تجادل

معنی کلمه تجادل در لغت نامه دهخدا

تجادل. [ ت َ دُ ] ( ع مص ) با یکدیگر جدل کردن. ( زوزنی ). با هم خصومت کردن. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). با همدیگر جدال کردن. ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ). با هم گشتن در حرب.

معنی کلمه تجادل در فرهنگ معین

(تَ دُ ) [ ع . ] (مص ل . ) با هم ستیزیدن ، جدال کردن .

معنی کلمه تجادل در فرهنگ عمید

جدال کردن، با هم جنگ و ستیز کردن.

معنی کلمه تجادل در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تُجَادِلُ عَن: دفاع می کند از(مجادله: اصرار در بحث و پافشاری کردن در یک مساله برای غالب شدن در رأی است )
معنی لَا تُجَادِلْ عَن: دفاع نکن از
ریشه کلمه:
جدل (۲۹ بار)
«تُجادِلُ» از «مجادله» از مادّه «جدل» گرفته شده که در اصل به معنای تابیدن طناب است، و از آنجا که به هنگام گفتگوهای طرفینی و اصرار آمیز، هر یک از دو طرف می خواهد دیگری را قانع کند، مجادله بر آن اطلاق شده است.

معنی کلمه تجادل در ویکی واژه

با هم ستیزیدن، جدال کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه تجادل

