تارتن
معنی کلمه تارتن در فرهنگ معین
معنی کلمه تارتن در فرهنگ عمید
معنی کلمه تارتن در فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) ۱- جولاهه بافنده . ۲- عنکبوت . ۳- کرم ابریشم .
معنی کلمه تارتن در ویکی واژه
عنکبوت.
کرم ابریشم.
جملاتی از کاربرد کلمه تارتن
می تند گرد سرای و در تو غُنده کنون باز فرداش ببین بر تن تو تارتنان
بر در قصر جلال تو نسیج مه و مهر عنکبوتی است که بر طاق کهن تارتن است