمرات امپراتوری بریتانیا نظارت می‌کرد. علیرغم نامش، دفتر استعماری هرگز مسئول تمام قلمروهای امپراتوری بریتانیا نبود. به عنوان مثال، قلمروهای تحت الحمایه زیر نظر وزارت خارجه قرار گرفت، و هند بریتانیا تا سال ۱۸۵۸ توسط کمپانی هند شرقی اداره می‌شد (راج بریتانیا در نتیجه شورش هند بر دفتر هند حکومت می‌کرد)، در حالی که نقش دفتر استعماری در امور قلمرو امپراتوری بریتانیا با گذشت زمان، تغییر کرد.