و معاویه گفت، «اندر خشم صبر کنید تا فرصت یابید، چون فرصت یافتید و توانا شدید عفو کنید.» و یکی را در پیش هشام آوردند که جنایتی کرده بود. صحبت خویشتن گفتن گرفت. هشام گفت، «پیش من جدل می گویی؟» گفت، «یوم تاتی کل نفس تجادل عن نفسها» پیش حق تعالی جدل می توان گفت در اظهار کردن عذر خویش، چرا پیش تو نتوان گفت؟» و گفت، «بگو تا خود چه می گویی».
ابن عمر گفت: فسوق درین آیت به کار داشتن محظورات حج است در حال احرام، چون قتل صید، و موی سر و ناخن گرفتن، و مانند آن. و جدال آنست که قریش با یکدیگر در منا خصومت می‌گرفتند، و خود را بر یکدیگر به می‌آوردند این میگفت حج من بهتر و نیکوتر، و آن میگفت حج من تمامتر و بکار آمده تر، و نیز در مواقف مختلف شدند، هر قومی را موقفی بود، و میگفتند که این موقف ابراهیم است، پس رب العالمین ایشان را ازین مجادلت باز زد، و پیغامبر خود را خبر کرد از موقف ابراهیم، و مشاعر، و مناسک حج، و پیغامبر ایشان را بیان کرد و باز نمود، و گفت «خذوا عنّی مناسککم و لا تجادلوا».
قوله: أَ فَتُمارُونَهُ عَلی‌ ما یَری‌ قرأ حمزة و الکسائی و یعقوب أ فتمارونه بفتح التاء بلا الف، یعنی ا فتجحدونه و تدفعونه یقال مریت الرجل حقه اذا جحدته، و اصل المری من مریت الناقه اذا استخرجت لبنها بعلاج و قرأ الآخرون أ فتمارونه بالالف و ضم التاء علی معنی أ فتجادلونه علی ما یری، و ذلک انّهم جادلوه حین اسری به فقالوا صف لنا بیت المقدس و اخبرنا عن عیرنا فی الطریق و غیر ذلک مما جادلوه به و المعنی أ فتجادلونه جدالا ترومون به دفعه عما رآه و علمه، و المراء هو الجدال بالباطل و فی الحدیث: لا تماروا فی القرآن فانّ المراء فیه کفر.
اگر کسی گوید لا ریب فیه اقتضاء آن میکند که کس را در قرآن شک نباشد و در گمان نبود، و معلوم است که ایشان که باین مخاطب بودند در آن بشک بودند که یکی از ایشان میگفت إِنَّ هذا لَسِحْرٌ مُبِینٌ یکی میگفت أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ یکی میگفت إِنْ هَذا إِلَّا إِفْکٌ افْتَراهُ. جواب آنست که لا ریب اگر چه بلفظ نفی است بمعنی نهی است یعنی لا ترتابوا فیه، چنانک جای دیگر گفت: فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ و قد تری من الحاج من یرفث و یفسق و یجادل، فمعناه اذا لا ترفثوا و لا تفسقوا و لا تجادلوا. و محتمل آن بود که نفی ریب با هدی شود یعنی لا ریب فیه، انّه هدی للمتّقین.
رویدک فی التطاول و التجادل ودع هذا التجاسر و التطاول
فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکَ تَتَماری‌ ای تشکّ و تجادل ایها الانسان بما اولاک من النعم او بما کفاک من النقم...؟ و قیل بایّ نعم ربک الدالة علی وحدانیته تشکّ...؟.
وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ مفسّران درین آیت سه قول گفته‌اند: قتاده گفت این آیت منسوخ است و ناسخها قوله قاتِلُوا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ الآیه، قول دوم قول ابن زید است گفت: آیت محکم است منسوخ نیست و مراد مؤمنان اهل کتاب‌اند: عبد اللَّه سلام و اصحاب وی. رب العالمین رسول را می‌فرماید که با ایشان بر وفق و لطف سخن گوی نه بجدال تا اسلام بدل ایشان شیرین شود و قرآن که نیکوترین سخنان است بر ایشان خوان آن گه کفار یهود که هم اهل کتاب‌اند مستثنی کرد، گفت: إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ بالاقامة علی الکفر فانهم یجادلون مگر ایشان که بر کفر بایستند و مسلمان نشوند که با ایشان بجدال و خصومت و خشونت سخن باید گفت چنان که رب العزه گفت: جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ و قال فی موضع آخر: وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً. قول سوم مجاهد گفت: آیت محکم است و مراد اهل ذمت‌اند، و المجادلة هی المجادلة بالسّیف بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ هی الوفاء بالذمّة. میگوید با اهل ذمت که جزیت پذیرفته‌اند محاربت مکنید و با ایشان بوفاء ذمت باز آئید. إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ مگر کسی که از جزیت دادن باز ایستد از ایشان. و قیل مجاز الآیة الا الذین ظلموکم لان جمیعهم ظالم بالکفر. قال بعضهم نزلت هذه الایة فی وفد نجران وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ یعنی اذا اخبرکم واحد منهم ممن قبل الجزیة بشی‌ء مما فی کتبهم فلا تجادلوهم علیه و لا تصدّقوهم و لا تکذبوهم وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ. وَ إِلهُنا وَ إِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ.
منصور گفت: نزد من نیز چرات سخن گفتن همی کنی؟ مرد گفت: ای امیر، خداوند عزوجل می فرماید: «یوم تأتی کل نفس تجادل عن نفسها».
فقال رجل من خزاعة: ما فیها من الاجر یا رسول اللَّه؟ فقال رسول اللَّه (ص): «لا یقرأها منافق ابدا و لا عبد فی قلبه شکّ فی اللَّه و اللَّه انّ الملائکة المقرّبین لیقرءونها منذ خلق اللَّه السّماوات و الارض لا یفترون عن قراءتها و ما من عبد یقرأها بلیل الّا بعث اللَّه ملائکة یحفظونه فی دینه و دنیاه و یدعون اللَّه له بالمغفرة و الرّحمة فان قرأها نهارا اعطی علیها من التّراب مثل ما أضاء علیه النّهار و اظلم علیه اللّیل» فقال رجل من قیس عیلان: زدنا من هذا الحدیث فداک ابی و امّی یا رسول اللَّه (ص)! فقال رسول اللَّه (ص): «تعلّموا «عَمَّ یَتَساءَلُونَ» و تعلّموا ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ و تعلّموا وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ و تعلّموا وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ فانّکم لو تعلمون ما فیهنّ لعطّلتم ما انتم فیه و تعلّمتموهنّ و تقرّبتم الی اللَّه عزّ و جلّ بهنّ فانّ اللَّه یغفر بهنّ کلّ ذنب الّا الشّرک باللّه و اعلموا انّ تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ تجادل عن صاحبها یوم القیامة و تستغفر له من الذّنوب.